از آن مروه تا این مروه


              
۱. چندسال پیش مروه کاواکچی با حجاب به پارلمان ترکیه وارد شد که به محض ورود با اعتراض نمایندگان لائیک که حضور او را در مجلس منافی با لائیسیته‌ی نظام سیاسی ترکیه می‌دانستند روبه‌رو شد. تابعیّت دوگانه‌ی آمریکا و ترکیه‌ی او دستاویزی شد برای اخراج او از پارلمان. برخی زنان ایرانی چون فائزه هاشمی و مرضیه وحید دستجردی در دفاع از او نامه نوشتند و راهپیمایی راه انداختند ولی او در واکنشی نامنتظر گفت که دوست ندارد در کشوری که حجاب در آن اجباری است و زنان حقّ انتخاب ندارند از او و گزینش آزادانه‌ی حجاب دفاع شود.


۲. مروه شربینی پس از شکایت به دادگاهی در آلمان به خاطر اینکه یک آلمانی روسی‌الاصل به دلیل حجابش وی را تروریست خوانده بود، در صحن دادگاه به دست او به طرزی وحشیانه به قتل رسید. در حالیکه عمل انجام شده به وسیله‌ی فردی عادی و درباره‌ی شهروندی غیرایرانی است و صدراعظم آلمان هم پیام تسلیت به مصر داده و عمل وی را نکوهیده، ایران سفیر آلمان در ایران را احضار می‌کند و بسیجیان برای وی تشییع جنازه‌ی نمادین برگزار می‌کنند. پدر مروه در مصاحبه‌ای اعلام می‌کند که از ملاقات با وکیل گروه‌های تندرو مصری خودداری کرده و نمی‌خواهد که خون دخترش آلت دست افراط‌گرایان شود.


۳. اسلام‌گرایان ترک از ده سال  پیش تا کنون قدم به قدم جلو رفته‌اند؛ از فراز انواع موانع گذشته‌اند و مناصب دولتی را یکی پس از دیگری به تصرّف درآورده‌اند. ترکیه‌ به ریاست سازمان کنفرانس اسلامی رسید و در داخل نیز توانست بسیاری از قوانین را به سود اسلام‌گرایان کشور خود اصلاح کند و هم‌اکنون بلندترین صدا را در اعتراض به برخورد خشن دولت چین با شهروندان مسلمانش دارد ولی ما از دولت خاتمی و احترام بین‌المللی که نثار او می‌شد، از سال گفت‌وگوی تمدّنها به نفی قتل عام‌های هولناک بشری رسیدیم. ایران روز به روز منزوی‌تر شده و احتمالاً و شوربختانه باز هم خواهد شد. اعتراض شخصی به برخورد جهت‌دارانه‌ی پارلمان ترکیه، به احضار ناموجّه سفیر آلمان به خاطر خطای یک شهروند آن کشور در مورد شهروندی دیگر رسیده است. در باره‌ی کشتار چین امّا دریغ از یک بیانیّه‌ی خشک و خالی از سوی مجلس یا دولت. دوستان ترک ما ده سال بزرگتر شده‌اند و ما ده سال کوچکتر شده‌ایم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.