محمود مشحون پیش از این هم یکبار رئیس فدراسیون بود و حرکت رو به رشد بسکتبال از همان زمان شروع شده بود و ما آرام آرام ترقّی می کردیم. همان زمان بود که با پرتاب معروف مهران حاتمی و بازیگردانی سعید ارمغانی، ژاپن را برای اوّلین بار بردیم ولی در دورهی بعد ایران نتیجهی خوبی نگرفت که گویا به دلیل ناداوری بود و بین مشحون و مقامات آسیا هم درگیری به وجود آمد که هاشمی طبا با همین یکبار عدم موفقیّت و ندیدن سیر رو به رشد بسکتبال او را برکنار کرد و فردی را جایگزین کرد که بهتر است چیزی دربارهاش نگویم.
در دوران او با جوانگرایی بی منطق و کنار نهادن باتجربهها هم متحمّل شکست های پی در پی شدیم و هم وقتی که به نادرستی سیاستشان پی بردند و باتجربهها را برگرداندند، آنقدر سنّشان بالا رفته بود که دیگر مثمر ثمر نبودند. خلاصه یکی دو بار رئیس عوض شد تا اینکه همین اواخر دوباره محمود مشحون به جای اصلی خود بازگشت و نتیجهاش را می بینید. ابتدا دست به استعداد یابی زد؛ کاری که پیش از او یزدانی خرّم در والیبال انجام داده بود و موفّق بود. جوانان بلند قامتی که امروز در تیم بزرگسالان هستند حاصل همان استعداد یابی هستند. زمانی محسن صادق زاده با قد دویست و دو سانت بلندترین بسکتبالیست ِبدون جایگزین ایران بود و حالا میانگین قدّی تیم ایران دو متر است و صادق زاده در مقابل روزبهانی ِدو متر و بیست و دو سانتی و حدادی دو متر و هیجده سانتی، کوتولهای بیش نیست. زمانی کمترین سن در تیم ملّی بیست و سه بود و حالا میانگین سنّی تیم ملّی بیست و سه است و این یعنی یک رؤیا.
وقتی فرد جایگزین مشحون پشت هم شکست می خورد، یکبار امیر عابدینی مدیرعامل وقت پرسپولیس جهت کاری پیش هاشمی طبا رفته بود، میان صحبتهایش به او گفت که بابا مگر وضع بسکتبال را نمیبینی چرا مشحون را برنمی گردانی؟ جواب شنید که اتّفاقاً به ذهن خودم رسید ولی استخاره کردم بد آمد! وقتی بازی با تسبیح جای آگاهی و شعور و انتخاب را بگیرد، نتیجه ای جز این ندارد که قهرمانی ما در آسیا که می توانست سالها پیش به دست آید با دیرتر آمدن ِمشحون به تأخیر بیفتد.
می خواستم دربارهی دیگر ابعاد این قهرمانی و درس هایی که برای ورزش ما دارد بنویسم که طولانی می شود، می گذارم برای فردا.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.