نوروز از نامش پیداست که به نویی اشاره دارد و تازگی، ولی عید، عود است و بازگشت. محتمل ترین معنا همین بازگشتی است که هر هفته به ایّام همنام هفته یا ماه میبینیم. ولی چرا بازگشت؟ فقط برای نظم بخشی به زندگی؟ گویی چیزی است پشت ما، گمشدهای ، خاطرهای، پیمانی که مدام نیاز به تجدید دارد.
اگر این نویی و تجدید را شکلی هندسی بود لاجرم دایره مانند از کار درمی آمد که چرخش نقطه ای در آن هم به مکانی نو میانجامد و هم به عودت؛ درست مثل چرخش سیّارات و کواکب و کهکشانها که همه در مداری جاودان سیر میکنند با نظمی که عین شگفتی است.
مثل باقی معانی دوسویه این تازگی و بازگشت هم رازی است آسان نما. این راز در تلاقی دو فرهنگِ به آشتی نشستهی ما خوش تجلّی کردهاست تا مگر اندکی تأمّل برانگیزد در این چرخش مدام لیل و نهار و ماه و سال.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.