جام آينده‌نما


                           
بارها از نقش خیال در شکل بخشیدن به جهان آینده نوشته بودم؛ از ژول ورن و داوینچی در ایده دادن به مخترعان عصر ما تا فیلم‌های هالیوودی هواپیماربایی و مسبّبان حادثه‌ی یازده سپتامبر. خیال‌بازان حرفه‌ای، آنچه را که رؤیای امروزشان است به تصویر می‌کشند تا عالمان و فن‌آوران آنها را یکی یکی به جهان واقعی وارد کنند و فردا را بسازند.


از شنیدن اینکه بیشتر آتش‌بازی مفصّل المپیک پکن، با کمک جلوه‌های رایانه‌ای بوده اصلاً خوشم نیامد. نمی‌دانم این چشم‌بادامی‌های سرتق چرا پیش خود فکر کرده‌اند که آتش بازی مفصّل ولی قلّابی از مراسم مختصرتر ولی واقعی بهتر است و آیا این نوعی فریب‌دادن بینندگان نبوده است؟


از طرف دیگر جهان دارد سریعتر از آنچه فکر می‌کنیم پیش می‌رود و فیلم خیال‌بازانه‌ی Wag the dog بسیار زود دارد تعبیر می‌شود. امروز بازی‌های المپیک و فردا میدان جنگ واقعی یا هرجا که لازم باشد. وقتی بتوان از این فکر در فریب‌دادن چند میلیارد نفر در مسئله‌ای نه چندان مهم استفاده کرد، چرا نتوان از آن در جاهایی که لازم باشد و منافع قدرت‌مدارن اقتضا کند، استفاده کرد؟ حتّی در جهان سوّم الگوی رابطه‌ی درون خانواده‌ها از ارتباط چند نفره با هم به ارتباط چند نفر با رسانه تبدیل شده است و رسانه‌ها حرف اوّل و آخر را در اطّلاع‌رسانی به عهده دارند. با تسلّط بر فن‌آوری به راحتی می‌توان تصوّر افراد از واقعیّت را دست‌کاری کرد و آن گاه است که عملاً به جهانی« ماتریکسی» وارد می‌شویم که اگر کسی واقعاً هم به حقیقت پی ببرد و به دیگران بگوید او را دیوانه فرض خواهند کرد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.

Real Time Web Analytics