پنجشنبه
۱۷ فروردین ۱۳۹۶
این روزها
صحبت از ورود نامزدی است که پیشینهی برخورد شدید با زندانیان را دارد. زندانیانی
که به گفتهی «نظام» اگر رها میشدند شر میآفریدند. امروز نیز حکایت همین است
ولی حبس و بازداشت غیرقانونی جای اعدام را گرفته است. بیش از صدوسی سال پیش لئو تولستوی نامهای به
الکساندر سوّم تزار روسیه مینویسد و این دیدگاه را به چالش میکشد:
«...اگر جنایتکاران
عفو شوند و از زندان و تبعید رهایی یابند، وضع بدتر خواهد شد؛ امّا باید پرسید
چرا باید اینگونه باشد؟ چه کسی گفته است؟ چگونه میتوانید این ادّعا را
ثابت کنید؟ جز ابراز سستعنصری دلیل دیگری برای این استدلال ندارید! گذشته از این
شما حق ندارید کلّیهی راههای دیگر را نفی کنید زیرا همه میدانند راههای شما درست
نیست. چنین خواهند گفت که هرگاه تمام زندانیان را رها کنند قتل عام پدید خواهد آمد
و هرگاه عدّهی قلیلی را از زندانها نجات دهند، اغتشاش روی خواهد داد و هرگاه عدّهی
بیشتری آزاد شوند اغتشاشات شدیدتری به وجود خواهد آمد. طوری استدلال میکنند که
گویی انقلابیون راهزنانی بیش نیستند و همچون دستهی اشرار به محض اینکه دستگیر
شوند، باید قلعوقمع شوند؛ امّا حقیقت این نیست. عدد اهمّیّت ندارد و نابودکردن یا
تبعید آنان تا سرحد امکان درست نیست. بلکه باید راه دیگری را برگزید و آن از بین
بردن علّت جوشش آنان و جایگزینکردن آن با آرمان دیگری است. باید دید انقلابیون چه
کسانیاند؟ آنان مردمانیاند که از نظم موجود متنفرند و آن را نامطلوب میدانند
و در ذهن خود نظم دیگری اندیشیدهاند که به مراتب از نظم موجود بهتر است. با
انهدام نمیتوان علیه آنان مبارزه کرد. تعدادشان مهم نیست بلکه آرمانشان اهمیّت
دارد. برای مبارزه با آنان باید متوسّل به ذهنشان شد. آرمان آنان "رفاه و
مساوات و آزادی برای همهی افراد ملّت" است. برای مبارزه با آنان باید آرمان
دیگری ارائه کرد که بالاتر از آرمانشان باشد یا دستکم آن را در بر گیرد. تنها یک
آرمان میتوان در برابر آنان ارائه کرد و آن هم آرمان "محبّت و گذشت و بدی را
با خوبی پاسخدادن" است...»
(نامههای تولستوی، مشفق همدانی، نشر مهراندیش، ص۲۴۶ با کمی
ویرایش)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.