چهارشنبه ۱۹ دی ۱۳۹۷
درخواست
اسماعیل بخشی از وزیر اطلاعات برای مناظره در جامعه انعکاس زیادی یافت و برخلاف
همیشه که با سکوت و انکار لفظی مسئولان نظام روبهرو میشد، مجلس، رئیسجمهور و
قوّهی قضائیّه خواستار رسیدگی به آن شدند ولی در عمل نتیجه چیز دیگری بود. مجلس به سؤال از وزارت اطلاعات
بسنده کرد. هیئت رئیسجمهور هم پس از رفتن به اهواز گفت که شکنجهای در کار نبوده و
امروز واعظی حقّ شکایت وزارت اطلاعات و «نظام» را از بخشی برای اتّهامی که زده
محفوظ دانست!
سپیده قلیان
نیز امروز در حساب تویتر خود شرح شکنجه و ضرب و شتم به خود و اسماعیل بخشی را
تأیید کرده و گفته که حاضر است در دادگاه شهادت دهد. به گفتهی او اعترافات اجباری
از او و بخشی گرفتهاند و هر دو را تهدید کردهاند که اینها از صداوسیما پخش خواهد
شد. هر گونه اعترافی در زندان یا بازداشت بیارزش است ولی به رغم آن، روش اعترافگیری
در «نظام» ادامه مییابد و از آن به عنوان ابزار مهار متّهمان استفاده میشود.
فرزانه
زیلایی وکیل بخشی گفته که فشار روی موکّلش برای انکار شکنجه ادامه دارد. جمال
حیدری وکیل سپیده قلیان نیز در اینستاگرام نوشت که جلو معاینهی پزشکی قانونی
گرفته شده است؛ اگر هنگام بازداشت شکنجهای رخ نداده، چرا باید نگران نتیجهی
معاینهی پزشکی قانونی باشند؟ متأسّفانه گواهی شاهدان بسیار نشان میدهد که شکنجه -نه
تنها در جرایم امنیّتی و سیاسی بلکه همهی جرایم- در جمهوری اسلامی فقط چند استثنا
نیست بلکه قاعده است و با آگاهی کامل مقامات ادامه دارد و پس از علنیشدن بخش
کوچکی از آن، شکنجهکش با انکار و تهدید
به شکایت روبهرو میشود.
دیروز رئیس
دادگستری خراسان رضوی در گفتاری عجیب «نظام» را نمایندهی خدا و امام زمان روی
زمین دانست و گفت که مجازات در این نظام از عذاب اخروی افراد کم میکند. به زحمت
بتوان بین این حرفها و اتّفاقاتی که در بازداشتگاهها رخ میدهد، ارتباطی ندید. وقتی
کسانی خود را اینگونه دست خدا ببینند، لاجرم فعل خود را هم فعل خدا میپندارند.
چه کسی یارای آن دارد که نمایندگان خدا را به پرسش بکشد و جواب بخواهد؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.