راهبرد بهینه‌ی نظام

                                                                                                                     پنجشنبه ۷ تیر ۱۴۰۳


راهبرد بهینه (Optimal Strategy) مجموعه‌ای مشخًص از مراحلی است که پیروی از آنها به برد در یک بازی می‌انجامد. مثلاً در بازی دوز اگر آغازکننده باشید، همیشه با انجام یک سری حرکات خاص می‌توانید برنده باشید. یکی از معمّاهای لاینحل، یافتن راهبرد بهینه‌ی شطرنج است که تعداد حرکات بسیار زیادی دارد و حل‌کردن خود بازی تا کنون حتّی از ابرکامپیوترها و هوش مصنوعی نیز برنیامده است.

   

بازی انتخابات در ایران یک راهبرد بهینه و برد-برد برای نظام است چون یا الف (به‌اصطلاح جبهه‌ی انقلاب) برنده می‌شود یا ب (کسی جز آنها):

 

الف. حاکمیّت یکدست می‌شود و دوران رئیسی یا ابتدای احمدی‌نژاد تکرار می‌شود.

ب. گروهی که مدّعی تفاوت با گزینه‌ی الف هستند روی کار می‌‌آیند که مثلاً دوران روحانی یا خاتمی تکرار می‌شود. 

(اینجا با کمی تفصیل گفتم که هر دو راه در اصل تفاوت عمده‌ای ایجاد نمی‌کنند)

 

اگر خوب دقّت کنید، راه سوّمی که بتواند به مقصدی جز پایان دوره‌ی خاتمی یا روحانی بینجامد وجود ندارد. دوره‌ی روحانی پسرفتی به نسبت دوره‌ی خاتمی بود و به فرض که گزینه‌ی ب فعلی روی کار بیاید، پسرفتی به نسبت دوره‌ی روحانی خواهد داشت. پس نظام در هر دو صورت برنده است، البتًه در ظاهر.

 

جامعه امّا راه خودش را می‌رود. در سال ۷۸ اعتراضات دانشجویی در دوران خاتمی اتّفاق افتاد و در سالهای ۹۶ و ۹۸ در دوره‌ی روحانی و خیزش مهسا هم که برای بار اوّل زنگ خطر را برای نظام در دوره‌ی رئیسی به صدا درآورد؛ پس ترک‌خوردن ساختار نامنعطف قدرت از سالها پیش آغاز شده و با آمدن هر کدام از گزینه‌ها این نارضایتی مهار نخواهد شد چون هر تغییری فقط در سطح اتّفاق می‌افتد.

 

پ.ن: می‌دانم که ساختار جامعه بسیار پیچیده‌تر از بازی دوز یا حتّی شطرنج است. این یادداشت را بر اساس استدلال دودوتا چهارتای عقل سلیم نوشتم و گرنه یک رویداد نامنتظر مثل مرگ رهبر یا مانند آن می‌تواند بازی را عوض کند. چند ماه پیش چه کسی انتظار مرگ رئیسی را داشت؟ حالا هم طرّاح بازی انتخابات، خود یکی از مهره‌های بازی سرنوشت است و مثل بسیاری از حاکمان منطقه و جهان ممکن است خیلی ساده‌تر از آنچه می‌پنداریم کیش و مات شود.

۵ نظر:

  1. اما کنش سیاسی می‌تواند تا حدی اوضاع را بهبود دهد. لذا حتما متفاوت است احمدی نژاد باشد یا خاتمی. مساله فقط احساس آزادی و عدم سلطه است که مثلا با خاتمی کمتر روی می‌دهد و با رییسی بیشتر. احساس آزادی و نه خود آزادی، احساس کارآمدی و نه خود کارآمد. آخر ما در دوران میان مایه گی اسیر شدیم

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. این احساس آزادی خطرناکتر از نبود آزادی است چون مثل مسکنی است که فقط درد را از بین می‌برد و موجب غفلت از درمان می‌شود.

      حذف
  2. پیش بینی: انتخابات به دور دوم می رود پزشکیان به علاوه یکی از قالیباف و جلیلی. دور دوم هم اگر معجزه ای نشود نامزد اصولگرا برنده می شود و انگار برنامه از ابتدا هم همین بوده.
    اگر آرای خاموش یا باطله هم طرف پزشکیان را بگیرند آمار بالا می رود و تاسفی باید خورد بر این جامعه بی حافظه و جنبش زن زندگی ازادی هم کمرنگ می شود مثل جنبش سبز.
    ترجیح بنده: قالیباف بشود رئیس جمهور که نه مصیبت جلیلی رخ بدهد و نه پزشکیان مقام معظم را از هر انتقادی مصون بدارد.

    پاسخحذف
  3. حرف بیطرف درست است متاسفانه. من هم گفتم تاحدی. کنشگری - فی نفسه- مطلوب است ولو به تغییر در سطح منجر شود. خود این وبلاگ نوعی کنشگری است.

    پاسخحذف
  4. کدام بازی دوز را می‌گویید؟
    همین
    X O؟ روی‌صفحه‌ی‌ نه خانه‌ای؟ این بازی، در صورت تسنفاده از استراتژی‌ بهینه از دوطرف ‌بازی، برنده‌ ندارد.

    در سیایت و جنگ هم گاهی همینطور است. فیلم
    War Games
    را دیده‌اید؟

    پاسخحذف

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.

Real Time Web Analytics