انتشار توهّم توطئه

                                                                                                        پنجشنبه ۸ خرداد ۱۳۹۳

  
حکومتهای توتالیتر راههایی را برای شست‌وشوی مغزی زندانیان سیاسی به کار می‌گیرند که به شکنجه‌ی سفید معروف شده است. گرچه این روشها کمابیش شناخته شده‌اند امّا همچنان در بعضی موارد کارآمدند و وقتی با روشهای نوین تغذیه درآمیخته شوند خیلی وقتها جواب می‌دهند چنانکه در برخی اعترافات پس از انتخابات ۸۸ دیدیم. یکی از اصول محوری گفتگوهای زندانبان با زندانی، ‌القای این مطلب است که همه‌ی اوضاع زیر کنترل حاکمیّت است و نه تنها برخی از معترضان در زندان به همکاری با آنان روی آورده‌اند بلکه بعضی از ابتدا در بیرون زندان عملاً در خدمت حکومت بودتد. ناامیدی حاصل از این روش، خود زندانی را به همکاری کوتاه‌ یا میان‌مدّت با زندانبان سوق می‌دهد.
  
روشهای شکنجه‌ی سفید در بیرون زندان هم به شرط اینکه دقیق اجرا شوند، جواب می‌دهد. اینجا اگر ناامیدی از هر نوع تغییر و احساس فضای سراسر امنیّتی و در اختیار حکومت، به دست‌شستن از هرگونه تلاش بینجامد کافی است. به حافظه که مراجعه کنیم،‌ کمتر کسی از فعّالان سیاسی خارج است که از تهمت همکاری با اطّلاعات ایران ایمن مانده باشد. نظرگذار ناشناسی چند دقیقه‌ی پیش ذیل ایمای قبل نظر گذاشت که مهاجرانی خودش عامل حکومت ایران در خارج است. نیازی به گفتن نیست که اگر این ایده سراسری شود که اکثر فعّالان سیاسی مزدور حاکمیّت مطلقه هستند،‌ دلسردی از امکان تعیین سرنوشت، کمترین پیامد آن خواهد بود. (سرجوخه‌های جنگ نرم بالاخره بی‌کار که نیستند؛‌ هستند؟)
  
مهدی خزعلی همین اواخر درباره‌ی سخنان یکی از اطّلاعاتی‌هایی که به وی نزدیک شده بود نوشت: «آنچه [در حرفهای او[ مشترک بود، همه مقتولین و همه اپوزیسیون خارج از کشور، همکاران  و عوامل وزارت بودند!  کم مانده بود بگوید که امام هم که انقلاب کرد عامل ما بود و محمّدرضا پهلوی را هم ما گفتیم برود و بمیرد...!». می‌بینید که اینها نه فقط لافزنی یا دروغگویی بی‌هدف بلکه بزرگنمایی هدفمند به منظور فلج‌کردن ذهن مخاطب است. وزارت اطّلاعاتی که نتوانست تولید یک فیلم (قلّاده‌های طلا) را بر اساس دروغ کارگردانی کند (برای نمونه جریان دروغین بمب‌گذاری در هواپیمای خاتمی) یا در جریان دستگیری مدحی یا تروریستهای پرونده‌ی هسته‌ای، گاف پشت گاف داد کجا و این ادّعاهای خنده‌دار کجا.
  
نوری‌زاد اخیراً نوشته که فردی به او نزدیک شده و گفته است که لاجوردی را اطّلاعاتی‌ها کشتند چون منبع اطّلاعات بی‌شمار بود. بسیاری از سیاستمداران دهه‌ی شصت هم‌اکون حاضر هستند،‌ با این حساب آنان نیز باید کشته شوند. خود لاجوردی متّهم درجه‌ی یکی بود و معترض یا نادم هم نبود تا بگوییم ممکن بود اسرار را لو بدهد. به نحوه‌ی نزدیک‌شدن آن فرد به وی دقّت کنید. دستگاه اطّلاعاتی که از کوچکترین تجمّع بر مزار شهیدان سبز فیلم می‌گیرد، از قدمگاه نوری‌زاد بی خبر است؟‌ آیا ممکن است کسی به وی نزدیک شود و شناخته نشود؟ کدام احمق اطّلاعاتی حضوراً به او نزدیک می‌شود؟ او می‌توانست همین را ضمن مخابره یا ای‌میل به صورت ناشناس برایش بفرستد. بعد هم توصیه به گم‌کردن رد خیلی بانمک است. نوری‌زاد باید چه جوری می‌نوشت که او را بشناسند؟ اسم و مشخّصات و عکسش را می‌گذاشت؟ آن فرد گفته است که انفجار حرم نیز کار اطّلاعات «در تقابل با سنّی‌ها» بود. کدام تقابل؟ برای تقابل با اهل سنّت داخل کشور که نیازی به انفجار نیست و برای بدنام بودن تکفیریان هم آنقدر مدرک و سند هست که نیاز به چنان کاری نبود؛‌ تازه این شبه‌تحلیل مبتنی بر این است که دستگاه تبلیغاتی حکومت روی اهل سنّت/وهّابیان تمرکز کند در حالیکه دیدیم مجاهدین را به عنوان مقصّر اعلام کردند. نوری‌زاد لقمه‌ی حاضر و آماده‌ای برای برادران است تا هر آنچه را می‌خواهند منتشر کند.
  
