اسکار ۲۰۲۰ -۳ پنجشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۸
پدیدهی اسکار امسال فیلم انگل/پارازیت از کرهجنوبی است که فیلمهای قبل کارگردانش هم ستایش شده بود. آغاز فیلم از جایزهی کن به نامزدی در چند رشتهی اصلی اسکار رسید که بردن اسکار بینالمللش تقریباً قطعی است. در هشتدههی گذشته ده فیلم با زبان غیرانگلیسی توانستند نامزد جایزهی اصلی اسکار هم بشوند، از «توِهّم بزرگ» ژان رنوار تا «روما»ی آلفونسو کوارون که هیچکدام برندهی این جایزه نشدند. با توجّه به سابقهی جوایز اسکار و دیگر نامزدهای قدر امسال، احتمال اینکه این اتفاق برای «انگل» بیفتد کمی دور از ذهن است ولی هر قاعدهای دیر یا زود با استثنا روبهرو میشود که شاید امسال وقتش باشد.
فیلم در سبک کمدی شوخ و سرخوش آغاز میشود، کمی بعد تبدیل به کمدی سیاه میشود و به شکلی تراژیک پایان مییابد. تغییر سبکها را ویژگی سینمای بونگ جون هو برشمردهاند که میتواند مثبت یا منفی باشد. جزئیّات فیلم دقیق و کاملکنندهاند ولی هرچه رو به جلو میرویم این دقّت کم میشود و در صحنهی پایانی به کمترین حد میرسد: اوّلین قاتل فیلم چهارسال در زیرزمین بوده و زار و نحیف است، چهار روز قبلش هم تنها و بیغذا و روبهموت بوده ولی کارد آشپزخانه (نه کارد جنگی) را تا دسته در بدن دختر فرو میکند و نه مادری که زنش را کشته است؛ صحبت بیموقع و خونسردانهی صاحبخانه با قاتل مجروح که به انفجار خشم رانندهاش میانجامد و باقی قضایا. کارگردان فیلم آشکارا میدانسته که فیلم کمدی امکان دروکردن جایزه را ندارد پس لحن را عوض میکند، آن هم به شکلی که حمّام خون راه میاندازد و همه تبدیل به قاتلهایی حرفهای میشوند و گرنه امکان جمعکردن ماجرا با جراحت و تلخی نسبی آمیخته به شیرینی آغازین و حفظ سبک فیلم در حدّ کمدی سیاه هم بود. فیلم افتخارات را درو کرده و خواهد کرد امّا امکان تماشای چندباره را ندارد.
به جز بررسی انسجام درونی فیلم، خود فیلم و بهاصطلاح «پیام» فرمی آن مشکل اصلی است. فیلم دایرهای بسته را نشان میدهد، خانوادهای فقیر تلاش میکند جایگاه خود را عوض کند ولی پس از تلاش فراوان و ازدستدادن قطعی و تقریبی دو عضو خانواده به همانجا برمیگردد. دختر و پسر خانواده با صرف دهدرصد هوشی که از آنان شاهدیم میتوانستند خود را -نه به آن خانهی اعیانی ولی لااقل- به روی زمین برسانند. برخی نقدهای منتقدان ایرانی با کنایهزدن به استفادهی غیرمجاز خانواده از وایفای همسایه آغاز میشوند؛ از این دوستان میپرسم خودشان فیلم را چگونه دیدهاند؟ در سالن سینما، از دیویدی فیلم یا دانلود از سایتها؟ با کدام رایانه و نرمافزار؟ مجاز یا قفلشکسته؟ آن مجاز نیست و این هست؟ پس همه کمابیش سروته یک کرباسیم و باید به این شباهت خندید، نه شعار داد. برخی از غربیمآبی صاحبخانهی اعیانی و فرهنگ حاکم بر کرهی جنوبی نالیدهاند؛ مگر جز این است که کارگردان همین را هم ابزاری برای نمایش خود در فرانسه و امریکا کرده است؟ با همین ابزار و هنر غربی، کرهی جنوبی صنعت سریالسازی خاص و موفّق خودش را راه انداخته است. پس باید واقعیّت موجود را پذیرفت و راه افتاد نه اینکه مرثیه خواند و دنبال مقصّر گشت. آدم یاد همسایههای فرهنگی خودمان یعنی هند عزیز میافتد که فیلمهایی دربارهی مبارزه با استعمار انگلیس میسازند ولی کمترین تلاشی برای اینکه واژههای انگلیسی را هنگام سخنگفتن به زبان هندی کمتر به کار ببرند نمیکنند. امپیرالیسمستیزان عاشق سرزمین امپریالیسم وطنی هم که نیازی به معرّفی ندارند.
حفظ لحن کمدی میتوانست به همهی این خطکشیهای خام خاتمه ببخشد. فیلم میخواهد جدّی باشد که از نام فیلم هم آشکار است. چه کسی «انگل» است؟ انگلها یا به میزبان خود آسیب میرسانند یا دستکم نفعی برایش ندارند امّا تمام اعضای خانوادهی نوآمده به خانه کاری مفید انجام میدهند. حتّی مستخدم پیشین ادّعا میکرد که خوراک شوهرش را با پول خودش تهیّه میکرده است. صاحبخانه هم که رفتار مناسبی با همه دارد و دربارهی «بو» نیز فقط با همسرش حرف میزند. فاجعه از لگد مادر ورزشکار آغاز میشود یعنی جایی که کارگردان شروع میکند حرفهای دهانپرکن بزند: مرفّه بیدرد، شکاف فقیر و غنی، حتّی «تقدّسزدایی» از فقر. شباهت با فیلم ژاپنی برندهی کن پارسال (دزدان فروشگاه) نیز توی چشم میزند. کمی چاشنی سیاسی کرهی شمالی و تهدید انگشت روی دکمه/ماشه هم مکمّل طرّاحی فیلمسازی است که بازیگرش پیش از صحنهی شلوغ پایانی -و احتمالاً برای توجیه آن- میگوید: «زندگی طرح و برنامهای ندارد».. بههرحال فیلم بالاتر از اکثر فیلمهای امریکایی امسال است و امیدوارم از جوایز اصلی نیز سهمی داشته باشد.
پیشین: جوکر، ایرلندی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.