سین چهارم - سروصدای پس‌زمینه

                                                                                                         دوشنبه ۶ فروردین ۱۴۰۳

جایزه‌ی صدای فیلم «The Zone of Interest» یا «منطقه‌ی تحت‌نظر» یکی از دو شگفتی مراسم اسکار امسال بود. جایزه‌ی اوّل که به اما استون برای ایفای کمابیش اغراق‌آمیزش داده شد می‌توانست خیلی راحت نصیب زاندرا هوله در فیلم «کالبدشکافی یک سقوط» شود امّا بازی او در فیلم «منطقه‌ی تحت‌نظر» نه تنها از آن فیلم چیزی کم ندارد که بالاتر هم هست. تفاوت جزئیّات ایفای دو نقش مانند راه‌رفتن و حالت صورت و زبان بدن می‌تواند بهترین راهنمای مطالعه برای علاقمندان بازیگری از یک بازیگر برجسته‌ی بین‌المللی باشد. نوعی عوامانگی در رفتار و گفتار زن هست که مرا به یاد شخصیّت کیت وینسلت در فیلم «The Reader» انداخت؛ دو نمونه از پیش‌پاافتادگی شر.

  

تفاوت دو فیلم «اپنهایمر»‌ و این فیلم در نوع برخورد با موضوع صدا بود. آنانکه فکر می‌کردند فیلم نولان جایزه را می‌برد نظر به تفاوت فاحش تکنیکی باند صدای این فیلم داشتند ولی ویژگی فیلم گلیزر در محتوای صدا بود نه شکل آن. یعنی صدا نه به عنوان جزء مکمّل فیلم بلکه به مثابه یکی از شخصیّتهای آن ایفای نقش می‌کرد و این از ابتدای فیلم و سیاه‌شدن پرده اعلام می‌شد و ادامه می‌یافت. اگر عادی‌شدن شر در بازی شخصیّتها نمود می‌یافت، نادیده‌گرفتن آنچه ورای دیوار می‌گذرد برای آنها به ناپدیدشدن شر می‌انجامید. نکته‌ی موحش فیلم این است که همین اتّفاق برای بینندگان نیز می‌افتد یعنی بیننده‌ای که در ابتدای فیلم متوجّْه سروصدای آن ور دیوار می‌شود به شکلی ناخودآگاه برای دنبال‌کردن داستان فیلم و تمرکز روی آنچه می‌گذرد از نیمه‌های فیلم به بعد دیگر آن سروصدا را از ذهنش حذف می‌کند و نمی‌شنود!

 

این موضوع به نظر آشنا نمی‌‌آید؟ اوکراین را در نظر بگیرید؛ پس از هیجان ابتدایی حمله‌ی روسیه حالا برای اکثریّت مردم خبرهای آن خطّه تبدیل به امری کمابیش عادی شده و دنبال‌کنندگان وقت محدودی را به آن  اختصاص می‌دهند. شاید اگر وضع فجیع رفح نبود، ‌مسأله‌ی فلسطین نیز به همین سرنوشت دچار می‌شد. قدرت انطباق‌پذیری بشر در برابر رویدادها حیرت‌آور است. 

 

بردن جایزه‌ی بهترین فیلم بین‌الملل گرچه به‌خودی‌خود شگفتی نبود ولی با توجّه به موضع‌گیری جاناتان گلیزر و تهیه‌کننده‌ی فیلمش به عنوان دو یهودی علیه اشغال فلسطین و جنایات اسرائیل در جوایز بفتا بالقوّه می‌توانست به رویدادی یکّه در مراسم اسکار تبدیل شود که همین‌طور هم شد. سخن‌گفتن از مظلومیّت فلسطین و موضع‌گیری در برابر اسرائیل در این سطح قبلاً فقط در اروپا قابل تصوّر بود و در امریکا رسانه‌های رسمی چنین اجازه‌ای نمی‌دادند. حالا هم خیلی وضع فرق نکرده ولی رسانه‌های کوچک و شبکه‌های اجتماعی کار را در امریکا هم دگرگون کرده است. مهمانان اسکار به زحمت و از میان تجمّع معترضان حمله به غزّه خود را به سالن مراسم رساندند و سخنان گلیزر که گفت هولوکاست نباید دستاویز سوءاستفاده از آن برای اشغال شود به نقطه‌عطف مراسم امسال تبدیل شد. تشویق حاضران این شگفتی را کامل کرد و نشان داد که خیلی چیزها عوض شده و بیشتر از این هم خواهد شد و می‌دانید که افکار عمومی یعنی همه‌چیز. 

  

سالها پیش که اکبر گنجی در هیئت یک قهرمان از ایران رفت و پایش به امریکا رسید شان پن به او گفت که خودش را برای حرف‌زدن درباره‌ی اسرائیل خسته نکند چون اینجا کسی به او گوش نمی‌دهد. حالا نشان‌های قرمز روی لباس ستاره‌های هالیوود برای محکومیّت حمله به غزّه ـ آن هم در حالی که حماس یک قتل عام اساسی را پیش از آن انجام داده بود- نوید آینده‌ای متفاوت را برای حل بزرگترین معضل سیاسی جهان به ما می‌دهد. نتانیاهو درست گفت که چهره‌ی خاورمیانه عوض خواهد شد ولی نه لزوماً به آن معنایی که او اراده کرده بود.

۱ نظر:

  1. همه عالم متوجه عمق اشغال و جنایت اسرائیل شدند جز شاه‌اللهی‌ها

    پاسخحذف

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.

Real Time Web Analytics