شنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۷
سعید لیلاز
در سومین کنگرهی ملّی حزب کارگزاران چنین گفته است: «شورشهای دی ۹۶ در تاریخ
معاصر ایران مغفول مانده و به اندازه کافی مورد توجه نبوده است. این شورشها،
مصنوعیترینهای تاریخ ایران بود که بخشی از حاکمیت علیه بخش دیگری راه انداخت تا
به روحانی هشدار روشن دهد که اگر پایش را از گلیمش دراز کند اتفاق بیفتد.»
اتّفاقی که
کمتر از یکسال پیش افتاد، چگونه در خور توجّه بیشتر در «تاریخ معاصر» است؟ انگار
چند دهه از آن گذشته و کسی آن را بررسی نکرده است! جدای از لحن عجیب این گفته بد
نیست چند نکته را دربارهی آن یادآور شوم:
۱- فقط
ابتدای اعتراضها از مشهد از سوی یک گروه خاص ضدّ دولت بود. خود اعتراضها آنقدر
دامنهدار نشد که نام «شورش» به خود بگیرد چه رسد به یک تجمّع عادی در شهر مشهد. اعتراضها
تنها در صورتی میتوانست علیه دولت باشد که شعارها فقط ضدّ دولت روحانی باشد، خواه
معترضان به صراحت اعلام میکردند که طرفدار نظامند یا خیر بدون شناسنامه میبودند.
شعارها در هشتاد شهر به طرف نفی نظام موجود رفت که از هر خبری برای رهبرنظام که به
«هتک حرمت» نظام بسیار حسّاس است، بدتر بود.
از طرف
دیگر فراموش نکنیم که حتّی تجمّع ابتدایی نیز در خور ملامت نبود و نیست، چرا که
اعتراض (درست یا نادرست) حقّ مردم است و قرار نیست که وقتی خود ما معترض باشیم، آزادی
تجمّع بدون سلاح را که ضدّ مبانی اسلام نیست، به عنوان اصلی از قانون اساسی به همه
یادآوری کنیم ولی وقتی گروه مخالف ما قرار است اعتراض کند، دنبال دستهای پنهان پشت
پرده باشیم.
۲- این ایده
و فکر که فلان کس یا افراد پشت بهمان واقعه بودند همیشه خریدار دارد ولی ربطی به
بررسی درستی و نادرستی یا بحق و نابحق بودن یا قانونی و غیرقانونی بودن آن ندارد. همیشه
کسی ایدهی اصلی یککار را ارائه میکند، تعمیم نظرات، جایگاه او و اختلافنظری که با ما دارد به همهی آن کار
اشتباه است. انسانها عروسکهای خیمه شببازی نیستند و هزارویک عامل انسانی و پیشبینیناپذیر در شکلگیری یک رخداد نقش دارند. سادهکردن آن شاید به درد یک
تحلیل چندخطی بخورد ولی فرد را از درک باطن امور ناتوان میکند و با توهّمی از
دانایی، زیربنای تحلیلهای غلط دیگر میشود. ندیدن نارضایتی موجود در جامعه که پارسال
به صورت شکافی کوچک خودنمایی کرد و فروکاستن آن به توطئهی بخشی از حاکمیّت، راه
را برای درمان آسیبهای موجود میبندد؛ گویی اگر آن تجمّع ابتدایی نبود، آن
نارضایتی هم نبود.
۳- این ایده
که «کار خودشان بود» را بارها و بارها دیده و شنیدهایم. شخصی بدون سند و با اتّکا
به یک حدس و چند قرینهی مبهم رخدادی را به سادگی شبهتحلیل میکند. با اینکه به
کرّات با چنین ایدهای مواجه شدهام ولی گاهی وسعت ادّعا مرا به ترس میاندازد. در
دو دههی اخیر اوّلینبار خودزنی امریکا در ماجرای یازده سپتامبر مطرح شد که بهرغم
رنگولعاب تحلیلها و دادهها (مثلاً فیلم مایکل مور) هیچگاه مهر تأیید نخورد. در
ایران بخشی از براندازان اصلاحات را پروژهی نظام برای بقا میدانند و آن همه کشمکش،
بازداشت، قتلهای زنجیرهای و غیرزنجیرهای، ترور، زندان و استیضاح و چه و چه را
بازی میپندارند. پس از هر حملهی تروریستی (مثل اهواز) ایدهی خودزنی نظام مطرح
میشود و...الخ.
