پنجشنبه ۸ دي ۱۳۹۰
میخواستم ضمن یکی از نکات سبز این ایما را بنویسم ولی دیدم در خور بررسی مستقل است.
اوّلین نُه دی: دو روز پس از عاشورا، با در پرانتز گذاشتن مقتولان و مجروحان و بازداشتیان، ضمن یک فعّالیّت تبلیغاتی مستند به ادّعا، مقداری فیلم و تصویر راهپیمایی و چند گفتگو که با شواهدی همراه نبود، اتّهام هتک حرمت عاشورا بهانهای شد برای به میدان آوردن طرفداران و بیخبران و اعضای حزب باد. همانقدر که از پارهکنندگان عکس رهبر انقلاب نشانی دیدیم، از حمله به حسینیّه و مراسم عزاداری هم فیلم و تصویر و اعتراف دیدیم. ادّعای هتک حرمت عاشورا از جنس همان ادّعای توهین به آیتالله خمینی است یعنی مایه گذاشتن از مقدّسات برای کوبیدن حریف امّا کمترین اشاره به شعار ضدّ رهبر نمیشود، چرا؟ مگر ولایت مطلقه از اصول مسلّم دین نبود؟ اتّفاقاً از این مورد اخیر فیلم هم وجود دارد، چرا در خطبهها و خطّونشانکشیدنها حتّی اشارهای به آن نشد؟ من پیشتر اینجا نوشتم که عاشورا و خمینی توانایی مقاومت در برابر توهین به خود را دارند و میتوانند مشروعیّت طرف مقابل را در نظر مذهبیان جامعه از بین ببرند ولی مشروعیّت رهبر شیشهایست و با اعتراف به حضور و شعار آشکار کسانی که او را نمیخواهند، ادّعای محبوبیّت بینظیر اوست که زیر سؤال میرود.
با تمام این حرفها من یک امتیاز به برپاکنندگان این جنجال میدهم که البتّه بعدها با سخنان سرداران نظامی و درز کردن حرفهای برخی جلسات خصوصی دربارهی نحوهی پرجمعیّت کردن مراسم زیر سؤال رفت و مختصر تأثیری هم که باقی مانده بود، همين اواخر با حرفهای علمالهدی- که ظاهراً آن سخنرانی کذایی سقف گافدادنهای او نبود- به باد رفت كه گفت این کار اصولگرایان نبود و خود رهبر مردم را- برای حمایت از خود!- به میدان آورد. ولی همچنان یک «امّا...»ی بزرگ باقی میماند.
دوّمین نُه دی: از تبلیغات و هیاهو در دوّمین نُه دی خبری نبود. چرا؟ پارسال چندان خبری نبود چون هم آتش زیر خاکستر انتخابات خرداد ۸۸ یک بار برای همیشه ثابت شد و هم فضای کشور با حصر موسوی و کروبی و دیگر اقدامات غیرقانونی به ظاهر سرد شد و هم- از همه مهمتر- حوادث روزهای آغازین سال ۹۰ رخ نداده بود. و امّا «امّا...»ی بالایی. نه دی در صورتی میتوانست برگ برندهای برای طرفداران نظام باشد که مهر خاتمهای بر حضور خیابانی سال ۸۸ میبود که دیدیم اینطور نشد و بیستوپنج بهمن، هیاهوی نه دی را کاملاً از بین برد و اشاره به فتنهی ۸۸ حدود یک سال از سخنان رهبر نظام، حذف یا بسیار کمرنگ شد.
سوّمین نُه دی: چرا پس از سکوت پارسال، امسال تأکید روی نه دی اینقدر زیاد است؟
از دید من مخاطبان این بازی ناراضیان انتخابات ۸۸ نیستند بلکه این نمایش به علّت ترس از بازی پنهان احمدینژاد و انتخابات نزدیک مجلس است. پس از روزهای آغازین امسال، رهبر بابصیرت چیزی را که دیگران از شش سال سال پیش میگفتند، تازه فهمید. پس:
الف. خط و نشان برای جریان انحرافی. نه دی قرار است به معنای تفوّق بر حریفی قدرتمند و دارای پایگاه مردمی باشد پس کسانی را که خود میدانند چقدر بین مردم جایگاه دارند، نرسد که با رهبر نظام در بیفتند. همچنان که آن بار بر فتنه پیروز شدیم بر انحراف نیز غالب خواهیم شد.
