جمعه ۳۰ خرداد ۱۳۹۹
وقتی اسرائیل خبر دزدی مدارک هستهای را از تورقوزآباد منتشر کرد، روز عیش و شادی اهل ولایت بود که عجب خبطی کردند و ضربالمثل لطیفهوار ما را جدّی گرفتند. حالا که برای اوّلینبار پس از هشتسال شورای حکّام آژانس اتمی علیه ایران قطعنامه میدهد دیگر از آن خندهها خبری نیست.
زمانی شیخ دیپلمات و جواد ظریف مأموران معذور ماهری برای دستگاه ولایت بودند که ضعف و ناراستی آنان را بپوشانند ولی حالا توان وانمودکردن به آن را هم ندارند. وقتی ایران در واکنش به قطعنامهی آژانس، آن را بر اساس اطّلاعات «دشمن» و بیارزش میخواند، فراموش کرده است که در همین تأسیسات اثر رادیواکتیو مشاهده شد یا نه؟ آن که دیگر کار دشمن نبود. بچّهزرنگهای سپاه که «مستعان»شان ویروس کرونا را از صدمتری ردیابی میکند و باور ۳۷۳ آنها از اس ۳۰۰ قویتر است، به گمان خود آن منطقه را از هر ردّی پاک کرده بودند ولی تجهیزات مأموران آژانس و کارآمدی آنها بر کارورزان ناپختهی سپاه چربید تا کار به اینجا رسید. تازه دربارهی تأسیسات دیگر که ایران مانع دسترسی به آنها شده و از افشایشان هراس دارد هنوز خبری به بیرون درز نکرده و اگر نظام دندانگردی کند، بعید نیست که دیر یا زود رسانههای معتبر از قول «منابع آگاه» آنها را هم معرّفی کنند.
دوّمین دستهگل نظام نوع برخورد با گزارش دبیرکل سازمان ملل پیرامون نقش ایران در حمله به تأسیسات نفتی عربستان بود. ظریف به وضوح عصبانی است و تسلّط بر خود را از دست داده است. همین جناب مدّعی بود قانون امریکا را از دولتمردان آنجا بهتر میداند و با اعتمادبهنفسی مثالزدنی بر اساس مواد قانونی امریکا به آنها نشان میداد که رئیسجمهور بعد «نمیتواند» از برجام خارج شود ولی دیدیم که شد و آب از آب هم تکان نخورد. حالا جوادآقا به دبیرکل سازمان ملل وظایفش را یادآوری میکند که پایش را از حدود اختیاراتش فراتر گذاشته است. عجب!
ایران تا پیش از یکی دوسال اخیر همیشه کشوری سرکش در نظام بینالملل بود ولی سعی میکرد حدّاقل ظاهر را حفظ کند امّا حالا دیگر عملاً با افتادن در دام سیاستهای دولت ترامپ چهرهی یک کشور یاغی را به خود گرفته است. حمله به تأسیسات عربستان یا نفتکشها کدام مشکل را حل کرد، جز اینکه اجماع جهانی را علیه ایران گستردهتر کرد؟ کمکردن تعهّدات برجامی چه فایدهای داشت جز اینکه ذخایر اورانیوم ایران را افزایش و فرصت برای ساخت سلاح اتمی را کاهش داد؟ سیاست تهاجمی ایران عملاً به ضدّ خودش بدل شده و با فروپاشی روزافزون اقتصاد داخلی و تورّم بالا توان حمایت از نیروهای نیابتی خود را کمکم از دست داده و کارش به جایی رسیده که از عراق غذا و دارو وارد کند و سطح بیانیّهدادنهای رهبرنظام به تشکّر از نفتکشهای حامل سوخت به ونزوئلا تنزّل پیدا کرده است. نظام آنچنان گوشهی رینگ افتاده که بعید است حتّی بایدن هم در صورت پیروزی به سادگی این فرصت را از دست بدهد و بدون گرفتن امتیازی درخور به برجام نیمهجان برگردد. اینبار ممکن است جام زهر را نه رهبرنظام بلکه خود نظام سر بکشد.
به ترامپ امیدی نیست چون به راحتی با دیکتاتورها وارد معامله میشه. ممکنه برای موفقیت در انتخابات ریاست جمهوری بخواد شو ملاقات با روحانی راه بندازه و در برابرش به ایران امتیاز هم بده.
پاسخحذف