کتاب سنن النبی تألیف سیّد محمّد حسین طباطبایی در زمان خود که همهی آگاهی مردم از تاریخ اسلام به روایت ناقص و همراه با تحریفی از واقعهی عاشورا خلاصه میشد، کاری نو بود خصوصاً اینکه شیعه متّهم بود و هست که آنچنان که به امامان خود اهمّیّت میدهد به پیامبر نمیدهد و این کتاب جوابی در خور به این شبهه بود. کتاب شامل پانصدواندی حدیث از بیان دقیق سیمای ایشان تا اخلاق و آداب و نظافت و سفر ولباس ومسکن و عبادات است. هر شخصی با قرائت این کتاب چهرهای آشناتر و زمینیتر از ایشان را پیش روی خود مجسّم خواهد کرد.
اوصاف و احادیث ایشان- و سایر امامان- را میتوان به دو گونه تقسیم کرد: یکی آنچه مربوط به احوال شخصی است و دوّم آنچه مربوط به جنبهی پیامبر بودنشان است. پس اینکه مثلاً خیار را دوست داشت با نمک بخورد یا اینکه عسل را دوست میداشت یا اینکه درخانهاش یک جفت کبوتر بود به اوصاف شخصی ایشان مربوط است و اگر مسلمانی از عسل خوشش نمیآید نباید احساس گناه کند یا اینکه سعی کند حتماً یک جفت کبوتر در خانه داشته باشد یا مطالبی از این دست. آنچه شایستهی پیروی است اخلاق و آداب معاشرت و خصوصاً آن چیزهایی است که خود ایشان امر به پیروی کردهاند.
درجنجال اخیری که پیرامون سؤالات به اصطلاح توهینآمیز به پا شد همه حرفی زده شد، جز اینکه طرّاح سؤالات با بی سلیقگی اوصاف شخصی ایشان را با اوصاف پیامبریش خلط کردهاست و از جاهایی سؤال داده که الزامی به دانستن آن نیست گرچه اگر مسلمانی بخواهد پیامبر خود را بهتر بشناسد چه خوب است حتّی از عادات شخصیش هم باخبر باشد. در اینجا چند نکته لازم به ذکر است:
یکی اینکه این سؤالات تنها چیزی که نبودند، توهین آمیز بود. آن مسلمان به مسلمانی خود و آن مرجع به اجتهاد خود باید شک کند اگر احادیثی را که بزرگترین مفسّر قرآن جمع آوری کرده، توهین آمیز بخواند. احادیث همه دارای سند و در بسیاری از کتب حدیثی آمدهاند اگر بنا به نفی آنها باشد باید بسیاری از این کتابها را کنار گذاشت و تازه برای چه؟ چه نکتهی خلافی در آنها بود؟ اگر حدیثی موثّق را مخالف میل خود نیابیم باید آن را اساس بگیریم یا سلیقهی شخصی خود را؟ اگر حدیث را فرع ِپسند ِخود بدانیم، اساس دین داری را زیر سؤال بردهایم. بدیهی است که خطاب من متوجّه متدیّنان است.
دوّم سیاسی کاری ِزشت هیئت حاکم است هم اصلاح طلبان و هم اصوالگرایان که هیچکدام لایق ایندو نام نیستند. یکی از طرفداران رئیس جمهور قبلی این واقعه را با نمایشنامهی کنکور وقت ظهور مقایسه کرد و از سکوت طرفداران رئیس جمهور فعلی نالید که دوگانه عمل میکنند. در جواب ایشان باید گفت که اگر کاری اشتباه بود باید تکرار شود؟ جوانی نمایشی نوشت، جناح مخالف آنچنان هیاهویی راه انداخت که این مسأله گویا نتیجه منطقی به روی کارآمدن اصلاح طلبان است و کار به دادگاه کشیده شد و باقی قضایا.اگر کار آنها درست بود، چرا شما آن وقت اعتراض کردید؟ اگر کارشان اشتباه بود که چرا الآن شما همان کار را میکنید؟ از طرفی صدای کسانی که در انتخابات از احمدی نژاد طرفداری کردند و حالا خیلی دوست دارند خود را مستقل نشان دهند هم درآمد. حضراتی که وقتی می خواهند به وظیفهی قانونی خود یعنی انتقاد از دولت عمل کنند، استخاره میگیرند و ساکت میشوند چرا اینجا فریاد میکشند؟ چون هزینهای ندارد؟ آیا آقایان قبل از صرف غذای روزانه یا سفری تفریحی یا مباشرت با همسرشان هم اوّل استخاره میکنند؟ پیش از اعتراض به این سؤالات هم استخاره کردهاند؟
سوّم اینکه همانطور که به زندان ِزندانیان سیاسی یا فعّالان جنبش زنان باید اعتراض کرد، به زندانی کردن فرد طرّاح سؤال هم باید اعتراض کرد؛ یک بام و دو هوا نمیشود. اگر آن سؤالات واقعاً توهین آمیز بود- که نبود- از کتاب یکی از استثناهای تاریخ شیعه انتخاب شده، او چه گناهی دارد؟ تقصیر او کم سوادی و بی اطّلاعی از ریزه کاریهای معرفت دینی است. چرا ما هر غائلهای را حتماً باید با پیدا کردن مقصّر و مجازات او خاتمه دهیم؟ یکی از میان خود را که بسیار شبیه ماست انتخاب میکنیم یکی که تنها تقصیرش قرار گرفتن در جایگاهی است که دیگران نبودهاند و بعد هم همه از او اعلام برائت میکنند تا جهل و بی خبری خود را بپوشانند. در این مدّت کسی هم به حرف او گوش کرده؟ آیا مجال دفاع به او داده شده است؟ در این دایرهی بستهی تکرار، نفر بعدی کیست؟
در پایان یادآوری میکنم که همین خصوصیّات شخصی پیامبر یکی از مهمترین عوامل محبوبیّت روزافزونش میان مسیحیان و پیروان سایر ادیان است، چون پیامبر ما را خاکیتر و قابل دسترس تر نشان میدهد. کسی که آخرت را کنار دنیا و لذّات حلال آن می خواهد . شوخی میکند و خود را از لحاظ زیبایی با یوسف مقایسه میکند. گوشه گیر نیست، تارک دنیا نیست و زن و عطر و نماز را با هم دوست میدارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.