در سینمای جهان و عمدةً هالیوود، حرفه ای با وظایف و حدود کاملاً تعریف شده به نام بازیگرگزینی وجود دارد که در عنوان فیلمها نیز دیده می شود. کسانی که این وظیفه را به عهده می گیرند با دیدن اکثر فیلمها، تئاترها و هر جایی که بتوان بازیگران- اعمّ از شناخته شده و نوآمده یا هنوزناشناس- را دید، بازیگران مناسب را به کارگردان و تهیّه کننده معرّفی می کنند. ناگفته پیداست که این گزینش دقیق چه نقشی در توفیق یک فیلم دارد که البته هیچ ربطی به سرشناس بودن یا نبودن بازیگران ندارد. بسیاری از بهترین فیلمهای جهان با اندک جابه جایی ِبازیگران از دست می رفت. این حرفه که در جشنوارهها و جایزه گرفتنها، نامی از آن برده نمی شود مثل هر کار دیگری به ضرورتی پدید آمده و گرنه لزومی به استخدام چنین افرادی نبود. گزینشگر باید ترکیبی از شناخت هنر و سینما و بسیاری ریزهکاریهای دیگر – که چه بسا نامی هم نداشته باشند- دارا باشد تا در کار خود به توفیق دست یابد. با نگاه به نام این افراد دونکته جلب توجّه می کند. یکی اینکه نام این افراد در سایر شغلها و حرفهها تکرار نمیشود، یعنی مثل اینجا که یک شخص چندکار را با هم انجام میدهد نیست و اینان تنها به کار خود به طور تخصّصی میپردازند و دیگری آنکه حضور پر شمار ِزنان در بازیگرگزینی کاملاً به چشم می آید که آنرا باید به حساب دقّت و ریز بینی بانوان و توجّه بیشتر آنان به جزئیّات گذاشت.
دیروز خبری خواندم از محمّدرضاشریفی نیا که برای فیلم نقاب از بسیاری حتّی نانسی عجرم[!] هم تست گرفتم ولی خانم خوئینیها را انتخاب کردم. این که واقعاً راست می گوید یا نه به عهدهی خودش ولی گفتن برخی مسائل ضروری است. او این کار را از فیلم آدم برفی شروع کرد و بازیگران خوبی را هم انتخاب کرد ولی مشکل از جایی شروع شد که پس از عقد قرارداد به طور شخصی از بازیگران طلب پول کرد که من این نقش را برای شما انتخاب کردهام حالا مقداری از دستمزد شما- ده تا بیست درصد- به من میرسد! همین کار باعث اختلاف بین او از یک طرف و اکبرعبدی و پرویز پرستویی از طرف دیگر شد و هردو دیگر حاضر به کار با او نشدند جز این اواخر که اکبر عبدی- گویا به اصرار کارگردان- جزو بازیگران فیلم اخراجیها شد و بازهم به درخواست شریفی نیا جواب رد داد. محمّدرضا فروتن تنها به همین خاطر دعوت مهرجویی برای بازی در « مهمان مامان» را رد کرد و محمّدرضا گلزار هم انگار پس از چند همکاری ترجیح داده راه خودش را جدا کند. پس او با ترکیبی متغیّر که چهره های ثابتی مانند مهناز افشار، امین حیایی، حسام نوّاب صفوی، پوریاپورسرخ، مسعود رایگان، گوهر خیراندیش، مریلا زارعی، شقایق فراهانی و...را در بر می گرفت به کار خود ادامه داد. خانم خوئینیها جزو همین جمع است که برای ِمعصومیّت از دست رفته در نقش حمیرا از طرف شریفی نیا پیشتر انتخاب شده بود. اینها چیزهایی بود که جسته و گریخته به گوش می رسید ولی شماره ی 103 همشهری جوان برای اوّلین بار آنرا علنی کرد.
