سهشنبه
۱۱ مهر ۱۳۹۶
تصویر
فاطمه صادقی را که با تیتری برگرفته از سخنانش دربارهی پدر روی جلد «اندیشه پویا» دیدم حدسهایی
زدم که مصاحبه در چه مایههایی است و مجلّه را نخریدم. صادقی داشت به یکی از
اسطورههای شر پسازانقلاب نزدیک میشد و لاجرم به عنوان فرزند. عاقبت این کار
معلوم بود.
نوشتهی «اندیشه
پویا» در انتقاد از سخنان بعدی صادقی مرا بر آن داشت که خلاصهی حرفهای صادقی و
گفتگوی بعدی او را بخوانم. خُب اتّفاقی که نباید، افتاده بود و توجیههای بعدی
خیلی راهگشا نبود. صادقی علاوه بر شایستگی خود به نحو معکوس به این اسطورهی شر
تکیه کرده بود؛ یعنی جهتگیری ظاهری و باطنی او علیه راه پدر وجه تمایزی برای او ساخته بود که تقویتکنندهی وجههی اجتماعی او نیز بود و به اظهارنظرهای سادهی او هم
اهمیّتی دوچندان میبخشید. درست یا نادرست این وجه تمایز از دست رفت. صادقی بهتر
بود که کاملاً با سکوت دربارهی این خویشاوندی برخورد میکرد یا با توضیحی کوتاه
رابطهی پدر-فرزندی را از اعمال پدر جدا میکرد امّا ورود به بحث کردستان و جایگاه
افراد و قاطعیّت انقلابی اشتباه بود. اگر یک آدم دانشگاهی بخواهد وارد حوزهی
عمومی شود، باید مراقب نشریّههایی که جنبهی ژورنالیستی آنان بر دیگر ابعادشان میچربد
باشد و گرنه به سرش همان میآید که به سر صادقی آمد.
ناقلان
موثّق میگویند که گویا پس از بروز ناآرامیهایی در دوران پس از انقلاب صادق
خلخالی به شهرستان پدری ما آمد و به شیوهی خودش ناآرامی را خواباند و برگشت.
حاکم شرع پس از او که بعدها به احکام خلخالی رسیدگی کرد، افرادی را به در خانههای
برخی اعدامیان فرستاد با پول و سلاحی که گویا به شکل نمادین پیشنهاد قصاص یا قبول
دیه باشد. غرض اینکه در همان زمان انقلاب که «قاطعیّت» میخواست افرادی بودند که
جور دیگری عمل میکردند. این عقیده که برخوردهای اوّل انقلاب، جنگ یا تابستان ۶۷ و مواردی مانند آن انقلاب را بیمه کرد از
مشهورات کاملاً غلط بین طرفداران نظام است. این رفتارها شاید در کوتاهمدّت غائلهها
را خواباند ولی در درازمدّت زیر پی انقلاب۵۷ را خالی کرد که اثرش بعدها ظاهر
شد و اصل نظام را به چالش کشید.
اسطورهها
نباید اسطوره باقی بمانند چون عقیدهی اسطورهای اصولاً ضدّ تفکّر است ولی به شیوهی
خودشان باید شکسته شوند. مثلاً با بررسی دقیق و تحلیلی عملکرد آنان نه رفتار درون
خانواده یا دیگر مسائل شخصی. کسانی هم هستند که اسطورهشکنی را به شکل مبتذل، نادرست
یا برای اسمدرکردن انجام میدهند و به همین دلیل است که زیر سؤالبردن هولوکاست
خیلی جاها ممنوع است چون ممکن است بازیچهی عدّهای نمایشگر -و نه تحلیلگر- شود.
بسیاری تلاش برای اسطورهزدایی از هیتلر هم کردهاند که با توجّه به وفور فاشیستهای
موجود در جهان معلوم است که چه کارکردی خواهد داشت و گرنه معلوم است که باید هر
عقیده، شخص یا پدیدهای را به تیغ نقد سپرد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.