این ایده
گرچه به ظاهر منتقد است ولی در واقع به نفع نظم مستقر عمل میکند. چه ترسناک است
امریکای آسیبناپذیری که اگر ضربهای بخورد، باز هم کار خودش است و اگر این سوزن را
به خود بزند، چه جوالدوزی به دیگران خواهد زد! چه زرنگ است نظامی که میتواند
میلیونها نفر را با مخالفسازی بفریبد و دوام بیاورد. به نظر شما آیا میتوان در
برابر برادر بزرگتری که همهی مخالفان داخل و خارج را خریده و به خدمت خود درآورده
ایستاد؟ معلوم است که نه. اگر رندی مطرحکنندهی آن ایده را با همین منطق خادم همان
نظام بپندارد، راه دوری رفته است؟
حتما شما راجع به یازده سپتامبر مطالعه وبررسی فراوان داشتید که چنین با قطعیت صحبت میفرمایید.اجازه هست از دانشتان استفاده کنیم؟
پاسخحذف-بفرمایید ساختمان شماره 7 در بعد از ظهر آن روز به چه علت فرو ریخت؟
-بفرمایید افرادی که از هدایت یک هواپیمای ساده تک موتوره ناتوان بودند و آموزشگاه هوایی واقع در ونیز فلوریدا آنان را بی استعداد تشخیص داد، چگونه یک هواپیمای بزرگ مسافربری را آنچنان مانور دادند که به پایین پنتاگون برخورد کند؟
-حتما معنای "دریل" را میدانید.بفرمایید چرا یکی از بزرگترین دریل های تاریخ هوایی آمریکا صبح یازده سپتامبر داشت انجام میشد و تمام نیروی دفاعی هوایی آمریکا در آن شرکت داشتند؟
اینها چند مورد از همه موارد هستند.وقت شریفتان را نگیرم،حتما همه اینها را شنیده اید و به صدور حکمی رسیده اید که در بالا آورده اید.ارتباط این داستان و قیاسش با بحث خاتمی هم که نیازی به توضیح ندارد.لطفا برای پاسخ به این سوالها به اینترنت مراجعه نکنید،از همین دانسته های فعلی استفاده کنید.چون با همین دانسته ها حکم صادر کرده اید.
هاهاها، آمریکا می خواد خودزنی کنه، می گه بذاریم دقیقا همون روزی که دریل نظامی داریم اینکارو انجام بدیم که بتونیم در ضمنش به پنتاگون حمله کنیم، یعنی تابلو... البته حالا شما آقا یا خانم ناشناس خواهید گفت: دقیقا اینروز گذاشتن تا بعدا که مچشون رو گرفتیم که چرا اینروز دریل بوده، همینو بگن که "مگه میشه ما خودمون رو لو بدیم و اینروز دریل بذاریم؟ پس معلومه خبری نبوده!" و ببینید اینها چقدر آب زیرکاهن. البته باید گفت که در این صورت (که دریل رد گمکنی بوده که بتونن بگن ما توش دستی نداشتیم چون ممکن نبود اگر دست داشتیم دریل رو امروز بذاریم کهشک برانگیز بشه) اصولا ربط بود ونبود دریل به حادثه زیر سوال می گه که اونوقت آقا یا خانم کارآگاه خواهد گفت: نگفتم اینها چه ماهرانه لاپوشانی می کنن.
حذفنه عزیز من، این تئوریها واسه فاطی تنبون نمیشه. واقعیت اینه که آمریکا قدرت مدیاتیک و اقتصادی اول جهانه و زورگوییهایی هم می کنه. همونطوری که خامنه ای رهبر ایرانه و زورگوییهاش هم واضحه. امر واضح رو گذاشتین کنار به داستانهای تخیلی و تئوریهای صد تا یه غاز پشت پرده که نه می شه ثابت کرد نه می شه رد کرد گیر دادین که چی رو ثابت کنین؟ چشم بن لادن و القاعده کور اگر کار آمریکا بود می خواستن گردن نگیرن. (اوه، لابد اونهم مامور آمریکا بوده دیگه؟)
من که می گم این داستانسراییها توطئه خودشونه برای رد کم کردن و شما آقا یا خانم ناشناس هم مامور خود آمریکایین که آب رو گل آلود کنین.
