یکشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۹
«مردگان بی کفن و دفن» نمایشنامهای از سارتر است که بارها روی صحنهی تآترهای جهان اجرا شده است. داستان گروهی از پارتیزانهای فرانسوی است که گیر پلیس میافتند و بین تهدید و ارعاب و تجاوز یا لودادن اطلاعات و مشخصات فرمانده خود باید یکی را انتخاب کنند. با درگذشت یکی از استوانههای بازیگری ایران، محمّدعلی کشاورز، مرور و یادآوری خاطرههای ایشان آغاز شده است. او جایی از حساسیّت ساواک روی اجرای این متن که با کارگردانی زندهیاد سمندریان روی صحنه رفته بود گفته و اینکه چطور شب آخر، کلّ نمایشنامه را بدون ترس از توقیف نمایشنامه اجرا کردهاند. آنچه که طیّ این سالها عوض نشده، داستان سانسور حکومتی هنر و کلنجار هنرمندان با آن است.
همین چندی پیش بود که نامهی هنرمندان تآتر دربارهی «ممیّزی» مجدّد آثار جنجالی شد. اینکه از سر ناچاری و برای بستهنشدن مطلق باب هنر با زیرکی تلاش کنی سانسور را دور بزنی چیزی است و اینکه اعلام «تمکین» کنی چیز دیگر. فرق است بین عدم مخالفت در عمل و نظر. اگر اوّلی به شکلی رادیکال اجرا میشد، اکثر آثار هنری در چنددههی گذشته، پیش و پس از انقلاب، نباید ساخته میشد امّا هرگونه همراهی نظری، این آفت پیچیده به درخت دیرپای هنر را قویتر و نابودیاش را دشوارتر میکند.
خبر اعجابآور دیگری که درست در روز درگذشت آقای بازیگر به گوش رسید، حکم سهسال زندان برای کارگردان مشهدی تحریمکنندهی جشنوارهی تآتر فجر بود. در هنگامهی سقوط/اسقاط هواپیمای اوکراینی، تهدید و ارعاب حکومتی برای بستن دهان مخالفان -با لحاظ ویژگیهای نظام ولایی- طبیعی بود ولی حالا برای کدام جرم؟ کسانی که برای کمترکردن ممیّزی نامه نوشتند، حالا در دفاع از همکارشان چیزی مینویسند؟ شهاب حسینی که آن ناروایی را در حقّ کیمیایی کرد چطور؟ نکته اینجاست که هنر -بلکه تمام جامعه- یک پیکره است و فردای خاموش نشستن در برابر این خیرهسریها نوبت خود ما میرسد که دیگر فریادرسی در کار نخواهد بود.
تصویر بالا از راست: آذر فخر، آهو خردمند، فریده صابری، سرور رجایی، جمیله شیخی و محمّدعلی کشاورز؛ بازیگران نمایشنامهی «افول» اکبر رادی به کارگردانی علی نصیریان.
درباره عکس:
پاسخحذفخوشبحال کشاورز چه حالی میکرده:)))
از دست فرید :))
حذفچاکریم
حذف