وزیر ارشاد در حالی از برگزاری اوّلین جشنوارهی شعر فجر سخن میگوید که عملکرد گذشتهی دولتیان جایی برای امیدواری به درانداختن ِطرحی نو باقی نمیگذارد. البتّه که تکلیف شعر در جشنوارهها مشخّص نمیشود ولی گویی ارشاد احساس کرده از جامعهی فرهنگی و جایزههای ادبی چندسال اخیر– که هزار مانع برایشان تراشیدند- عقب مانده و میخواهد جبران مافات کند.
از یک طرف چون تنها آثار ارسالی داوری میشوند میتوان حدس زد که تقریباً همهی شعرای طراز اول، در این جشنواره نخواهند بود و از طرف دیگر در حالیکه مجموعه آثار شاملو نتوانسته مجوّز چاپ بگیرد و دیگر کتابهای ادبی هم وضع بهتری ندارند می توان پرسید جوّ حاکم بر این جشنواره با دیگر سیاستهای فرهنگی یک سال اخیر- اگر چنین چیزی وجود داشته باشد- چه تفاوتی خواهد داشت؟
تبلیغی بودن به هر اثر فرهنگی صدمه میزند و اگر هنرمند راستین در زمینهای فکری را ارائه کند ابتدا اندیشه با خمیرهاش در آمیخته نه اینکه بصورت آویزهای زائد خود را به رخ بکشد. این دربارهی موضوعاتی است که به دلیلی امکان طرح در شعر را دارند وگرنه در موضوعات این جشنواره موضوعی مانند تأکید بر حقّ ایران در استفاده از انرژی صلح آمیز هستهای را هم دیدم. شعری در نعت اتم و شکایت از هجر و بی وفایی نیرویی محبوب که حریفان او را فقط از آن ِخود میخواهند. فکرش را بکنید!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.