سلام
حذفچقدر خوبه که مستدل و مستند صحبت کنیم و بجای تحلیل و قیاس ، اطلاعات صحیح و جامع نسبت به موضوع بدست بیاریم و همیشه یادمون باشه به حکم انسان بودن قضاوت صددرصدی و متعصبانه نسبت به یک امر نداشته باشیم و راه رو برای آراء و نظرات جدید باز بگذاریم.
حقیقت مداری و آزاد اندیشی الطاف خداوند هستند که به بندگان ویژه ش عنایت می کنه .
«هفده سال از واقعه ۱۱ سپتامبر و حمله به ساختمانهای دو قلو میگذرد. ۱۱ سپتامبر تبدیل به یکی از حساسترین پروژههای امنیتی آمریکا شده است تا جایی که اظهار نظر و تشکیک درباره آن اثراتی شبیه انکار هولوکاست برای گوینده و صاحب سخن به همراه دارد. هیچوقت یک نهاد مستقل اجازه تحقیق و تفحص درباره واقعه ۱۱ سپتامبر پیدا نکرد. اکنون همچنان سوالهای بسیاری بدون پاسخ باقی مانده است.
نادر طالب زاده در جدیدترین برنامه «عصر» خود سراغ مدارک و شواهد جدید از این واقعه رفته است. ریچارد فالک، کریستوفر بالی، ریچارد گیج و جیمز فتزر بخشی از پژوهشگران و اساتیدی هستند که مهمان برنامه «عصر» شدند. آنها مدارک و اسناد جدیدی را درباره ماجرای ۱۱ سپتامبر کشف کرده و برای اولین بار آن را در تلویزیون ایران مطرح میکنند.»
http://aviny.com/Video/
details.aspx?id=36437
------------
https://www.didestan.com/video/z8j5wzzV
قرمساقزاده ای که خودش اعتراف کرده ٥٠٠ نفر را کشتیم،حالا به جاکش زاده ای که کشتار ٦٧ را مایه افتخار خود میداند،توصیه کرده که بجای افتخار کردن به جنایات سال ٦٧ از ملت ایران پوزش بخواهید و بگوئید که وقتی جلاد جماران ادامه کشتار زندانیان را به مجمع تشخیص ارجاع داد،با رای حجت یه شبه آیت اله شده و اکبرکوسه پست فطرت،قرمساقزاده اردبیلی،حرومزاده گریان و میرمخنث ارتجاع دیوث ،اعدامها متوقف شد،وگرنه من در مشهد و قزوین و اسلامشهر و ١٨تیر و قتلهای زنجیره ای دهه ٧٠ و کهریزک و عاشورای ٨٨ و دی ٩٦ و گلستان هفتم پاس خواران چه کشتاری راه می انداختم.
پاسخحذفحرومزاده های سبز و بنفش های قهوه ای شده دولت امنیتی تهدید و اسید و لکاته ها و پتیاره ها و رجاله های بدنی و قلمی و دهنی و بغلی نظام مشرکین که ٨ سال تمام نعل وارونه زدند میرمخنث ارتجاع از اعدامهای سال ٦٠ و ٦٧خبر نداشته است،حالا نظرشون تغییر کرده و میگویند:خب آره میرمخنث ارتجاع خبرداشته است،منتهی قادر نبوده که جلو اعدامها را بگیرد و مجبور شده که اظهار بی اطلاعی کند؛وقتی هم که بهشون میگی حرومزاده ها همتون قرمساقزاده اید؛دماغ پس و پیششون باد می کند و معلم اخلاق می شوند و با بازجو و شکنجه گر و قاتل و متجاوز و غارتگر دوست و آشنا و هموطن و همزبان خودشان احساس همدردی می کنند و چیز حسین گویان،برای اکبر کوسه روضه بابا اکبر می خوانند.
از ایران ایلخانی گفتن بود که گفت:قرمساقزاده فکر می کند که ٤ دهه پیمان شکنی و خلف وعده و قتل و غارت و تجاوزی که بنام خدا انجام داده اند را می شود با پوزش زبانی حل و فصل کرد،مرتیکه خبر ندارد که پوزش بخواهند و نخواهند،گذشت و بخششی در کار نبوده و نیست و نخواهد بود؛یعنی اگر من و همه قتلعام شدگان و غارت شدگان و آسیب دیدگان جنسی هم ببخشیم،بی شک قاصم الجبارین نخواهد بخشید.
پ.ن.
سعیدها و ممدها و ممود ها و حسن ها و حسین ها و علی ها و اکبرها و اصغرهای نظام مشرکین،یه از یک پفیوزترند.