ولیّ امر مستضعفان عقلی جهان

                                                                                                      شنبه ۱۶ آذر ۱۳۹۸


قتل ستّار بهشتی از آن رو بازتابی فراوان یافت که وی کارگری ساده بود. معمولاً و طیّ دوران پس از اصلاحات،‌ همه از جمله سرسپردگان نظام، مخالفان را اقشار شهری،‌ طبقه‌ی متوسّط، فرهیختگان و روزنامه‌خوانان می‌دانستند. آیا این فرد استثنا بود؟ تجربه‌ی دی ۹۶ و آبان ۹۸ نشان داد که خیر.

مدّت کوتاهی پس از جنبش سبز که عمدتاً قشر متوسّط و شهری در آن شرکت داشتند، رهبر نظام از لزوم پرداختن به «علوم انسانی اسلامی» گفت. گویا تحلیلگران نزدیک به ایشان به این نتیجه رسیده بودند که کتابهای ترجمه و «علوم انسانی غربی» قشر دانشجو و فرهیخته و قشر متأثّر از آنان را به سودای جامعه‌ای دیگر و حکومتی دیگر انداخته و چاره در اسلامی‌کردن علوم بود که مثل هر برنامه‌ی بی‌مبنای دیگر مدّتی دنبال و پس از صرف هزینه‌های فراوان فراموش شد.

حالا که هم در دی‌ماه ۹۶ و هم در آبان ۹۸ قشر فرودست جامعه به خیابان آمدند، نظام تکیه‌گاهش را از دست داده است. یعنی نظامی که خود را برآمده از پابرهنگان و محرومان و مستضعفان می‌داند، با پرسشی اساسی روبه‌رو شده که با کم‌شدن سرمایه‌ی اجتماعی خود بین گروههایی که هم خود را مدافع آنان می‌دانست و هم آنان را پشتوانه‌ی خود می‌دید چه کند؟ پس در اجتهادی غریب و البتّه اشتباه معنای مستضعف را عوض می‌کند و آنان را در بسیجیانی متبلور می‌بیند که قرار است پیشوایان آینده باشند و صدالبتّه مهمترین ویژگی آنان تبعیّت و پیروی از ولایت به روایت نظام است. انگار نه انگار که پیشتر بارها مستضعف را جور دیگری معنا کرده بود:

قشرهای مستضعف، قشرهاى فقير و ضعفاى مردمند كه نيروهاى وفادار و ماندگار انقلاب و امام و دولت‌هاى مختلف بوده‌اند و هستند و خواهند بود. عزيزانى كه ان‌شاءالله در آينده نزديك مسئوليت بر عهده مى‌گيرند، بايد هرچه مى‌توانند از اين ذخيره دائمى استفاده كنند و تا آن‌جا كه قدرت دارند، براى آن‌ها خدمت و كار كنند. (مراسم تنفيذ ریاست جمهوری ۷۶/۵/۱۲)

سعید قاسمی چندسال پیش گفته بود که:«از بادبادک سبز هواکردن چند نفر که از زیر پل پارک‌وی می‌آیند نترس، هر وقت کفش ملّی‌پوشهای شوش و شاه‌عبدالعظیم و خیابان پیروزی قاط زدند و پشت ولایت نبودند، آن روز فرار کن برو خارج.» بله، یواش یواش دارد وقتش می‌رسد.

این موضوع را در قالب بررسی مغالطه‌ی «تغییر تعریف» برای زیتون اینجا نوشته‌ام.

۴ نظر:

  1. خوب عاقا با این تعریف جدید در حقیقت به قول سرکار استوار پولتیک زده و این ماشه تغییر معنی را چنین کار گذاشته تا اگر مستضعفی دست از پا خطا کرد و از راه گنده لات مستضعفین (مقام عظما) دور شد اونماتیک از جرگه (به معنی جلگه پر علف مقام عظما) مستضعفین خارج شود و به شکلی بشود جزء خوارج
    خلاصه عاقا مقام عظما فکر همه چیزش رو کرده

    پاسخحذف
  2. رهبری درست گفته مستضعف فقط به معنای فقیر و محتاج نیست.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. مشکل در همون "فقط"ه که اضافه کردی.
      لینک زیتون رو بخون، مخصوصا پاراگراف آخر.

      حذف

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.