اسکار ۲۰۲۶ و فلسطین

اسکار ۲۰۲۶ -۱                                                                                              دوشنبه ۷ مهر ۱۴۰۴

یک

نشست اخیر سازمان ملل به موضوع ایما خیلی هم بی‌ربط نیست. در حالی‌که موضع معقول کشورهای حامی راه‌حل دوکشوری به مرحله‌ای تاریخی رسیده و آنچه در رسانه‌ها به شکل گسترده منعکس می‌شود، سخنرانی جانانه‌ی پادشاه اردن، جرّوبحث هیئت دیپلماتیک مصری‌ با اسرائیلی‌ها و مواردی مانند اینهاست؛ ایران حدّاکثر به فکر نجات خودش از مهلکه‌ی تحریمهاست و نقشی در این میانه ندارد. راستی مگر پزشکیان در امریکا و انگلیس دوره‌های آموزشی را نگذرانده، پس چرا دو کلمه انگلیسی حرف نمی‌زند؟ حالا نه یک گفتگوی کامل ولی یک سخنرانی کوتاه یا گپ و گفت مختصر هم بد نیست. یکی از اوّلین پرسشهای خبرنگاران از همکارانشان این است که او به یک زبان بین‌المللی می‌تواند حرف بزند یا نه؟

  

وقتی سیاست ایران این باشد، تکلیف سینمای ایران نیز مشخّص است. سینمای حکومتی ایران بسیار شعارزده و سطحی است و سینمای «منتقد» ایران هم گرفتار دوقطبی رایج. سینمای «مستقل» به معنایی که من در نظر دارم و دارای یک اندیشه‌ی مستقل از خواست نظام و «دیکتاتوری جوّ» فضای مجازی باشد،‌ تقریباً وجود ندارد پس نباید در زمینه‌ی فلسطین از آن انتظاری داشت و البتّه درباره‌ی «ایران» هم. فتأمّل.


دو

پارسال که بحث فلسطین و اسرائیل به نوعی توازن رسیده بود. سینمای فلسطین برنده‌ی بهترین فیلم مستند شد و فیلم‌نامه‌ی «درد واقعی» نامزد شد و بازیگرش اسکار برد که هیچکدام حقّشان نبود و حدّاکثر نامزدی فیلمنامه برای بزرگداشت هزارباره‌ی آشویتس کافی بود. اسکار جایزه را به ناحق از جرمی استرانگ ربود و فیلمنامه‌اش هم چیزی نداشت و به زحمت با سکانس جاماندن در قطار سعی کرد به زور زمانش را به نود دقیقه برساند. امسال امّا زمانی دیگر است و پیشاپیش می‌توان گفت که طوفانی در راه خواهد بود.

 

سه

 تا جایی که می‌دانم، تا اینجا سه فیلم با موضوع فلسطین به اسکار فرستاده شده است. نماینده‌ی فلسطین، فیلم «فلسطین ۳۶» است که دست روی زمان ابتدای ورود یهودیان رانده از اروپا به فلسطین در سال ۱۹۳۶ می‌گذارد و یکی از مهمترین پیچ‌های تاریخی در تشکیل اسرائیل و غصب سرزمین‌های فلسطینی را روایت می‌کند که به احتمال قوی برای اکثریّت بینندگان که چیز زیادی از تاریخ نمی‌دانند جالب خواهد بود. برای دفاع از فلسطین نیاز چندانی به شعارپردازی نیست، روایت دقیق آنچه گذشت تا حدّ زیادی کفایت می‌کند.

 

نماینده‌ی اسرائیل فیلم «دریا»ست که حاصل سینمای چپ‌گرای اسرائیل و در نقد روش و نگرش حکومت اسرائیل است. این فیلم داستان پسربچّه‌ای در کرانه‌ی باختری را روایت می‌کند که می‌خواهد برای اوّّلین بار دریا را ببیند و...الخ. این فیلم برنده‌ی جایزه‌ی اوفیر یا اسکار اسرائیل شد و واکنش وزیر فرهنگ اسرائیل را در پی داشت که این فیلم را تفی به صورت شهروندان اسرائیل و تحریف تصویر سربازان اسرائیل دانست و تهدید کرد بودجه‌ی این نهاد را قطع می‌کند. اگر نظام ولایی اندک درایتی داشت، تمرکز روی منتقدان اسرائیلی حکومت اسرائیل و کار روی افکار عمومی این کشور را واجب‌ترین کار خود می‌دانست. من سالها پیش پیشنهاد کردم که صداوسیمای ایران باید قویترین شبکه‌ی بین‌المللی‌اش به زبان عبری و برای مردم اسرائیل باشد ولی... بماند.

 

نماینده‌ی اردن در اسکار فیلم «هرآنچه از تو باقی مانده» به کارگردانی شیرین دعیبس بازیگر و کارگردان فلسطینی- امریکایی با کارنامه‌ای شایان توجّه است. به میدان آمدن نسل دوّم عربها و مسلمانان مهاجر به غرب در دفاع از سرزمین مادری و فرهنگ شرقی روزنه‌ی تازه‌ای است که گشوده می‌شود و در آینده نقش مهمی در ازبین‌بردن سیطره‌ی رسانه‌های رسمی در بازنمایی تصویر شرق خواهند داشت. این فیلم به رویارویی یک نوجوان فلسطینی با سربازان اسرائیلی می‌پردازد و پشتیبانی خاویر باردم و مارک رافلو از مدافعان قدیم فلسطین را به عنوان تهیه‌کننده همراه خود دارد.

 

پی‌نوشت: هر سه موضوع عمده‌ای که بالا اشاره کردم (فقدان سینما/هنر مستقل در ایران، پرداختن به منتقدان اسرائیلی حکومت اسرائیل و نقش مهاجران مسلمان و عرب‌تبار غربی در دفاع از فرهنگ بومی) خود می‌تواند موضوع بحثی مفصّل باشد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.

Real Time Web Analytics