تشيّع بني‌اسرائيلي


           
شنیدن این سخنان قالیباف از آن جهت که می‌گوید وزیر احمدی‌نژاد شرب خمر می‌کند، حمید مولانا فلان است یا افشای دروغهای احمدی‌نژاد، شاید برای بعضی جالب باشد ولی نکته‌ی مهم این سخنان، نادانی ناشی از عدم تحلیل و بینش اوست، آنجا که تمام بدیهای احمدی‌نژاد را برمی‌شمارد ولی می‌گوید اگر «آقا» از او دفاع کند من هم به او رأی می‌دهم.


پیشتر به حدیث مشهور امام یازدهم که مردم را به «تقلید» از فقهای پس از خود فرا می‌خواند اشاره کرده بودم. ایشان در تفسیر آیه‌ای به قوم یهود رسید و عالمانی که به انحراف رفتند و مردمی که از آنان تبعیّت کردند که هر دو نزد خداوند گناهکارند. کسی از آن میان پرسید که مردمی که از عالمان منحرف تبعیّت کردند که نباید به گناه آنان بسوزند و مگر یهودیان نیز مثل ما نبودند که از علما تقلید می‌کنیم و امام در جواب گفتند که شیعه‌ی ما مثل آنها نیستند و در صورت دیدن انحراف، از عالمان دین خود رو برمی‌گردانند. شما نیز اگر کسی پاسدار نفس خود و فرمانبردار خدا باشد از او تقلید کنید ولی اگر فقیهی از فقها مرتکب کار نادرستی شود، سخنان ما را از او نپذیرید و حرمتی برایش قائل نباشید( الحیاة، ج۲، ص ۳۰۳)این روایت یک نکته دارد و آن هم این است که ما در تشیّع، تبعیّت محض نداریم. با هر کسی تا جایی باید باشیم که راه درست را برود و در صورت کمترین لغزش به کناری گذاشته می‌شود. اگر کسی گفت که راه درست تبعیّت محض- حتّی در صورت دیدن اشتباه- از فقهاست، مانند قوم بنی‌اسرائیل می‌شود و اگر کسی تیغ نقد خود را برای سنجش عالمان دین تیز نگه داشت مانند شیعه‌ی حقیقی. قالیباف آن همه در ذمّ احمدی‌نژاد داد سخن می‌دهد و بعد می‌گوید در صورت حمایت آقا ما هم سکوت- بلکه حمایت- می‌کنیم. مگر حمایت آقا می‌تواند بد را خوب کند؟ حتّی امام معصوم هم نمی‌تواند بگوید که دو به اضافه‌ی دو می‌شود پنج یا دروغگویی از این پس بی‌اشکال است، چه برسد به آقا. اگر بدی احمدی‌نژاد بر قالیباف ثابت شده، - با توجّه به اینکه می‌گوید هر چه من می‌دانم یقیناً آقا هم می‌داند- حمایت خامنه‌ای از وی، هم مهر تأیید بر اعمال اوست و هم مهر ابطالی بر شایستگی رهبری خود.


مصطفی ملکیان در آستانه‌ی انتخابات، مشکل اصلی جامعه‌ی ما را نبود اخلاق می‌دانست؛ من با او موافق نیستم. ضعف اصلی جامعه‌ی ما نبود بینش و معرفت است نه اخلاق. اخلاق ما تابع معرفت ماست و نه به عکس. بود و نبود اخلاق فردی، فرق شریعتمداری است با قالیباف. درست است که این دو تفاوت زیادی با هم دارند ولی در یک جا به هم می‌رسند و آنهم جایی است که شریعتمداری امروز مقاله می‌نویسد و احمدی‌نژاد را نکوهش می‌کند و فردایش می‌گوید حرفم را پس می‌گیرم چون«آقا» از او حمایت کردند و هر چه آن خسرو کند شیرین بود. قالیباف نیز در فایل صوتی بالا همین را می‌گوید و هر دو مصداقی از یک فرقه هستند: تشیّع بنی‌اسرائیلی.

۴ نظر:

  1. در اینجا نوشته‌ای که قبلاً درباره‌ی حدیث مشهور امام یازدهم نوشته بودی. من نتوانستم پیدا کنم. هرچی که پیدا کردم مال بعد از این تاریخ است.
    کمک نمایی سپاسگزار خواهم بود.
    کمک ننمایی، صرفاً دوستدارت خواهم بود!!

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. سلام. کم‌پیدا؟
      من هم گشتم و نیافتم. حالا یا اشکال از جستجوی ماست یا سیستم.

      حذف
    2. هستم. برخی مواقع کامنت هم می‌گذارم. ولی منتشرش نمی‌کنی. یکی که هرچی از دهنم در اومده بود، محترمانه نثارت کرده بودم. از اونها که آب دهان بر مزار پدر بزرگوارتان باد!!
      فید نظرات چرا قطع شد؟
      مرسی از گشتنت. شاید توی مهاجرت از بلاگفا به اینجا حذف شده. به هر حال چکیده‌ی روایت، همین است که اینجا نوشته‌ای دیگه؟

      حذف
    3. بله چکیده‌اش همین است.
      ِآن نظر اصلاً محترمانه نبود. علیرضایی که قبلاً می‌شناختم آنجور حرف نمی‌زد. فکر کردم کسی دیگر دارد با اسمت نظر می‌گذارد به این امید که منتشر شود.

      حذف

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.