دوشنبه ۱۹ آبان ۱۳۹۹
قاعدهای کلّی هست از مقیاس خرد بین افراد و گروههای اجتماعی، تا چشمانداز کلان سیاسی که میزان اثرگذاری بین دو فرد، گروه یا کشور متناسب با میزان رابطهی آنان است؛ هر گونه رابطهای به ویژه روابط اقتصادی. یکی از مهمترین مؤلّفههای اقتدار امریکا این است که حدود یکچهارم اقتصاد جهان را در اختیار دارد و مهمترین دلیل برخوردهای اخیر بین امریکا و چین -فارغ از ویژگیها شخصی و فکری ترامپ- این است که چین آرام آرام دارد این جایگاه را به چالش میکشد. تا زمانی که ایران رابطهی اقتصادی خوبی با اروپا داشت میتوانست تا حدودی از آن برای کشاکش بیحاصلی که بین خود و امریکا دارد استفاده کند. همین الآن نیز مهمترین علّت سکوت ایران در برابر نارواییهایی که در چین بر مسلمانان این کشور واقع میشود، وابستگی تقریباً یکطرفه به این کشور پس از تحریمهای گستردهی امریکاست.
پس از اینکه سپاهیان به رهبرنظام توصیه کردند که شمشیر از نیام بیرون بکشد و زهرچشمی به عربستان نشان دهد، شاهد تغییر رفتار این نهاد از نیروی رسمی یک کشور به یک گروه تروریستی بودیم. این ویژگی سالهاست که در این نهاد هست ولی به شکل حمایت از گروههای نیابتی یا فقط بخش نیروی قدس این نهاد نظامی ولی با حمله به نفتکشها و افتضاح انتشار تصاویر آنها در حال کندن مینهای عملنکرده و آتشبازی در میدان نفتی عربستان و مهر تأیید گزارش سازمان ملل بر منشأ ایرانی آن، دیگر جای شکّی باقی نماند که خطر ایران برای اعراب در حدّ حمایت از گروههای جداییطلب، شیعه یا شبهنظامیان حزبالله و انصارالله نیست و در صورت لزوم خود به میدان میآید. خطر بالقوّه به خطر بالفعل تبدیل شد و راهکار برخورد با آن هم باید عوض میشد. همین تغییر باعث چرخش آشکار در تماس و سپس رابطهی بین اعراب و اسرائیل شد که میبینیم دومینووار در حال گسترش است و به نظرم با آمدن بایدن نیز متوقّف نخواهد شد.
نظام ایران منفعل به تماشا ایستاده و میبیند که جز محکومکردن کاری از دستش برنمیآید. خود فلسطینیان هم -لااقل در ظاهر- خشمگینند و تنش گستردهای بین آنان و دیگر اعراب ایجاد شده است. امّا به گمانم در میانمدّت این رابطه به سود راهحل دوکشوری برای فلسطین و اسرائیل است. راهحل یک کشور فلسطینی که نظام ایران به ناشیانهترین وجه ممکن از آن دفاع میکند، راهحلّی تخیّلی است که امکان وقوع ندارد و اسرائیل با زور نابودشدنی نیست، به فرض که خودش نتواند از خود دفاع کند –که میتواند- کمترین حمله به این کشور با همان واکنش امریکا و دیگر کشورهای همپیمانش روبهرو میشود که حملهی صدّام به کویت با آن مواجه شد. راهحل یک کشور اسرائیلی هم استراتژی بلندمدّت این کشور است که سالهاست به بلعیدهشدن تدریجی سرزمینهای فلسطین از سوی اسرائیل انجامیده است. آنچه عقلای جهان ممکن و مجاز میدانند پیگیری راهحل دو کشوری است که تا مدّتی پیش نیز شرط اتحادیّهی عرب برای برقراری رابطه با اسرائیل بود.
راهحل اخیر امریکا/اسرائیل برای ایجاد دو کشور اسرائیل و فلسطین در واقع به اشغال رسمی بخش گستردهای از سرزمینهای فلسطینی میانجامید و آنچه بر جا میماند، شهرکهایی جزیرهمانند بود که حتّی امکان ارتباط با هم نیز نداشتند. به تعویق افتادن انجام این طرح «صلح»، شرط برقراری رابطه با امارات و سپس دیگر کشورها شد یعنی اسرائیل -به زعم برخی تحلیلگران- توانست در برابر هیچ، امتیاز به دست آورد ولی این تمام ماجرا نیست. از این به بعد همین شرط برای اینکه اسرائیل دست از اشغالگری بیشتر بردارد وجود دارد و عربها اگر واقعاً مسئلهی فلسطین برایشان در حدّ حرف نباشد میتوانند آتش نزاع کهنهی خاورمیانه را فروبنشانند. اسرائیل تا پیش از اینکه با اعراب رابطه داشته باشد، تقریباً هر کاری که میخواست میکرد ولی حالا خطر از دست رفتن رابطهی دوجانبه با این کشورها میتواند مانع اقدامهای یکطرفهی این کشور باشد. هر قدر تعداد کشورهایی که با اسرائیل رابطه برقرار میکنند بیشتر باشد و هر قدر دادوستد مالی بین اسرائیل و اتّحادیّهی عرب بیشتر باشد، زور این اتّحادیّه برای اثرگذاری بر سیاست اسرائیل بیشتر خواهد شد.
نهایت توان راهحل تحریم و قهر و رقابت تسلیحاتی در منطقه آن چیزی بود تا کنون شاهدش بودیم، این بار راهحل مذاکره و سرمایهگذاری نفتی در اسرائیل شاید بتواند افق دیگری را نشان دهد. اگر سرمایهگذاری هفتصد میلیاردی عربستان در امریکا ضامن رابطهی دوجانبه است، چرا امر مشابهی نتواند مهاری بر سرکشی اسرائیل باشد؟ به نظرم فراتر از تحلیلهای سادهانگارانهی خیانت و وادادگی، شاید با درایت حکّام عمّان و امارات بتوان به ایران و جهان نشان داد که راههای جدید ممکن است به مقصدهای جدید بینجامد. این مسئله را که این امکان تا چه حد واقعبینانه است، گذشت زمان به ما نشان خواهد داد.
نظام در چهل سال گذشته سعی کرده بخش عمدهای از مشروعیت داخلی خودش را از بیرون از مرزهای خودش کسب کند. با کمرنگ شدن مشکلات منطقه مشکلات داخلی و رویارویی با مردم بیشتر میشود.
پاسخحذف