پیدار امام حسین پس از صرف یک میلیارد و دویست میلیون تومان و فیلمبرداری صد دقیقه از آن به دلیل مخالفت دو تن از مراجع تقلید متوقّف شد. استدلال آنها این بود که پیدارهای پیشین نتوانستند انتظارات را برآورده کنند پس نباید پیدار جدید ساخته شود. در این باره چند نکته به نظرم میرسد:
1. قاعدتاً اصل ولایت فقیه اگر یک فایده داشته باشد، فصل الخطاب بودن حرف« یک نفر» برای ادارهی کشور است و اگر همین یک ویژگی هم از دست برود، فایدهی آن اصل زیر سؤال خواهد رفت. در جریان آمدن زنان به ورزشگاهها دیدیم که موضعگیری مراجع تقلید، آنرا منتفی کرد یا حتّی در سطوح پایینتر، مجتهدان شورای نگهبان در صورت لزوم از اجرای توصیهی رهبری سرباز میزنند و این همین موضوعی است که روی آن انگشت گذاشتهام. در این گونه مواقع، مدافعان ولایت کجا هستند؟
2. پیدار امام علی ساختهی یکی از معدود آگاهان عرصهی هنر ایران در زمینهی تاریخ اسلام بود. میرباقری البتّه خود به برخی اشتباهها بعدها اعتراف کرد مثل نامگذاری پیدار که همه را به این گمان انداخته بود که « انحصاراً» دربارهی زندگی پیشوای پرهیزگاران است. پیدار امام حسن- آنچنان که پیشتر نوشتم- به فخیمزاده سپرده شد که کارگردان و بازیگری متوسّط در سینمای ایران بود و پیدار امام رضا هم اصرار بر تکرار اشتباه بود. سریال امام حسن مانند شخصیّت آن حضرت مظلوم و مهجور ماند و پیدار امام رضا به مدد استفاده از امکانات گستردهتر و زنان شمشیرزنی که برای خود همسر انتخاب میکردند و مردان را در جنگ شکست میدادند و البتّه بار دراماتیک بیشتر، مقبولیّت بیشتری یافت. باقی سریالهای صداوسیما به اهلش سپرده نشد مگر جایی که میرباقری « معصومیّت از دست رفته» را ساخت. امثال حاتمیکیا هم به ساخت موضوعهایی غیرجذّاب و کمفایده پرداختند. میزان بهرهدهی صداوسیما مانند حمل آب در آبکش است. سازمانی گسترده با هزاران کارمند رسمی و غیررسمی با کمترین بازده که حتّی برای نشان دادن چهرهی رهبر فقید باید دست به دامن شبکهی کوچک المنار و مجموعهی « روح الله» شود. در چنین سازمانی با چنین اتلاف پول و سرمایه، ساخت هر فیلم و پیداری از هیچ بهتر است، حتّی اگر اصحاب کهف یا مریم مقدّس یا یوسف پیامبر باشد.
3. این استدلال که چون آن پیدارها ناموفّق بودهاند پس نباید پیدار جدیدی دربارهی امامان ساخت، گذشته از اینکه نظری تخصّصی نیست، به این میماند که دانشمند یا مخترعی برای یافتن جواب مسألهای بکوشد و چون چند بار نتوانست، آن کار را برای همیشه ترک کند. چه کسی گفته که چند تجربهی ناموفّق، دلیل بیفایدگی تجربهکردن است؟ تا پیش از انقلاب اسلامی بارها تلاشهای مشابهی برای تأسیس حکومت اسلامی به شکست انجامیده بود، پس با این استدلال باید آیتالله خمینی دست از اعتراض و خروش برمیداشت و چون دیگران گوشهی دنجی میجست. صدها میلیون تومان از بیتالمال صرف شده و احتمالاً قسمت اعظم کار انجام شده( ساخت دکور و انتخاب بازیگر و تست گریم و انتخاب محل و ...) و پس از گرفتن صد دقیقه از سریال، باید متوقّف شود؛ چه کسی پاسخگوی این همه نیرو و سرمایهی تلفشده خواهد بود؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.