وحید، ستّاری دیگر

                                                                                                 چهارشنبه ۲۱ آذر ۱۳۹۷
                
بی‌پناهترین زندانیان سیاسی در ایران آن افرادی‌اند که وابسته به گروه سیاسی خاصّی نیستند، پس به هنگام گیرافتادن حامی ویژه‌ای ندارند و صدایشان به زحمت به گوش می‌رسد. ستّار بهشتی از همین دسته بود که یک‌تنه افسانه‌ی تعلّق موج نارضایتی به طبقه متوسّط به بالا را نقش بر آب کرد. او کارگر ساده‌ای بود که در وبلاگش با زبانی ساده به حکومت می‌تاخت، با لحن و بیانی مانند هزاران نفر دیگر. بی‌احتیاطی او این بود که با نام واقعی می‌نوشت و بخت بد او این بود که سروکارش با قوّه‌ی قضای ایران افتاد. او می‌توانست حالا مانند هزاران نفر ناراضی دیگر کنار خانواده،‌ مادر و خواهرش باشد.

امروز خبر مرگ وحید صیّادی نصیری، یکی دیگر از همین بی‌پناهان منتشر شد. کسی که به خاطر نوشته‌هایش در فیس‌بوک با اتّهام‌های آشنای توهین به رهبر و تبلیغ علیه نظام به زندان افتاد. وی بارها و بارها به نگه‌داری با مجرمان معتاد اعتراض کرد. از مجرمان مالی کتک خورد و از سوی برخی زندانیان تهدید به قتل شد. تفکیک زندانیان سیاسی و عقیدتی از زندانیان عادی جزو حقوق آنهاست؛‌ عجیب است که باید برای رسیدن به چنین حقّی کسی دست به اعتصاب غذا بزند و عجیب‌تر اینکه به همین علّت پس از حدود پنجاه روز فوت کند.

 ظاهراً وی مانند ستّار بهشتی زیر شکنجه به قتل نرسید یا حتّی مثل هدی صابر مورد ضرب‌وشتم مأموران قرار نگرفت، ‌پس سخت است که انگشت اتّهام را به سوی شخص خاصّی نشانه گرفت ولی از قضا همین موضوع باعث می‌شود که کلّ سیستم قضایی نظام حاکم بر ایران متّهم باشد. شاید در خیلی از کشورها چنین اتّفاقی به چشم نیاید ولی نه در کشوری که حکومتی دینی دارد و در قرآنش قتل یک نفر با قتل تمام انسانها برابر دانسته شده است؛ ‌نه در کشوری که نام «بابی ساندز» را روی خیابانش گذاشته است و نه در کشوری که بیشتر سردمدارانش تجربه‌ی زندانی‌شدن در رژیم گذشته را دارند. وی با انتقالی بدون زحمت به مکانی مناسب، حالا زنده بود و به زودی نزد خانواده‌اش بازمی‌گشت. زندگی چه ارزان است در این سرزمین و مرگ چه آسان.

مرتبط: ما مستحق این تحقیریم، شوش، شاه‌عبدالعظیم و پیروزی

۱ نظر:

  1. قرمساقزاده های انگشت جوهری دولت روسی و چینی و فرانسوی و عربستانی و اسرائیلی و انگلیسی و امریکایی نظام مشرکین،وحید صیادی نصیری را در زندان کشتند؛حالا شما با گارد آوانگارد روی جنازه متبرک ستار و وحید موج سواری کن و نعل وارونه بزن که آنها الان اگر زنده بودند در کنار خانواده شان نون و ماستشان را میخورند و قتل و غارت و تجاوز قرمساقزاده های نظام مشرکین را توئیت و لایک می کردند و با قاتلها و غارتگران و متجاوزین و پااندازان و جااندازان سبز و بنفش قهوه ای شده و لکاته های و رجاله های چپ و ملی منقلی های خواری طلب و پرستوهای حشری تهوع خواه و چریکهای کرواتی و سه لیتری های داخلی و خارجی نظام مشرکین تسویه حساب نمیکردند.
    از ایران ایلخانی گفتن بود که گفت:بدنی ها و دهنی ها و بغلی ها و قلمی ها فیواستار کردند که فرهاد میثمی منتقد دولت تهدید و اسید، ١٣٠ روز است که در اعتصاب غذا بسر می برد و حالش انقدر وخیم است که نسرین جون مجبور شده قید بیانیه رفراندام و مفقود الاثری ویدا موحد و پوست و استخوان آرش صادقی را بزند و روی موج بی خطر فرهاد میثمی اسکی کند،درهرحال اگر بپذیریم که وحید صیادی با ٥٠ روز اعتصاب غذا جان به جان آفرین داده است،لاجرم باید بپذیریم که یا وحید صیادی خیلی ضعیف بوده است،یا فرهاد میثمی با ١٣٠ روز اعتصاب غذا،تا حالا باید مراسم سوم و شب هفت و اربعینش هم گذشته باشد.

    پاسخحذف

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.