اصطلاح توهّم توطئه برای ما بسیار آشناست. آن را بیشتر برای توصیف آوازه‌گران حکومتی به کار می‌برند که دست پنهان دشمن را پشت هرچیز می‌بینند و گاه حتّی تلاش می‌شود ثمره‌ی فکری و نظری عدّه‌ای با این توجیه که عامل اجانب هستند نادیده گرفته و مردود شود. ضمن اینکه نباید برای رد این ایده از این سر بام افتاد و اصل وجود توطئه را انکار کرد،‌ باید توجّه داشت که وقتی همین روش درباره‌ی یک رقیب دیگر به کار گرفته شود نیز همین حکم را دارد. یعنی حکومت مطلقه‌ی داخلی وقتی جانشین حکومت بیگانه شود دلیلی برای درست و روا شدن «توهّم توطئه» نیست چون اصل ماجرا تفاوت نکرده است. نظامی که برای انحراف اذهان مردمش از «توهّم توطئه» برای بیگانگان استفاده می‌کند بدش نمی‌آید که همین روش را برای ترس‌افکنی از خود در دل منتقدانش رواج و انتشار دهد.

۷ نظر:

  1. نظریه‌های توطئه در ایران

    http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%D8%B8%D8%B1%DB%8C%D9%87%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C_%D8%AA%D9%88%D8%B7%D8%A6%D9%87_%D8%AF%D8%B1_%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86

    پاسخحذف
  2. سر قضیه صفحه فیسبوک ازادی های یواشکی هم خیلی ها توهم توطئه داشتند که حکومت این صفحه رو ساخته! حجاب یکی از نماد های اصلی سلطه جمهوری اسلامی رو مردمه، مگه حکومت دیوانه هست که بعد 35 سال یهو خودش بیاد بحث حجاب اجباری رو مطرح کنه؟ سر یازده سپتامبر هم می گفتن کار خود امریکا بوده، انگار ایران و امریکا دیوانه هستند و چاقو تو شکم خودشان می کنند!

    پاسخحذف
  3. نظریه توطئه اشتباه نیست بلکه درست است. فقط شما در دام فکری می افتید که براتون تدارک دیده شده. اتفاقاً این رژیم با هیاهوی بسیار و تمرکز روی توطئه کاری می کند که همه از این نظریه فراری شود و کسی اهمیتی به آن ندهد. دقیقاً همین خواسته رژیم است نه آگاهی و بیداری مردم! دام های فکری هر رژیمی در هر کشور متفاوت است فقط در یک چیز مشترکند و آن داشتن دام است! شما کافیست سری به سایتهای انگلیسی زبان بزنید مخصوصاً سایت معماران و مهندیسین 11 سپتامبر ومدارکی که آنها ارائه میدهند را نگاه کنید ،متوجه میشود مقصر این واقعه چه کسی است. در اروپا هر کسی که بیشتر سوال بکند همه چیز را به راحتی قبول نکند را هم به این محکوم می کنند که ضد اروپا است یا تئوری توطئه را دنبال می کند.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. اینکه در پس برخی امور توطئه‌ای نهفته است،‌ اشتباه نیست؛‌ افراط در آن اشتباه است. همانطور که نفی کامل هرگونه توطئه هم اشتباه است. پس می‌ماند ملاک استدلال برای اثبات این موضوع که آیا فقط صرف ِادّعاست یا با دلایل و شواهد هم می‌خواند.

      حذف
    2. من متوجه منظور شما از جمله دومتان نشدم. اگر کسی به مدرکی استدلالی می کند حتماً مدرکی وجود دارد که بتوان به آن استدالال کرد. این شامل همه کارهای تحقیقی و علمی میشود. و کسی صرفاً فقط ادعا کند قصدش مغلطه است و تلف کردن وقت دیگران و منحرف کردن افراد از اصل قضیه! در این دور و زمانه حرف هیچ کسی را نباید به آسانی پذیرفت. با وجود اینهمه کتاب منتشر شده و مخصوصاً اینترنت خیلی سریع می توان در هر موردی تحقیق کرد.

      حذف
    3. بله سایت های انگلیسی زبانی هم هست که استدلال میاورند کره زمینه صافه، چند پرفسور هم در این مورد مقاله نوشتند! از این دست ادعا ها تو دنیا زیاده مهم مدرک "معتبر" هست که وجود نداشته، حداقل من که قانع نشدم، به علاوه یکم فکر کنید، چرا امریکا باید بیاید مادر خودش رو.... فقط برای اینکه بهانه پیدا کنه تا به عراق حمله کنه؟ چه نیازی به این فاجعه بود؟ 2000 نفر کشته شدند، خسارت اقتصادی زیادی داشت، امنیت امریکا هم زیر سوال رفت با این اقدام.

      حذف
  4. گزینه‌ی نام یا سایت اینترنتی برای نظرگذاشتن هست. اینطور که دو یا چند نفر با اسم «ناشناس» نظر بگذارند،‌ دیگران را از پیگیری حرفهایشان محروم می کند.

    پاسخحذف

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.