جمعه ۱ فروردین ۱۴۰۴
یا مقلّب القلوب و الابصار، یا مدبّر الّلیل و النّهار، یا محوّل الحول و الاحوال، حوّل حالنا الی احسن الحال
با تابش زلف و رخت ای ماه دلافروز از شام تو قدر آید و از صبح تو نوروز
از جنبش موی تو برآید دو گل از مشک وز تابش روی تو برآید دو شب از روز
بر گرد یکی گرد دل ما و در آن دل گر جز غم خود یابی آتش زن و بفروز
هر چند همه دفتر عشاق بخواندیم با این همه در عشق تو هستیم نوآموز
در مملکت عاشقی از پسته و بادام بوس تو جهانگیر شد و غمزه جهانسوز
تا دیدهی ما جز به تو آرام نگیرد از بوسهاش مهری کن وز غمزهاش بردوز
با هجر تو هر شب ز پی وصل تو گویم یارب تو شب عاشق و معشوق مکن روز
در روز نوروز و شب قدر، سقف آرزوهایتان بلندتر و همّتتان در دستیابی به آنها عالیتر باد. هر روزتان نوروز.
بهترین آرزوها برای عیَار و خوانندگانش.
پاسخحذفدوش از جناب آصف پیک بشارت آمد
پاسخحذفکز حضرت سلیمان عشرت اشارت آمد
خاک وجود ما را از آب دیده گل کن
ویرانسرای دل را گاه عمارت آمد
سال نو مبارک. به امید روزهای خوش برای وطن عزیز.
پاسخحذفاسعدالله الایَام بکم!
پاسخحذف