سهشنبه ۲۲ بهمن ۱۳۹۸
در یکی از معدود بارهایی که تلویزیون را روشن میکنم میبینم به مناسبت دههی فجر تصویر محمّدرضا پهلوی پخش میشود که با لحنی تحقیرآمیز دربارهی معترضان حرف میزند در حالیکه خامنهای همین چندی پیش معترضان را اشرار ناباب، کینهورز و جوانان هیجانزده توصیف کرد. منتقدان بسیاری در دورهی جمهوری اسلامی به دعوت قاضی پرونده برای گفتگو میروند ولی بازداشت میشوند امّا در جهانی موازی خامنهای کسی است که به قاسم سلیمانی میگوید یکی از اشرار را که با دعوت او و برای مذاکره آمده بود ولی دستگیر شد باید آزاد کند چون در مرام شیعه نباید کسی را که دعوت کردی و مهمان توست آزار دهی حتّی اگر قاتل پدرت باشد.
در برنامههای مناسبتی انقلابیان ۵۷ همچنان مشغول نقل خاطرهاند: ساواک با ما چنین و چنان میکرد، در سلّول انفرادی نگه میداشت، ما را از پا آویزان میکرد، بیدارخوابی میداد، کتک میزد و ...الخ. در حالیکه همین روزها حکم اعدام هفت زندانی سنّی اعلام شده است. یکی از متّهمان در نامهای سرگشاده از شکنجههایی که برای گرفتن اعتراف به او تحمیل کردند مینویسد: «یک ماه کامل در سلول انفرادی انواع شکنجههای مختلف را روی من پیاده کردند. بارها من را با ساعت با دستبند به سقف آویزان میکردند و بارها من را با تختی بسته و با کابلهای برق فشار قوی دو رشته و سه رشته محکم به کف پایم ضربه میزدند، طوری که نزدیک بود مغزم از دهانم بیرون بیاید و چشمهایم از حدقه جدا شود و قلبم داشت میترکید.»
چند روز پیش بود که فاطمه کرّوبی به وزیر اطلاعات نوشت: «ساواک هیچگاه بدون حضور افراد خانواده وارد منزل نمیشد و اگر هم میآمد رعایت حریم خصوصی زنان را میکرد ولی اطلاعات فعلی مانند دولت قبل این رفتارهای خلاف قانون و شرع را ادامه میدهد». احتمالاً اگر کسی حوصله و اعصاب داشت میتوانست پیرامون مقایسهی موضوعهایی که در این ده روز دربارهی سالهای آخر نظام پهلوی بیان میشود با موارد مشابه در دورهی جمهوری اسلامی، به ویژه این روزها، مثنوی هفتاد من کاغذ بنویسد. چه بسا در بسیاری از موارد مقایسه مانند همین نمونه، رژیم در برابر نظام روسفید هم از کار دربیاید.
عجب وبچینی، قاسم سلیمانی کنار گوگوش!
پاسخحذفجامع اضداد :)
پاسخحذفسلام
پاسخحذفیکی از دوستان را که آیت الله زاده و فرزند یکی از بزرگان قم است اخیرا بازداشت کرده اند در حالی که نیمه شب با همسرش خوابیده بوده و بدون اطلاع ، بدون حکم با زشت ترین وضع ممکن از رختخواب بلند کرده اند و با خود برده اند.بعد از یک ماه و نیم پذیرایی مفصل گفته اند تشابه اسمی بوده و اشتباه شده.منتها بجای عذرخواهی و دلجویی تهدیدش کرده اند که ابن بار شانس آوردی که اشتباهی سر از اینجا درآوردی .این یک ماه و نیم را خوب بخاطر داشته باش .دفعه بعد اگر گذرت به اینجا بیفتد حسابی از خجالتت درمیاییم !
بنا بر ضرورت شغلی سالها پیش مجبور بودم یک سال با یکی از عوضی ترین نفرات وزارت همکار باشم .
برخورد او با افراد مختلف جالب بود.
در همان حال که با طرف مقابلش با خنده و روی باز سلام و علیک می کرد زیر لب و برای خنده ،زشت ترین فحش ها و رکیک ترین الفاظ را نثار طرف مقابل که دور از او ایستاده بود می کرد و طرف مقابل هم که چهره خندان و روی گشاده او را می دید با خنده با او برخورد می کرد و کلی ذوق می کرد .
چرا این را گفتم؟حکومت ایران دقیقا با مردمش همین کار را می کند .
در صورت آنها نگاه می کند و با خنده و نیش باز زشت ترین دروغها ، بی حرمتیها و تحقیرها را نثار ملت می کند و ملت ناآگاه و فریب خورده هم با خنده جواب حکومت را می دهد و او را تایید می کند.
هر کس در هر مقامی این رفتار سراسر تمسخر آمیز و تحقیر آمیز را تایید کند شریک جرم حاکمیت خواهد بود.
حتی سکوت بزرگان و نخبگان جامعه که این رفتار زشت حاکمیت را بخوبی می فهمند خیانت به انسانیت و همه ارزشهای انسانی است.چه رسد به اینکه خودشان هم معرکه گردان این سیرک شوند.