کتاب« زبان باز» در وانفسای انفعال اندیشگی ما غنیمتی است که تلاش میکند پیشنهادهایی برای سامانبخشیدن به زبان علمی ما بدهد. خواندن نقد منتقدان در شهر کتاب بر آن کمی برایم عجیب بود. آنها نتوانسته بودند تنها با متن سروکار داشته باشند و خود آشوری را هم در نقد خویش نواخته بودند. در این میان گفتهی فانی- که او را به انصاف و اعتدال میشناسیم- دربارهی حوزههای فعّالیّت و علاقهی آشوری و سیر او از سیاست و اجتماع به فلسفه و زبان و گیر واژه افتادن شگفتیآورتر از دیگران بود. در این جملات من نشانی از پرداختن به کتاب زبان باز نمیبینم. حقشناس میگوید که کتاب را چندبار خوانده ولی حتّی تعریفی که از عبارت« زبان باز» به دست میدهد تفاوت زیادی با منظور آشوری دارد. حقشناس میگوید که زبان فارسی نیازمند جملهسازی است نه واژهسازی؛ در حالیکه از دید من زبان فارسی نیازمند هردو و بسیاری چیزهای دیگر است و تأکید یک شخص بر فقر واژگان نافی دیگر نیازهای آن نیست.«خودشیفتگی» و«خودمشغولی» نیز گرچه صفاتی هستند که حقشناس برای کتاب میآورد ولی آشکارا توصیف آشوری است نه کتاب. این نوع قضاوت دربارهی نویسنده، عیار نقد را پایین میآورد و فضا را برای داوری تیره میکند.
جواب آشوری نسبتاً آرام و معتدل است و سعی کرده قصد خود را واضحتر بیان کند. حرف اصلی کتاب بازبودن زبانهای اروپایی به روی زبانهای لاتین، یونانی و یکدیگر و وامگیری از هم است و اینکه یک زبان نمیتواند به تنهایی نیازهای خود را از لحاظ واژهسازی برآورده کند. این دیدگاه، دعوتی آشکار به وامگیری از زبانهای دیگر در تقابل با اصرار اصحاب فرهنگستان و بسیاری از دانشوران بر واژهسازی است. پس حقشناس به جای تأکید بر صرف اشتقاقی میباید این پیشنهاد کتاب آشوری را برمیرسید. اینجا در مقام نقد این کتاب نیستم که فرصت دیگری میخواهد ولی میشد در آن جلسه مثلاً بر نزدیک بودن زبانهای اروپایی به هم و آسانبودن وامگیری از یکدیگر انگشتگذاشت و چنین وامگیری گستردهای را برای زبانهای آسیایی- هرچند از زبانهای هند و اروپایی باشند-، سخت یا ناممکن شمرد.
گذشته از آنچه گفتم، هرسه نفر در این جلسه، دیدگاهی کمابیش منفی به این کتاب داشتند و با هم موافق بودند حال آنکه برای واقعی شدن یک دیالوگ «باید» افرادی که در آن شرکت میکنند، اختلاف دیدگاه داشته باشند. در چنین جلسات نقدی، وجود لااقل دو دیدگاه مخالف ِهم – از دید من- شرط اوّل است و گرنه افراد به جای اینکه سخنان یکدیگر را بسنجند و استدلال هم را سبک و سنگین کنند، مدام« فرمایشات» هم را کامل میکنند و به راحتی آنچه میخواهند را نتیجه میگیرند. چنین جلساتی را میتوان جلسهی سخنرانی یا اظهارنظر نامید ولی به زحمت میتوان آنرا جلسهی« نقد» دانست.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.