نامه‌ی چمران به امام موسی صدر


   


ای محبوبم، تو را دوست می‌دارم. مهر و محبّت تو به انسانها و حتی دشمنان به اندازه‌ای است که مرا به یاد مسیح می‌اندازد. روح مسیح را در تو می‌یابم و گاه احساس می‌کنم که این مسیح است که گاه دوباره ظهور کرده و در میان آدمیان سکنی گزیده است. گاه نوح را در تو می‌بینم. می‌بینم که کشتی شکسته‌ی شیعیان را که در توفانی سهمگین دستخوش حوادث سخت و کشنده است، همچون کشتیبانی قوی‌پنجه با سرسختی و مهارت از میان امواج خطیر هدایت می‌کنی و هوش و گوش همه‌ی کشتی نشستگان متوجّه توست. گاه ابراهیم را در تو می‌بینم که در میان آتش راه می‌روی و آن را به سلامت طی می‌کنی. به میان دشمنان خونخوار می‌روی و آنان را چون برّه رام می‌کنی. رسالت پیامبر بزرگوار اسلام را در تومی‌یابم؛ همه مشکلات را بر قلب لطیف خود می‌پذیری. همه‌ی اهانت‌ها و تهمت‌ها و دروغ‌ها را با سعه‌ی صدر تحمل می‌کنی. همه‌ی پیمان شکنی‌ها، نفاق‌ها و دشمنی‌ها را به دیده‌ی اغماض می‌نگری و با صبر و سرسختی سعی داری که با کمال محبّت دست گمشده‌ها را بگیری و از میان این ظلمتکده‌ی وحشتناک به راه راست هدایت کنی. گاه علی را در تو می‌بینم. دردها و رنج‌های او را در تو منعکس می‌یابم. وقتی که تو را روی منبر می‌بینم که برآشفته‌ای و از سینه‌ی پردرد خود می‌خروشی و از قلب آتشین خود شراره می‌افکنی، می‌سوزی و می‌سوزانی، به یاد علی می‌افتم که بر منبر کوفه می‌جوشید، می‌خروشید و ظلم و جنایت معاویه را رسوا می‌کرد...



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.

Real Time Web Analytics