نظام؛ شاه یا صدَام؟

                                                                                                               چهارشنبه ۱۱ آبان ۱۴۰۱

 

در سالهای آغاز دانشجویی از برخی استادان جامعه‌شناسی شنیدم که «شاه نکشت و رفت، ‌صدّام کشت و ماند». هضم این گفته کمی سنگین بود چون با تبلیغات آن موقع جور در نمی‌آمد. از صدّام کمابیش اطّلاعاتی داشتم که کافی نبود ولی به هر حال می‌دانستم که صدّام کشت و ماند یعنی چه ولی شاه؟ در واقع انقلاب ایران با توجّه به کشته‌هایش یکی از کم‌تلفات‌ترین انقلابهای جهان بود. حدود ۴۵۰۰ نفر در پانزده سال، در قیاس با دیگر انقلابهای پیش از آن شوخی به نظر می‌رسید. دو کشتار بزرگ شاه یکی پانزده خرداد ۴۲ بود و دیگری میدان ژاله‌ی تهران در سال ۵۷. جز این‌ها شاه به ویژه در آستانه‌ی انقلاب از ایجاد فضای رعب و وحشت با کشتار گسترده پرهیز کرد و دنبال بقا به هر قیمتی نبود. زیباکلام این موضوع را در کتاب «شاه کشتار نکرد» بیشتر و کاملتر توضیح داده است. (کتاب صوتی)

  

به نظر می‌رسد که نظام ولایی آرام‌آرام دارد از شیوه‌ی شاه به شیوه‌ی صدّام عدول می‌کند. ضرب‌وجرح آشکار معترضان در کوچه‌ها با توجّه به امکان تصویربرداری ابداً تصادفی نیست و آگاهانه به نظر می‌رسد. همینطور تهدید با بلندگو درباره‌ی «کشتن ناموس خود» در یک مجتمع مسکونی چیزی بیش از عصبانیّت لحظه‌ای یک مأمور است. وقتی عریان‌تر‌شدن خشونت در یکی دو روز اخیر را کنار خرناس‌های فلّه‌ای گلّه‌های ولایی بگذارید که «اگر فقط قتل بود و تجاوز نبود،‌ شجاعتر بودیم»،‌ معلوم می‌شود که آن زدنها و این فرستادنها همه از یک اتاق فرمان سرچشمه می‌گیرد. طبعاً هنوز کار به کشتار گسترده نرسیده ولی این تهدیدها مقدّمه‌ی آن است؛ ‌به ویژه اینکه دستور فرمانده سپاه پس از نمایش شاهچراغ (که قرار بود پایان ماجرا باشد) نادیده گرفته شد و اعتراضها ادامه یافت.

 

مسأله‌ی فرافکنی‌های داخلی و خارجی همچنان باقی است. نظام پس از خرداد ۷۶ برای کشیدن ترمز اصلاحات نمایش دادگاههای کرباسچی و شهرداران را راه انداخت و بعدتر قتلهای زنجیره‌ای ولی هیچ‌کدام آن‌قدر موفّق نبود که ترور حجّاریان. پس از ترور حجّاریان خاتمی به وضوح ترسید و لحنش تغییر کرد. حتّی -در سطحی بسیار پایین‌تر- اعتراضات ۹۶ که با گردهم‌آیی مدافعان نظام آغاز شد و بعد مهارش از دست در رفت، روحانی را محافظه‌کارتر کرد. در مقیاس خارجی نیز دو خبر منتشر شده که اوکراین و عربستان به ترتیب نگران ارسال پهپاد و موشک برای روسیه و حمله‌ی مجدّد به تأسیسات نفتی‌اند. هیچ‌کدام از دو کشور سیستم اطّلاعاتی همپای امریکا ندارند که بخواهند به این کشور خبر بدهند. به احتمال قریب به یقین امریکا آنان را مطّلع کرده تا با علنی‌کردن این اخبار هزینه‌ی هر اقدامی را برای ایران بالا ببرند.

 

مشکل حضرات اینجاست که روشهای بالا همه قبلاً امتحان شده و دست نظام رو شده است و دیگر با این کارها نمی‌شود کسی را فریب داد. در واقع دو راه پیش روی نظام است،‌ یا مثل صدّام یک زمین سوخته را پس از خود به جای بگذارد یا مثل شاه قدرت را ترک کند. کارنامه‌ی رهبرنظام در سوریه کاملاً مشخّص است و در سال ۸۸ نیز در نمازجمعه گفت که سر جایش می‌ماند تا شهید شود. تنها امید به رده‌های پایین‌تر است که اعضای همین جامعه‌اند و امکان ریزش آنها وجود دارد. فعلاً از دید من روح زمانه رویدادها را به گونه‌ای پیش برده که امکان وقوع که نه حتّی تصوّر آن حدود دو ماه پیش هر تحلیلگری را به انکار وامی‌داشت. برجام و گفتگوهای حقوق بشری کاملاً فراموش شده و هر حمله‌ی خارجی هم کار را برای نظام خراب‌تر می‌کند. حالا «منتقدان یواش نظام» جواب بدهند، بقای نظام به جنگ می‌انجامد یا فنای نظام؟

۴ نظر:

  1. یکی از شانسهای مخالفان بی‌شعوری محض نظام است یعنی در اجرای اهداف احمقانه خودشان هم کمترین ظرافتی ندارند و زود خودشان را لو می‌دهند. مثلا گفته‌اند که درباره شاهچراغ اطلاعات جدیدی به مردم خواهند داد. شک ندارم آنقدر ضدونقیض گویی می‌کنند که وضع دراماتیک‌تر از سابق می‌شود. اگر کمی شعور داشتند بعد از ترور دیگر کشش نمی‌دادند.
    مثلا گردانهای سایبری راه انداخته‌اند. یکی چیزی می‌نویسد و هزار نفر آن را کپی می‌کنند. دریغ از یک جو عقل!

    پاسخحذف
  2. شاه اشتباههای زیادی داشت و مهمترینش نداشتن قاطعیت لازم در برابر انقلابیون بود. فقط یک قلم: ترک کشور به بهانه معالجه کشور را دودستی تقدیم خمینی کرد. شاه بدون کشتار هم میتوانست عملگرد بهتری در برابر دارودسته خمینی داشته باشد.

    پاسخحذف
  3. کشته‌های سینما رکس را هم جزو شهدای انقلاب به حساب آورده اند؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. اطلاع ندارم. اگر اینطور باشد، حتماً باید از آمار کل کسر شود.

      حذف

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.

Real Time Web Analytics