شوکران نظام

                                                                                                                   دوشنبه ۳ دی ۱۴۰۳


کتاب «شوکران اصلاح» عبدالله نوری را دوباره می‌خواندم. بخشی مربوط به اتهام او درباره‌ی اسرائیل است. آن زمان آغاز دور جدید مذاکرات صلح بین اعراب و اسرائیل بود؛ آن‌چنان که حتّی حافظ اسد نیز از رویکرد جدید یاسر عرفات پس از سالها جنگ چریکی دفاع می‌کرد. نویسنده‌ی یادداشت «خرداد» ایران را به درک مقتضیات زمان دعوت کرده و گفته بود که کاسه‌ی داغ‌تر از آش نشویم و وقتی خود فلسطینیان مسیر جدیدی را اتّخاذ کرده‌اند، بی‌جهت با مخالفت با روند صلح برای خود هزینه نتراشیم. دادگاه روزنامه‌ی خرداد را به ضدّیت با اندیشه‌های امام راحل متْهم کرده بود و باقی ماجرا. سالها می‌گذرد و ما هنوز اندرخم یک کوچه‌ایم.

  

مهدی طائب یازده‌سال پیش گفته بود که حفظ سوریه برای «ما» بر حفظ خوزستان هم ارجحیّت دارد و این کشور استان سی‌وپنجم ماست. عقب‌نشینی ایران از سوریه نشان داد که در عمل آن ادّعا لافزنی گزافی بیش نبود و ممانعت امریکا و اسرائیل از کمک هوایی و جلوگیری عراق از کمک‌رسانی زمینی عملاً سوریه را دودستی تقدیم معارضان کرد. حتّی ارتش سوریه نیز امیدی به نظام اسد نداشت و سردار ایرانی هم گویا با گلوله‌ی یکی از ژنرالهای ارتش اسد کشته شد. بله، عمق استراتژیک نظام ولایی سوریه و لبنان نیست بلکه -مانند هر نظام و کشوری- باور شهروندان به کارآمدی و دوام حکومت است که روزبه‌روز در حال فروپاشی است. عمق استراتژیک نظام سوریه هم مدّتها بود که در اذهان طرفداران آن از بین رفته بود که با تلنگری فروریخت.

  

در این میان نقش عراق جای شگفتی داشت چون دولت عراق یک بار و شاید برای همیشه بر استقلال خود از ایران مهر تأیید زد. حتّی شبه‌نظامیان شیعه‌ی عراقی که گویا تصمیم گرفته‌اند از حمله به اسرائیل خودداری کنند نیز تحت تأثیر حوادث منطقه‌ای اخیر قرار گرفته‌اند. وقتی چند حمله‌ی پهپادی کم‌اثر با پاسخ جبران‌ناپذیر اسرائیل روبه‌رو شود، عقل حکم می‌کند که جانب احتیاط را نگه دارند. به اینها اضافه کنید تأکید هرازچندگاه آیت‌الله سیستانی بر خلع سلاح شبه‌نظامیان و تحویل سلاحها به حاکمیّت. تنها گروهی که هنوز درس لازم را نگرفته‌اند حوثی‌های یمن‌اند که با تشویق تهران به حملات گاه و بیگاه خود ادامه می‌دهند و دور نیست که با واکنشی مواجه شوند که آنان را هم از چرخه‌ی آشوب‌سازی منطقه‌ای خارج کند. از شما چه پنهان با توجّه به مزاحمت طولانی برای کشتی‌های باری در آبهای بین‌المللی نمی‌دانم چرا زودتر جلو حملات آنان گرفته نشد؟

  

پرسش اینجاست که آیا نظام شوکران خود را با رهاکردن نظریّه‌ی محو اسرائیل سرمی‌کشد یا نه؟ فقط یک حمله‌ی وعده‌ی صادق ۳ لازم است که زیرساختهای ایران به گونه‌ای صدمه ببینند که زمینه‌ساز اعتراضات اجتماعی جدیدی شوند. رهبرنظام در حالی از جوانان سوری خواسته کاری بکنند که اکثریّت سنّی تازه از حکومت اقلیّت علوی رها شده‌اند و معلوم نیست چرا باید به حرف او گوش کنند؟ هم‌ایشان نبود که می‌گفت اگر از اسرائیل غلطی سر بزند حیفا و تل‌آویو را با خاک یک‌سان خواهند کرد؟ حالا و پس از اتفاقات دو سه سال اخیر شنیدن این سخنان لطیفه‌ی بی‌مزّه‌ای بیشتر به نظر نمی‌رسد. 

 

حتّی اگر امروز هم نظام از سر ناچاری و برای حفظ حکومت خود چنان کند جای پرسش باقی می‌ماند که جوابگوی چنددهه صرف مال و سرمایه و فرصت‌سوزی چه کسی خواهد بود؟ البتّه که نگارنده چنین درک واقع‌بینانه‌ای را از رهبر فرتوت و متوهّم نظام انتظار ندارد ولی خطاب این نوشته بیشتر به منتقدان داخلی است که در این سالها از ترس،‌ احتیاط یا شاید همراهی نسبی با نظام در نقد این رویکرد مخرّب اهمال کرده‌اند؛ به گونه‌ای که یافتن نوشته‌ای مشابه یادداشت روزنامه‌ی خرداد در رسانه‌های داخل پس از گذشته سالها هنوز امیدی بی‌حاصل به نظر می‌رسد. زمان می‌گذرد و آیندگان خواهند پرسید که چرا روشنفکران ساکن وطن در برابر وظیفه‌ی ملّی خود کوناهی کردند؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.

Real Time Web Analytics