کوخ‌نشینی ولایی

زندانی به وسعت ایران- ۲                                                                     یکشنبه ۳ آذر ۱۳۹۸

در ادامه‌ی مطالب ایمای پیش:

۵- رهبرنظام گفته تحریمها حالا حالا هست و باید به فکر «تولید داخلی» بود. سخنان او چند نکته دارد:

یکی اینکه درکش از اقتصاد را نشان می‌دهد و اینکه می‌توان با نداشتن دادوستد با جهان (یا همان دیوارکشیدن دور کشور که علم‌الهدی گفت) کشور را اداره کرد. دوّم اینکه خامنه‌ای فکر می‌کند که با تولید ملّی از واردات بی‌نیاز می‌شویم که در همین حد هم اشتباه است و بزرگترین اقتصادهای دنیا هم چنین نیستند ولی صادرات را چه کنیم؟ اگر با ادامه‌ی ماجراجویی‌های ایران کار به تحریم دیگر صادرات کشید چطور؟ مگر نمی‌گفتند که نمی‌توانند جلو صادرات نفت را بگیرند ولی گرفتند. ایران جایگاهی در اقتصاد بین‌الملل ندارد که با حذف صادراتش جایی بلنگد. از همه مهمتر اینکه ایشان می‌گوید که ما می‌مانیم حتّی اگر تحریمها ادامه یابد و مردم در فلاکت بیشتری فرو بروند. با ما باشید و فقیر بهتر است تا بی ما باشید و در رفاه. این دقیقاً خلاف گفته‌ها و وعده‌های اوّل انقلاب است که انقلاب کوخ‌نشینان علیه کاخ‌نشینان بود. حالا کاخ‌نشینان آقازادگان و منتسبان حکومتند و کوخ‌نشینان اکثریّت جامعه که روز‌به‌روز بیشتر زیر خط فقر می‌روند.

۶- گویا یکی از مقامهای امریکایی از ضرورت بستن صفحه‌ی مقامات نظام در شبکه‌های اجتماعی -در زمان بستن اینترنت- گفته است. به گوینده‌اش کاری ندارم ولی حرف کاملاً در خور دفاع و پیگیری است. تجربه نشان داده است که نظام جز با زور دست از زورگویی -آن هم به قدری ناچیز- برنمی‌دارد؛‌ نمونه‌اش راهیابی زنان به ورزشگاه که توجیهشان نبود زیرساختها بود ولی فقط در یک بازی ملّی به ورزشگاه رفتند ولی با بودن همان زیرساختها در بازهای باشگاهی حضور ندارند. نمونه‌ی دیگرش ارسال پارازیت به ماهواره‌ها بود. البتّه ارسال افقی روی گیرنده‌ها همچنان ادامه دارد ولی ارسال عمودی به طرف خود ماهواره‌ها قطع نشد تا اینکه شبکه‌های ایرانی از ماهواره‌ها قطع شدند و نظام مجبور شد کوتاه بیاید و تازه در ادّعایی طنزآمیز دیگران را به زیر پا گذاشتن آزادی بیان متّهم کردند. چندی پیش هم تویتر حساب کاربری خامنه‌ای را به خاطر محتوای یکی از تویتهایش معلّق کرد که کارگزاران ولیّ امر خودخوانده مجبور شدند آن را حذف کنند تا برگردند.
 
حالا هم باید برای تکرار این قطعی وب چاره‌ای اندیشید. معنا ندارد که ایرانیان ساکن ایران دستشان از اینترنت کوتاه باشد ولی فلان عامل رسمی یا غیررسمی نظام آزادانه هرچه می‌خواهد در وب بنویسد. حذف عوامل نظام در صورت حذف دیگران عملی کاملاً عادلانه است. می‌توان به راه‌حلهای سختگیرانه‌تری هم اندیشید.
 
۷- ولایت‌زدگان تلاش می‌کنند تصمیم بنزینی اخیر را کار دولت بدانند و حمایت رهبرنظام را از سر ناچاری ولی شخص خامنه‌ای بود که ابتدا دستور این کار را داد، ‌آن را تأیید کرد و حالا هم «با ارسال یادداشت» نمایندگان را از تغییر این تصمیم بازداشته است. این یعنی ابتدا و پایان همه‌ی راهها به بیت می‌رسد. چندی پیش برخی نمایندگان -گویا به طعنه- طرحی داشتند که رئیس‌جمهور را «قائم‌مقام اجرایی رهبری» کنند. خُب مگر الآن و در واقع همینطور نیست؟ رئیس‌جمهوری که تأیید تک‌تک وزرایش را باید از رهبر بگیرد،‌ کلیّات تصمیم‌گیری‌ها با اوست و در صورت لزوم -مانند مورد اخیر- در جزئیّات هم دخالت می‌کند،‌ چیزی بیش از قائم‌مقام اجرایی رهبر است؟ با این تفاوت که هرجا کار به گره بخورد (مثل برجام)، خامنه‌ای می‌گوید این آن چیزی نبود که ما می‌خواستیم و اگر گشایشی حاصل شود، نتیجه‌ی درایت رهبری است. رویکرد دوپهلوی رهبرنظام یکی از سیاستهای همیشگی او در دوران زمامداریش بوده است. در همین قضیّه‌‌ی بنزین ابتدا به دولت دستور می‌دهد، سپس می‌گوید «سررشته‌ای در این کار ندارد». اگر سررشته نداری چرا اظهارنظر می‌کنی؟ چرا کار اقتصاد را به اقتصاددان نمی‌سپاری؟

حاکمیّت دوگانه‌ای که حجّاریان می‌گفت به شکلی دیگر همواره موجب پایداری نظام بوده است،‌ شاید در انتخابات بعد (ریاست جمهوری،‌ نه مجلس) بتوان به حاکمیّت یگانه اندیشید. یعنی مسئولیّت کلّ کشور را به رهبر سپرد و او را رودرروی مردم قرار داد تا نتواند مثل همیشه از زیر بار مسئولیّت جا خالی کند. این رویکرد با تحریم فرق دارد. شاید هم برای این بنیان متزلزل تا دوسال بعد اتّفاقهای دیگری بیفتد یا عمر خامنه‌ای به پایان برسد ولی به هرحال به عنوان یک احتمال به وقتش می‌توان به آن اندیشید.

پیشین: زندانی به وسعت ایران

۲ نظر:

  1. حزب اتحاد بعد از ده روز بیانیه داد. خسته نباشند.

    پاسخحذف
  2. اصلاح‌طلبا به حضور در قدرت معتاد شدن و همین حاکمیت دوگانه را ادامه میدن

    پاسخحذف

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.