نظام در مقام دین جدید

                                                                                                    یکشنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۴
  

آقای جعفر سبحانی با ارائه‌ی مقدّمات زیر مدّعی شده که مبارزه با بدحجابی مهمتر از مبارزه با رباخواری است.
   
الف. نیروی انتظامی ادامه دهنده‌ی راه انبیاست و باید امنیّت را در جامعه حفظ کند.
ب. دایره مسئولیت را قانون معین کرده است؛ اگر مزاحمتی در کار نباشد بهتر است تا نیروی انتظامی فراتر از وظیفه‌ی خود عمل کند.
ج. حجاب نماد جمهوری اسلامی است؛ بد حجابان به نظام دهن‌کجی می‌کنند در حالی که رباخواران کاری به نظام ندارند و برای کسب سود بیشتر در پستوها ربا می‌خورند.

درباره‌ی سخنان وی:

الف. راه انبیا،‌ دعوت مردم به شناخت خداوند و برقراری قسط و عدل در جامعه است. پیشترها روحانیان در میان سخنان خود حدیث و آیه هم می‌خواندند که گویا برای دفاع از «نظام» به این چیزها احتیاجی نیست. تأکید بر «اقامه‌ی قسط» همگام با دعوت به توحید در قرآن به عنوان هدف بعثت انبیا به چشم می خورد. نیروی انتظامی هم وارث انبیا نیست بلکه عالمان دین چنین وظیفه‌ای به عهده دارند و پلیس باید برآیند تشخیص متخصّصان حوزه‌های دین و عقل و عرف را که به شکل قانون درآمده پیاده کند و منظور روحانی هم از سخنانی که اخیراً عنوان کرد همین بود.
در قرآن و حدیث کمتر به مجازاتی شبیه به آنچه برای رباخوار پیش‌بینی شده برمی‌خوریم. قرآن خلود در آتش را مجازات رباخوار برمی‌خواند و حدیثهای فراوانی گرفتن یک درهم از ربا را بدتر از زنا با مادر در خانه‌ی کعبه دانسته‌اند(+). سبحانی محال است بتواند چیزی شبیه به این را درباره‌ی حجاب پیدا کند. اگر معارف دینی آن شناخت برآمده از کتاب و سنّت است که اولویّتهایش بسیار با آنچه دلبستگان «نظام» می‌گویند تفاوت دارد و اگر دین جدیدی اختراع شده، ‌نام و عنوانش را به ما هم بگویند.

ب. نه نیروی انتظامی و نه هیچ نهاد دیگری نباید فراتر از وظیفه‌ی خود عمل کند و این چیزی است که متأسّفانه در جمهوری اسلامی نهادینه شده است. آن نهادهای (معمولاً انتصابی) که تحت امر «نظام» هستند معمولاً «بهتر می‌دانند» که فراتر از وظیفه‌ی خود عمل کنند و چنین است که دبیر شورای نگهبان برای مجلس خبرگان آینده به این آشکاری اعلام موضع می‌کند.
ایشان سخنگوی «نظام» نیست ولی به نظر می‌آید حرف دل بسیاری از دلبستگان به نظام را می‌زند. او افسانه‌هایی مانند فرستادن افراد برای ترویج بی‌حجابی در قم و دیدن دست عامل خارجی را هم ضمیمه می‌کند و می‌گوید که آیت‌الله خمینی بر این مسأله تأکید داشت. خمینی هم زمانی مؤیّد نظر طالقانی در اختیاری بودن حجاب بود که بعدها برگشت ولی در سخنان او هم آنچنان تأکیدی بر این مسأله نمی‌بینیم.
  
ج. گذشته از اینکه رباخواران در پستو ربا نمی‌خورند بلکه عمل آنان در راستای افزایش شکاف بین فقیر و غنی، اثرات مخرّب و آشکار اجتماعی دارد و باز هم گذشته از اینکه اگر عمل خلاف در پستو اشکال چندانی نداشت نباید به پارتی‌های خصوصی حمله می‌شد، اینجا جان استدلال سبحانی است که «نظام» مقدّم است بر اسلام. چرا بی‌حجابی مهمتر از رباخواری است؟‌ چون -از دید سبحانی-اینان به نظام دهن‌کجی می‌کنند. حال آنکه قرآن در تعبیری عجیب و بی‌نظیر رباخواران را کسانی می‌داند که به خدا و رسولش اعلام جنگ کرده‌اند (بقره- ۲۷۹) پس معیار ارزشیابی یک عمل ( یا شخص) سوگیری آن نسبت به «نظام» است.

نام دین جدید نیز همین است: نظام.
  
پ.ن: آقای سبحانی با ارسال این نامه مدّعی شدند که سخنان ایشان به درستی منعکس نشده است.

۳ نظر:

  1. واقعا دست مریزاد، خیلی نوشته بصیرت بخشی بود

    پاسخحذف
  2. واقعا وقتی این خبرو صبح خوندم باورم نمیشد مثل یه خودزنی که نه خودکشی بود! مگه میشه یک کسی که مثلا عالم دینیه بگه رباخواری مهم نیست چون توو پستو هستن و به نظام کاری ندارند. هنوز توو بهتمممنون که بهش پرداختید

    پاسخحذف
  3. البتّه این دین (اصالت قدرت) سابقه‌ای به درازای تاریخ دارد و جدید نیست. حاکمان ج.ا لعاب اسلامی به آن زده‌اند.

    پاسخحذف

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.