ولایت و ولی‌شناسان

                                                                                                            جمعه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴

  

خیلی وقت پیش به مناسبتی این نقل قول از علامه طباطبایی را آوردم که گفت در دوران پهلوی، سکولاریسم حاکم بر سیاست و جامعه لااقل یک خوبی داشت و آن هم اینکه دیگر کسی با دراویش و صوفیه و عرفا کاری نداشت و توانستند با آزادی نسبی فعالیّت کنند. به گمانم آن مرحوم فکر نمی‌کرد که روزگاری امر برعکس شود و حتّی به شاگردان باواسطه‌ی ایشان هم برسد.

 

طباطبایی شاگردان علمی زیادی داشت ولی شاگردان سلوکی ایشان (عرفان عملی) فقط دو نفر بودند که یکی از آنها از نیمه‌ی راه به عراق و نزد استاد دیگری رفت (علامه طهرانی) و فقط یکی باقی ماند یعنی شیخ علی پهلوانی تهرانی (سعادت‌پرور). بسیاری از تقریرات عرفانی طباطبایی مثل شرح حافظ و گلشن اسرار به قلم پهلوانی است. یکی از شاگردان سعادت‌پرور آقای حمیدرضا مروّجی سبزواری است که فقه و اصول را نزد آقایان وحید خراسانی و تبریزی خوانده و فلسفه را نزد جوادی آملی و حسن‌زاده آملی تحصیل کرده است. ایشان پس از اتمام تحصیلات به سبزوار بازگشت و حلقه‌ی درس خود را تشکیل داد ولی پس از مدّتی با ممانعت‌هایی از طرف نظام روبه‌رو شد که بالاخره به خلع لباس و تبعید ایشان انجامید. پس از دوره‌ی تبعید گمان بر این بود که دیگر دست از سر ایشان بردارند ولی در اسفندماه گذشته دوباره دستگیر شد. این خبر به دلیل شیوه‌ی سلوک و روش بی‌هیاهوی زندگی وی به جز در یکی دو سایت حقوق بشری جایی انعکاس نیافت.


نوع اتهامات و شیوه‌ی برچسب‌زنی قشریان به دگراندیشان کاملاً آشناست. همینطور است اعتراف‌گیری اجباری از متهمان مانند این مورد که بارها تکرار شده و جر همفکران خودشان کسی را اقناع نمی‌کند؛ البتّه مروّجی در همین گفتار کوتاه هم با زیرکی حرف خودش را می‌زند. خود ایشان از منتقدان گروههای نوظهور مانند عرفان حلقه است و جلسه‌ی مفصلی هم با برخی مربیان این حلقه برگزار کرده است که نوع برخوردش با افراد مخالف فکری را می‌توانید اینجا ببینید.

 

برای شناخت افراد بهترین راه رجوع به آموزه‌های آنهاست نه انتسابهای مشکوک اصحاب قدرت. خوشبختانه دروس مفصل مروّجی در دسترس همه است و اینجا می‌توانید آنها را تماشا کنید. بیش از صد جلسه درس منازل‌السائرین و حدود دویست جلسه تفسیر مثنوی مولوی برای معرفی هر کسی کافیست (یکی از اتهامهایش تدریس مثنوی در مسجد در ماه رمضان بوده است). برخی وبلاگهای شاگردان و سایت شخصی او هم مسدود شده امّا بایگانی آن در وب موجود است. ایشان اگر مثل استادش بنا بر تقیه داشت کارش به اینجا نمی‌کشید گرچه جور از حبیب خوشتر کز مدّعی رعایت.

۲ نظر:

  1. عجیب است که اصلا خبر چندانی در این باره منتشر نشده در حالیکه خلع لباس فلان منبری معمولی بلافاصله منعکس می‌شود. نداشتن تمایل به خبررسانی هم علت موجهی نیست مثلا دستگیری و زندان محمدرضا نکونام که روحانی سطح پایین‌تری بود همه جا پخش شده بود.

    پاسخحذف
  2. "اعترافات"ش خیلی جالب است. می‌گوید هرچه درس داده را با منابع معتبر بسنجند و مقایسه کنند و آموزه‌های عرفانی‌اش هم "اصطلاحات" بوده. هیچ جا نمی‌گوید اشتباه کردم!

    پاسخحذف

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.

Real Time Web Analytics