شنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۶
علّامه طباطبایی درست یا نادرست با حکومت فعلی از لحاظ عملی بر سر مهر نبود؛ نه آن را تأیید و نه در هیچ انتخاباتی شرکت کرد. از لحاظ نظری نیز اعتقادی به حکومت روحانیان - فقط از آن جهت که عالم دینی یا روحانیاند- نداشت و نقل قولهایی هم دربارهی حکومت فعلی از ایشان هست که بماند. پیش از انقلاب نیز جهتگیری متفاوتی با آیتالله خمینی دربارهی برخی مسائل مانند دارالتبلیغ مرحوم شریعتمداری داشت. این یادداشت کدیور یادآوری همین موضوع بود.
چند روز پیش از آن شخصی به نام دکتر مهدی امیدی ادّعا کرده بود که از دید علّامه طباطبایی «مردم در مشروعیّت حکومت نقشی ندارند» که خیلی مایهی شگفتی بود. در مکتوب سخنرانی وی آمده که با مطالعهی آثار علاّمه معلوم میشود که وی طرفدار «حکومت ولایی» بوده است (!) و در لفّافه فقیهان را ادامهی همان «اولواالامر» قرآن میداند. اینکه کسی خود چنین بیندیشد اشکالی ندارد ولی انتساب این آرا به طباطبایی جای گذشت ندارد. علاّمه طباطبایی به وضوح -از جمله در تفسیر سورهی نساء- علمای دین را خارج از معنای اولواالامر میداند. در کتاب «در محضر علّامه طباطبایی» (گفتگو با محمّدحسین رخشاد) بار دیگر این مطلب را بیان میکند (ص ۱۱۵) و جای دیگر در پاسخ به این سؤال که حکومت اسلامی بعد از ائمّه برای دیگران چگونه است؟ جواب میدهد: «مصلحتی است».(ص ۲۴۵) ایشان اصل حکومت اسلامی را میپذیرد ولی چگونگی آن را بنا بر مصلحت میداند. ایشان «انتصاب» را فقط دربارهی پیشوایان دین میپذیرد و مصلحت وقت و انتخاب از سوی مردم نیز بدون نقشداشتن مردم در شکلگیری و مشروعیّت حکومت امکان ندارد.
در چندسال اخیر کتابچههای زیادی از سوی مؤسسّههای پژوهشی وابسته به حاکمیّت منتشر شدهاند با نام «اندیشهی سیاسی ...» که به جای نقطهچین میتوانید نام بسیاری از فقها و متکلّمان متقدّم را بگذارید. اکثر این افراد اندیشهی سیاسی خاصّی نداشتند و در این زمینه اثری ننگاشتهاند ولی نویسندگان با بهرهبردن از برخی نظراتشان آرایی را برای آنان در نظر گرفتند (یا تراشیدند!) که به نحوی تأیید حکومت فعلی است یا دستکم مخالفتی با آن ندارد. سیّدجواد طباطبایی جایی به سبک خود طعنهای به این نوع «اندیشهی سیاسیتراشی» زده بود. یک نمونه از این نوع تردستی علمی را در سخنرانی امیدی میتوانید مشاهده کنید.
چند روز پیش از آن شخصی به نام دکتر مهدی امیدی ادّعا کرده بود که از دید علّامه طباطبایی «مردم در مشروعیّت حکومت نقشی ندارند» که خیلی مایهی شگفتی بود. در مکتوب سخنرانی وی آمده که با مطالعهی آثار علاّمه معلوم میشود که وی طرفدار «حکومت ولایی» بوده است (!) و در لفّافه فقیهان را ادامهی همان «اولواالامر» قرآن میداند. اینکه کسی خود چنین بیندیشد اشکالی ندارد ولی انتساب این آرا به طباطبایی جای گذشت ندارد. علاّمه طباطبایی به وضوح -از جمله در تفسیر سورهی نساء- علمای دین را خارج از معنای اولواالامر میداند. در کتاب «در محضر علّامه طباطبایی» (گفتگو با محمّدحسین رخشاد) بار دیگر این مطلب را بیان میکند (ص ۱۱۵) و جای دیگر در پاسخ به این سؤال که حکومت اسلامی بعد از ائمّه برای دیگران چگونه است؟ جواب میدهد: «مصلحتی است».(ص ۲۴۵) ایشان اصل حکومت اسلامی را میپذیرد ولی چگونگی آن را بنا بر مصلحت میداند. ایشان «انتصاب» را فقط دربارهی پیشوایان دین میپذیرد و مصلحت وقت و انتخاب از سوی مردم نیز بدون نقشداشتن مردم در شکلگیری و مشروعیّت حکومت امکان ندارد.
در چندسال اخیر کتابچههای زیادی از سوی مؤسسّههای پژوهشی وابسته به حاکمیّت منتشر شدهاند با نام «اندیشهی سیاسی ...» که به جای نقطهچین میتوانید نام بسیاری از فقها و متکلّمان متقدّم را بگذارید. اکثر این افراد اندیشهی سیاسی خاصّی نداشتند و در این زمینه اثری ننگاشتهاند ولی نویسندگان با بهرهبردن از برخی نظراتشان آرایی را برای آنان در نظر گرفتند (یا تراشیدند!) که به نحوی تأیید حکومت فعلی است یا دستکم مخالفتی با آن ندارد. سیّدجواد طباطبایی جایی به سبک خود طعنهای به این نوع «اندیشهی سیاسیتراشی» زده بود. یک نمونه از این نوع تردستی علمی را در سخنرانی امیدی میتوانید مشاهده کنید.
سلام. دکتر کدیور، که آن زمان ها در قم به او آشیخ محسن می گفتند، قبلاً حرف و نظر دیگری داشت در باب نسبت مرحوم علامه و انقلاب که من بارها بصراحت از او شنیدم. یک بار سرِ موضوع قبض و بسط دکتر سروش، که ایشان به منزل و دفتر استاد جوادی آملی می رفت (و محصولش شد کتاب شریعت در آیینه معرفت)،به مناسبت نقل سروش از علامه در باب اعتباری و متورم بودن علم اصول، چنان دفاع جانانه ای از انقلابی بودن علامه کرد که ... . یادش به خیر اون موقع ها شیخ خوب درس می خواند.
پاسخحذفسلام. البتّه بحث نوع حکومت و انقلابیبودن یا نبودن دو چیز است.
پاسخحذفلطفا در مورد اون دسته از مراجعی که چندان با نظام فعلی موافق نیستند، مطلبی منتشر کنید و البته با ارجاع به منبع قابل استناد.
پاسخحذفاینکه کدوم مراجع مخالف نظام فعلی هستند و یا حداقل مصلحت رو بر جدایی سیاست از دیانت میدونن.
ممنون