لحظههای سینمایی -۶ شنبه ۲۱ تیر ۱۳۹۹
داستانهای ضدّآرمانشهری یا آخرالزمانی مبتنی بر سیطرهی همگانی قدرتی سلطهگر معمولاً بر اساس دوگانهی انتخاب بین وضعیّت بحرانی و هرجومرج یا امنیّت و فقدان آزادی برقرار است. پس از یک جنگ یا تنش سراسری مانند انفجار اتمی، کسانی با وعدهی ساختنِ - اگر نه بهشت برین ولی- جایی امن برای زندگی به میدان میآیند؛ دیکتاتوران مصلح.
نمونههای اخیر این الگو سریالهای «وستورلد» و «قصّهی ندیمه»اند. هر دو پس از بحران اتمی، اوّلی بر پایهی پیشرفت فنّاورانه و طرّاحی هوش مصنوعی که برای مهار و کنترل انسانها، سرنوشت حال و آیندهی آنان را رقم میزند و دوّمی نوعی دیدگاه واپسگرای خشک مذهبی که بسیاری از آزادیهای زنان را لغو و آنان را آلت دست نظام گیلیاد (اعم از زنان و مردان سلطهگر) میکند.
این لحظه که در عکس می بینیم جایی است که آفّرد (آنِ فرد یا متعلّقهی او) سنگی که برای سنگسار یکی مثل خودش به او دادهاند رها میکند. اصل رمان ترسناکتر از سریال است و آفرد نامی ندارد ولی در سریال نامش «جون» و در فیلمی که فولکر شلوندورف ساخت «کیت» است. لحظهی طغیان الزاماًً مانند این لحظه به همراهی دیگران یا رهایی نمیانجامد ولی بارقهای است در تاریکی که چهبسا به افروختن آتشی بینجامد؛ شاید پلیدی را از بین نبرد ولی کورهراهی را روشن کند. هر چه هست، از اسارت و هلدادن چرخ عصّاری کنونی بسیار بهتر است. بعضی انتخاب میکنند که «نه» بگویند و بعضی وضع فعلی را توجیه میکنند که اگر الف، ب، ج و د نداریم «عوضش امنیّت داریم».
پیشین: لحظههای سینمایی -۵
البته بعدش پدر همشونو درآوردن زبون آفگلن بدبخت رو هم بریدن!
پاسخحذفاونم در عوض همشون رو با بمب ترکوند.
حذفمی بینم دخترا نشستن خونه به سریال دیدن
پاسخحذفباریکلا کار درست رو شما می کنین
کرونا هم هست خطرناکه p:
سریال رو قبل از کرونا دیدم. خونهنشینی ما رو هم فرید و فریدیان زمانه به خواب ببینن ؛)
پاسخحذف