صالح و مصلح


          
۱- بلای حقیقی آن چیزی نیست که در منابر جمعه‌ی حکومت فعلی، زمین لرزه و مانند آن پنداشته می‌شود و دلیلش موی پریشان زنان و راه دفع آن استغفار باشد. زلزله‌ی زمینی هرقدر مهیب باشد هم خسارتش با تدابیر علمی به کمترین میزان می‌رسد و هم مقدار باقیمانده جبران می‌شود. زلزله‌ی حقیقی چیرگی ظلم، دروغ، نیرنگ، بی‌معنایی و بیداد بر جامعه است که آن چنان در تاروپودش رخنه می‌کند که بخشی از فرهنگ می‌شود و با گذر نسلها هم زدودنی نیست. آن چنان که اینجا در داستان لوط آوردم و لازم است مناسب با زمان بازخوانی و تفسیر شود این است که همچنان که لوط و اولیای الهی با باقی ماندن در دیار خود مانع بلا شدند، اکنونیان نیز باید چنین کنند ولی نه الزاماً برای توسّل به ماورای طبیعت بلکه برای امر به معروف و نهی از منکر.
۲- صالح بودن کافی نیست و به تعبیر قرآن مصلح بودن است که می‌تواند مانع فساد جامعه شود.
الف: « فلولا کان من القرون من قبلکم أولوا بقیّة ینهون عن الفساد فی الأرض»
چرا در امتهای قبل از شما، مردمانی دارای عقل و ایمان نبودند که خلق را از فساد در روی زمین  باز دارند؟( هود- ۱۱۶)
ب: « و لولا دفع الله النّاس
بعضهم ببعض لفسدت الارض» اگر پروردگار برخی مردم را در مقابل گروهی دیگر بر نمی‌انگیخت ، فساد روی زمین را فرا می‌گرفت ( بقره-۲۵۱)
ج: « و ما کان ربّک لیهلک القری بظلم و أهلها مصلحون» و  پروردگارت دیارهایی که اهلش در صدد اصلاح باشند از روی ستم نابود نمی‌کند ( هود- ۱۱۷)
۳- دکتر سروش مراجع را دعوت به مهاجرت کرده است امّا از دید من نه تنها نیازی به مهاجرت نیست بلکه چه بسا باعث شود عرصه از حریفان بیشتر خالی شود. شما حال فعّالان خارج را با داخل مقایسه کنید، کدامیک -علیرغم آزادی بیشتر خارج‌نشینان- مؤثرترند؟ ما در قرآن نیز دعوت به مهاجرت داریم (مانند آیه‌ی ۹۷ سوره‌ی نساء)‌ ولی این حکایت مردمان عادی یا به تعبیر قرآن مستضعفین است که زورشان به حکومت نمی‌رسد، پس رخت خویش از معرکه به در می‌برند تا لااقل خود پاک بمانند امّا حکایت کسانی که مقصد مراجعه‌ی مردم و مؤمنان هستند، بسیار متفاوت است.
۴- تجربه‌ی موسوی و کروّبی نشان داد که  بعضی را نمی‌توان دستگیر یا محصور کرد و تجربه‌ی حصر منتظری هم مایه‌ی بی‌آبروی عاملان آن برای همیشه خواهد بود و تکرار آن پایه‌ی حاکمیّت را بیش از پیش متزلزل می‌کند؛ تازه ایشان زبانی به نسبت صریح و تند را در نصیحتگویی به کار گرفتند، با رعایت اعتدال می‌توان ابتدا با حاکمیّت اتمام حجّت کرد و سپس به ارشاد جامعه پرداخت.
۵- کار اصلی آن چنان که اینجا نوشتم، معرّفی یک شخص جانشین برای نفر اوّل مملکت و تمرکز تبلیغات روی اوست. احمدی‌نژاد هرچه بود، چهارسال تحمّل شد چون با هاشمی و دیگر رقیبان خود مقایسه می‌شد ولی وقتی به حضیض افتاد که در مقابل میرحسین موسوی ایستاد، اکنون هم نیاز به یک مقایسه‌ی دیگر است. یک مجتهد آگاه، خوشنام و باسواد می‌تواند هم بسیاری از تهمتها را علیه جنبش سبز دفع کند و هم حالا که بسیاری به زبان بی‌زبانی رهبر فعلی را از آیت‌الله خمینی نیز بهتر می‌دانند (اینجا؛ جملات آخر)، داستان به رهبری رسیدن او را تداعی و تکرار کند ولی باید چنین کاری با این پیش‌فرض و قرارداد باشد که قانون اساسی فعلی ناقص است و باید از حالا یک همه‌پرسی برای انتخاب بهترین و مناسبترین قانون اساسی از میان تمام قانون اساسیهای ممکن پس از بحث و مناظره‌ی طرفداران آنها در صداوسیما پیش‌بینی شود.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.