ب. گفتهی یکی از یاران خراسانی رهبر یعنی علمالهدی را میتوان کنار دیگر شواهد، جور دیگر هم تعبیر کرد. رهبر حق دارد از اصولگرایان و مذهبیان سنّتی هم دلگیر باشد. بسیاری از آنان وقتی در برابر احمدینژاد ایستادند که او دردانهی رهبر بود، اینکه بعدها احمدینژاد از چشم رهبر افتاد دلیل نمیشود که مخالفتهای قدیم بدل به امتیاز شود بلکه همچنان یک نقطهی منفی برای آنان خواهد بود چون آنان در آن زمان در حقیقت با یک واسطه با رهبر مخالفت میکردند. قاعدهی ازلی «سلطان و بادمجان» میگوید هر وقت بادمجان به مذاق ایشان خوش آمد، برای دیگران هم خوش باشد و به عکس؛ نه اینکه کسانی ابتدا بد آنرا بگویند، بعد که نظر سلطان برگشت بگویند ما از اوّل هم گفته بودیم چون آن مخالفت اوّلیّه فراموش نمیشود. همچنین خودداری بسیاری از مراجع از دیدار با احمدینژاد علیرغم تلاش و پیامرسانی سردار وحید و دیگران در یادها مانده است پس یادآوری نه دی، یعنی رهبر برای رهبری خود به هیچ مرجع دینی و سیاسی و حزبی نیاز ندارد حتّی کسانی که با او مخالفت علنی نکردهاند.
ج. دامی برای به میدان آوردن یا تحریک سبزها. همانطور که اینجا نوشتم – و بیشتر هم خواهم نوشت- به میدان آمدن سبزها چه بصورت حضور خفیف و چه تحریم پرهیاهو نعمت داشتن رقیب را- در صورت اوّل- و فریبخوردگان دشمن را- در صورت دوّم- در اختیار نظام قرار میدهد تا به بهانهی کوبیدن آنها، با تبلیغ روی یک گروه یا فهرست خاص، قبضهکردن مجلس سهل و آسان باشد.
از سوی دیگر سیاسیکردن انتخابات، فرصت اقتصادی کردن آنرا از احمدینژاد میگیرد تا با وعدههایی مانند دو برابر کردن یارانهها (ابتدا برای عموم و بعد برای فرودستان) فهرست حامیان خود را به مجلس بفرستد. سبزها همچنان که پیشتر گفتم ضمن تحریم خوددارانه و هشیار باید به انتظار برخورد فرسایشی دو گروه دارای قدرت باشند، اینکه این امر چقدر محتمل است از زمان انتشار اوّلین فهرستها معلوم خواهد شد.
سلام ایماگر عزیز.
پاسخحذفخیلی شاد شدم وقتی توانستم اینجا پیدایت کنم در این روز آدینه. این مدت که نبودی، به من خیلی بد گذشت. فهمیدم که وابسته نوشته هایت و وبچین هایت شده ام.
پاینده و برقرار باشی.
فرشید
اي...وبچين امروز يك كم شبيه وبچين سابق بود :)
پاسخحذفتحلیل جالبی بود.
پاسخحذفیک نکته تکنیکی: آن ۲۵ بهمن پس از نه دی دوم بود که ظاهر متن شما خلاف آن را می رساند. فکر کنم سکوت نه دی دوم بیشتر برای این بود که فضا "ظاهرا" سرد شده بود و آقایان نمی خواستند خود دوباره مسئله را یادآوری کنند و بری همین ۲۵ بهمن به آنها شُک وارد کرد.