متأسفانه بر کاری که شریفی نیا انجام میدهد نامی به جز دلّالی نمی توان گذاشت. این کار از دید من مططلقاً غیر حرفهایست و اصلاً لزومی ندارد که بازیگرگزین از بازیگر طلب پول کند. اگر دستمزدش کم است می تواند مستقیماً از تهیّه کننده پول بیشتری بخواهد. کار ایشان در دراز مدّت دستکم سه پیامد نامطلوب خواهد داشت. اوّل اینکه باعث به وجود آمدن روابط ناسالم دراین کار می شود که مسائل مالی جای معیار بازیگری را خواهد گرفت. دوّم بین بازیگرگزین و بازیگران تنش و اختلاف به وجود خواهد آورد و آنچنان که گفتم عدّهای از بازیگران مطرح که برای خود و کار خود ارزش قائلند حاضر به باج دادن به چنین افرادی نخواهند شد و سوّم اینکه خود ِفیلمها صدمه خواهند خورد یعنی مثلاً امروز هرکس شریفی نیا را به عنوان بازیگرگزین انتخاب کند باید بداند که در فیلم او هیچوقت سروکلّهی پرستویی و فروتن پیدا نخواهد شد، یعنی محدودهی انتخاب او «همه» ی بازیگران نیستند بلکه تنها کسانی هستند که حقّ حساب او را بدهند و لاجرم بسیاری از نقش آفرینان که می توانند کیفیّت فیلم را بالا ببرند در آن پروژه نخواهند بود.
ظریفی پیشتر این سؤال را به مناسبتی مطرح کرده بود که من آنرا اینجا- در مقایسهی بازیگر گزینی در سینمای جهان و کشور ما- تکرار می کنم: چرا هر طرح یا نقشهای که در دنیا وجود دارد، وقتی به کشور ما می رسد تبدیل به کاریکاتور می شود؟
پ. ن: دوست عزیزی در بخش نظرات لینک روزنامه همشهری را گذاشت که در آن حرف خود را پس میگیرند و اینطور اصلاح میکنند که: شریفی نیا مستقیماً از هیچ بازیگری پول نمی گیرد بلکه او تیم خودش را دارد که سر هر فیلم که از او دعوت کنند بابت استفاده از بخشی از این تیم دستمزد میگیرد. در دنیا آژانسهای گردن کلفتی وجود دارند که برای حفظ منافع خود و موکّلانشان در پروژههای سینمایی تلاش میکنند تازه درصد گرفتن از یک بازیگر مگر چه اشکالی دارد و در بقیّهی دنیا هم هست و البتّه ما هر بازیگری را که ادّعا کند که شریفی نیا از او بابت بازی در یک فیلم پول گرفته، حرفش را چاپ خواهیم کرد.
به نظرم این توضیحات اگر کار را خرابتر نکند بهتر نخواهد کرد. اوّلا این ادّعا که در همهی دنیا چنین است جای بحث دارد و صرف ادّعا کافی نیست. از طرفی انتظار اینکه بازیگری بیاید و بگوید که او از من پول گرفته بی حاصل است، چون یا با او کار نمیکند که دلیلی ندارد غرورش را زیر پا بگذارد و خود را آدمی که حاضر به حقّ حساب دادن شده است معرّفی کند و یا با او کار میکند که با چنین ادّعایی شانس حضور در فیلمهای او را از دست خواهد داد پس چنین کاری نخواهد کرد. و امّا حرف اصلی: او برای بازیگر گزینی از تهیّهکننده پول می گیرد؟ بسیار خوب ولی چه دلیلی دارد که تیم محدود خودش را داشته باشد؟ چرا دایرهی انتخاب ِاو تمام بازیگران ایران نیستند تا حاصل پربارتر باشد؟ و سؤال اساسی چرا فقط بعضی جزو تیم او هستند؟ برای رضای خدا؟ حتماً سودی از این بابت باید به شریفی نیا برسد. پس اوضاع خرابتر شد در فرض اوّل مقاله هر بازیگری برای یک فیلم خاص به او پول میدهد ولی در فرض دوّم بازیگر مفروض برای حضور در مجموعهی فیلمها باید رضایت او را به نحوی جلب کند تا در- به اصطلاح- تیم او باشد و گرنه شانس معرّفی به پروژههای زیادی را از دست خواهد داد؛ کدام بدتر است؟ قضاوت در این باره را به خوانندگان واگذار می کنم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.