سهشنبه ۱۴ آذر ۱۳۹۶
به مناسبت برگزاری همایش سالروز نوشتن نامهی رهبر نظام به جوانان غربی، این جوانان جوابی کوتاه برای ایشان فرستادند که متأسّفانه در آن همایش مجال ارائه نیافت که بناچار اینجا منتشر میشود.
آقای خامنهای
رهبر نظام سیاسی ایران،
با تشکّر
از ارسال نامهتان، جواب شما به مناسبت برگزاری همایشی که برای آگاهی و بیداری ما
ولی در ایران(!) برگزار شده، تقدیم میشود:
چه خوب بود
که مخاطب شما تمام جوانان جهان بودند تا همگی از فرمایشات شما بهره میبردیم. نوشتهاید
که تاریخنگاران از نابسامانیهای گذشتهی سرزمینهای ما بسیار نوشتهاند ولی این
چیزی است که درباره ی تمام کشورها از جمله کشور شما وجود دارد با این تفاوت که
تاریخنگاری در سرزمینهای ما آزادتر و با روایتهای متنوّعتر است که باعث ایجاد
تضارب آرا و بحثهای مفیدی شده است در حالی که تاریخ در دو دورهی پیش و پس از
انقلاب در ایران یک روایت مسلّط کمابیش رسمی و حکومتی داشته است. بله، تاریخ
اروپا و امریکا از بردهداری شرمنده است ولی تاریخ ایران و اسلام بردهداری ندارد؟
شما احساس شرمندگی نمیکنید؟ در کدام کشور ابتدا بردهداری -گیریم با انگیزههایی
که فقط انساندوستانه نبود- لغو شد؟ از تاریخ امریکا چقدر میدانید؟ آیا -بنا به
نقل قولهای موثّق- به هنگام ساختن فیلم «لینکلن» از اینکه کارگردان چهرهی مثبتی از
او ارائه کرده، ناراحت نبودید؟
از جنگهای
دینی و قومی در اروپا نوشتید ولی گویا از تاریخ سرزمین خود آگاهی چندانی ندارید که
از این دست جنگها آنجا هم وجود داشته است. همین حالا در عراق و سوریه مگر مسلمان
با مسلمان نمیجنگد؟ کشورهای عضو خلیج فارس که همدیگر را محاصره کردهاند مگر
مسلمان نیستند؟ در یمن چه کسانی مشغول جنگند؟ هشتسال دو کشور ایران و عراق مسلمان با هم نجنگیدند؟ وقتی مسلمانان چنین در برابر هم
ایستادهاند و حکومت شما نیز یکطرف ماجراست که نمیتواند به دیگران درس صلحطلبی
و آشتیجویی بدهد.
در رسانههای
غربی انواع برخوردها با فرهنگ شما وجود دارد از اسلامهراسی گرفته تا برخوردهای
مسالمتجویانه؛ شما چقدر در رسانههای خود اجازهی طرح مسائل مختلف را میدهید؟ دیدگاههای خلاف نظرات رسمی دربارهی امریکا، اسرائیل و دولتهای غربی (هرچند اشتباه)
چقدر مجال طرح دارند؟ فقط به خاطر یک مقاله دربارهی خلافت پس از پیامبر اسلام، یک
روزنامه تعطیل و نویسندهی آن زندانی نشد؟ شما قائممقام سابق رهبری را فقط به خاطر انتقاد از بنیهی علمی خود چند سال محصور نکردید؟
برای سیاهنمایی
علیه اسلام انگیزه به اندازهی کافی وجود دارد. فرض کنید در کشور شما پیروان یک
دین یا مذهب هر از چندگاه با اسلحه یا بدون آن مثل کامیون و اتوموبیل چند نفر را
بکشند، تا کی میتوانید حساب آنان را از فرهنگشان جدا کنید؟ اتّفاقاً بیشتر کسانی
که میکوشند بگویند اینان «مسلمان واقعی» نیستند، مسلمانان و روشنفکران اروپایی و
غربی اند و البتّه همانها تلاش میکنند که حساب آن «مسلمانان واقعی» را از شما نیز
با تبعیضهای دینی، جنسیّتی و سیاسی درون ایران جدا کنند. مگر واژهی «دشمن»
بیشترین بسامد را در سخنرانی های شما ندارد؟ نمونهی «بهتر» آن تروریستها هرکه باشد،
شما نیستید.
تمدّن غربی
به ویژه امریکا هر ایرادی داشته باشد، مخالفان خود را پذیراست. هماکنون انبوهی از
غربستیزان ایرانی یا مسلمان و بسیاری از چپهای ضدّامریکا از کشورهای مختلف، درون
امریکا تحصیل، تدریس، تحقیق یا تبلیغ میکنند. از خود بپرسید چطور چنین چیزی ممکن
است که کشوری بهترین مأمن مخالفان خود و بزرگترین مهاجرپذیر جهان باشد و بیشترین
انتقادها را برای فرمان سبکسرانهی رئیسجمهوری نابخردش تحمّل کند؟ چرا همه
درخواست رفتن به آنجا را دارند و چرا همه از کشور شما می گریزند تا جایی که از هر
ده ایرانی یک نفر به خارج مهاجرت کرده و بسیاری هم امکان رفتن ندارند و گرنه میرفتند؟ فرهنگ غنی شما چرا همه را از خود میراند و به دامن فرهنگی که آن را نکوهش میکنید
میفرستد؟ مهاجران ایرانی و غیرایرانی اینجا شکوفا میشوند، درون فرهنگ غنی شما در
این چهلساله چند مهاجر به مدارج عالی رسیدهاند؟
به سؤالهای ما کمی فکر کنید.
جوانان اروپا و امریکای شمالی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.