چهار دهه دشمن‌پردازی

                                                                                                    جمعه ۱۲ آبان ۱۳۹۶
 

خبر تلاش امریکا برای گفتگو با روحانی -پس از شایعات گفتگوی پنهانی امریکا و کره‌شمالی- پیش‌بینی‌پذیر بود. ترامپ تاجر است و می‌داند که چک‌وچانه‌زدن یکی از راههای سودبردن است. قهر و روبرگرداندن از گفتگو کار نابالغان است. در چند دهه‌ی اخیر هم این امریکا بوده که در مواقع حسّاس پیشنهاد مذاکره داده و ایران بوده که یا رد کرده یا آن را به هم زده است. هرچند اگر عقلای قوم این گفتگو را پیش بردند، معمولاً فایده‌اش را هم دیدند.

ترامپ در کارزار انتخاباتی خود حرفهایی زد که عمدتاً جهت‌گیری ضدّاوبامایی داشت؛ ‌او هرچه را اوباما کرد بی‌ارزش دانست و آن را رد کرد و یکی از آنها معامله با ایران بود. اینکه او بعدها حرفهایی بزند که در راستای تبلیغات انتخاباتی باشد در خور توقّع است و ربطی به نیرنگ‌دانستن یا ندانستن پیشنهاد گفتگو ندارد. برعکس برخی که جواب ردّ ایران را ناشی از بی‌اعتمادی حاکمیّت می‌دانند، به نظرم باز اینجا دخالت رهبر مانع این کار شد و گرچه گفتگوی وزرای امور خارجه دو کشور کمابیش عادی شده است ولی گفتگوی دو رئیس‌جمهور به این سادگی نیست و تأیید خامنه‌ای را می‌طلبد.

تیلرسون پس از اوّلین گفتگو در راستای برجام با ظریف گفت که گفتگوی سختی بود ولی به طرف هم کفش پرتاب نکرده‌اند، یعنی حتّی با ایران چغر و دشوار هم می‌توان حرف زد. ظریف بهتر از همه می‌داند که نقش روابط شخصی،‌ گفتگو و ارتباط رودررو در سیاست چقدر است و برای نمونه رابطه‌ای که بین او و کری شکل گرفت تا چه حد مشکل‌گشا بود. همین تیلرسون نیز تا حالا در ایجاد ممانعت برای مشکل‌آفرینی بیشتر ترامپ بسیار مؤثّر بوده است.

رهبر نظام در گفتگو با دانش‌آموزان باز سخنان تکراری همیشگی درباره‌ی لزوم دشمنی با امریکا را تکرار کرده و گفته که نباید در برابر امریکا کوتاه آمد؛ گویی منتقدان دشمن‌پردازی در رابطه با امریکا -حتّی با معیارهای کنونی نظام- خواهان کوتاه‌آمدن‌اند. گفتگو منافاتی با حفظ مواضع ندارد و قهر و پشت‌کردن بسی اوقات به تسلیم انجامیده است.

۱۳آبان هنوز به عنوان نماد امریکاستیزی بزرگ ‌داشته می‌شود ولی گذشته از کسانی که به نقد مواضع گذشته پرداخته‌اند لحنها مثل همیشه نیست و حتّی موافقان پیشین، با احتیاط بیشتری حرف می‌زنند. امروز مثل گذشته نیست که نسل جدید را بتوان به سادگی در ناآگاهی نگه داشت و جوانان بالاخره خواهند دانست که اشغال به‌اصطلاح انقلابی، اقدامی تندروانه برای به‌زیرکشیدن دولت موقّت بود، نه امریکاستیزی و نه تلاش برای بازگرداندن شاه و نه اهداف دیگر که بعد برای آن در نظر گرفته شد و این فقط یکی از تحریفهای تاریخ انقلاب است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.

Real Time Web Analytics