نظام و نظریّه‌ی بحران مُدام

                                                                                                  سه‌شنبه ۲ بهمن ۱۳۹۷


انتخاب «بدترین»ی که در ایمای پیش گفتم اگر به صورت مداوم، متناوب و کاملاً آگاهانه رخ دهد، ‌دیگر امری خلاف عادت نیست بلکه -به گفته‌ی یکی از دوستان- ویژگی و مشخّصه‌ی این نظام است. فرض خیلی‌ها در بررسی رویدادهای سیاسی ایران این است که نظام هم مثل ما به عادی‌شدن جو اعتقاد داشته باشد و بر اساس این پیش فرض رویدادها را تحلیل می‌کنیم؛ ‌امّا اگر نفع نظام در بحران‌سازی مدام باشد تا با «انقلابی» نگه‌داشتن شرایط، جا برای اعمال خلاف قانونش باز شود،‌ موضوع فرق می‌کند. به چند رخداد یکی دو روز اخیر توجّه کنید:

دیروز غلامحسین کرباسچی برای اجرای حکم زندان به دادسرا برده شد و فقط تقاضا برای تجدید نظر در دیوان عالی کشور توانست موقّتاً او را آزاد کند. کرباسچی از رویکرد نظامی ایران در سوریه انتقاد کرده بود و برای توهین به شهدا،‌ نظام و مسائلی از این دست محکوم شد. البتّه همه می‌دانند ماجرا این نیست و وی برای زیر سؤال بردن رویکرد نظامی رهبرنظام حکم گرفته است آن هم در حالی که خامنه‌ای در سخنرانی نوروز خود گفت که در کشور آزادی بیان وجود دارد. ‌در زمانی که اعتراضهای سوریه هنوز رنگ‌وبوی نظامی نگرفته بود، با دفاع از «بهار عربی» و بدون داشتن هیچ استدلالی اعتراضهای سوریه را استثنا کرد و آن را انحرافی خواند. بعدها و با دخالت کشورهای منطقه و دسیسه‌ی اسد که زندانیان داعشی را آزاد کرد، در سوریه و عراق داعش قدرت گرفت و زمینه را برای سرکوب سوریان و غیرسوریان توسّط اسد و حضور نظامی ایران در عراق مهیّا کرد. اگر پشت دیدگاهی استدلال قوی باشد،‌ نیازی ندارد که برای سرکوب مخالف به زندان متوسّْل شود. البتّه خوشحالی ایران از پیروزی اسد موقّتی بود و حالا با هر حمله‌ی اسرائیل تعدادی از پاسداران و درجه‌داران ایران در سوریه کشته می‌شوند که حتّی جرأت اعلام نام آنها را هم ندارند چون موجب نارضایتی عمومی می‌شود. تحقیر این است نه بازنشر مداوم تصویر سربازان دستگیرشده‌ی امریکایی در خلیج فارس.

ماشاءالله شمس‌الواعظین که عطای سیاست و روزنامه‌نگاری را به لقایش بخشیده بود، به دادگاه رسانه احضار می‌شود. دلیل برخورد با شمس و کرباسچی چیست؟ دلیل بحران‌سازی پیاپی پس از بازداشت بخشی و قلیان چیست؟ برخی انتخابات سال آینده را دلیل می‌دانند، ‌ولی کو تا انتخابات؟

از طرفی در حالی که وزارت امور خارجه‌ی ایران به طولانی‌شدن بازداشت مرضیه هاشمی اعتراض می‌کند که فعّالان محیط‌زیست بیش از یک‌سال بازداشتند و کسی از آنها خبری ندارد. اتّهام آنها ابتدا جاسوسی سپس افساد فی الارض بود. اتهامهایی خاص نظام جمهوری اسلامی که مانند تشویش اذهان،‌ محاربه و توهین به فلان و بهمان به سادگی به هرکس می‌زنند. درخواست محمّدعلی طاهری از روحانی برای لغو تابعیّت خود تلخ‌ترین خبر این روزها بود. وی با زبان بی‌زبانی می‌گوید ظاهراً با ایرانی‌بودن نمی‌توان در این نظام پناهی یافت. کسی برای آزادی فعالان محیط‌زیست و دیگر متهمان امنیّتی تلاش نمی‌کند چون مانند زاغری، رضائیان و دیگر دوتابعیّتی‌ها تابعیّت کشور دیگری را ندارند. مقایسه کنید قتل زهرا کاظی را با ادّعای خودکشی کاووس سیّدامامی که اوّلی به‌خاطر تابعیّت کانادایی‌اش چه بازتابی یافت و دوّمی متأسّفانه چه زود فراموش شد.

اگر در ایران آرامش و حکومت قانون حکم‌فرما باشد، با همین قوانین نیم‌بند هم می‌توان اعمال نظام را به چالش کشید، پس با بحران‌سازی تلاش می‌شود که جا برای رفتارهای خلاف قانون باز شود. نظام فعلی از بحران تغذیه می‌کند و ادامه‌ی حیات می‌دهد؛ ‌اگر رقبای منطقه‌ای آن را به وجود آوردند که چه بهتر و گرنه خود به صورت مصنوعی آن را ایجاد می‌کند. هر گونه تحلیل درباره‌ی ایران و آینده‌اش باید با نظرداشت این نکته باشد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.