ایمایان تا هفت روز دیگر به روز نخواهد شد. دیروز نام حافظ را آوردم و از امروز تا یک هفته مهمانش هستم؛ فرصتی هست که برای بار اوّل وقفهای به عمد در انتشار روزانهی ایماها بیفتد و عیّار هم با فراغ بال به چند نکته بیندیشد. اوّل دغدغهی قدیم من است در بارهی نبود جوّ گفتوگو. دلیلهایی دارد البتّه ولی بازهم برای این تعداد بازدید مستقیم و غیر مستقیم از راه گوگل ریدر و باقی سایتها، این مقدار همفکری کم به نظر میرسد. دوّم اینکه پیشاپیش به دلایل متعدّدی قرار بود ایمایان، ایماها باشد یعنی اشارهها که کوتاه و دقیقند نه طولانی و مفصّل ولی با شکایت دوستان که« پیچیده و سخت مینویسی» دست از ایجاز برداشتم و اشارات شد رسالات! از این وضع- هرچند که گاهی به اقتضای مقام ناگزیرم- راضی نیستم. سوّم اینکه آنچنان که در جواب به دوستی نوشتم، اهل نوشتههای واکنشی نیستم که«این چه گفت» و «آن چه کرد». کار من کنشمندی و ایجاد جریان است که به دلایلی نمیشود و مهمترین آن نبود امنیّت و حقّ کپیرایت در وب است که به طرفةالعینی طرّاری حرف عیّاری را در این قحط معنا بدزدد و فریادرسی نباشد. چهارمین نکته شیوهی برخورد مخاطبان است. از همان ابتدا مخالفت را انتظار داشتم و استقبال میکردم ولی فکر نمیکردم که سه موضوع دیگر اینقدر حاد باشد؛ یکی سرباززدن از دلیلآوری و عدم رعایت قواعد استدلال منطقی، دوّم رعایت نکردن اخلاق- آنهم در قبال لحن ملایم ایماها- و از همه بدتر- نبود کمترین میزان تفاهم است. وقتی مینویسی « زمین به دور خورشید میچرخد» و جواب میشنوی که« بیجا میکنی فکر میکنی که درختان سوزنی برگ، میوههایی آبی رنگ دارند» یعنی اوضاع خیلی خرابتر از آن است که فکر میکردی. اگر من چیزی بنویسم و شما چیز دیگر بخوانی، یعنی غیر از صندوقهای رأی جای دیگری هست که چنین اتّفاقی میافتد و آن هم وبگاه ایمایان است. در این یک هفته به نکات فوق میاندیشم و پس از بازگشت نظر دوستان را نیز میخوانم و تصمیم لازم را میگیرم. در این مدّت برای تجدید خاطره با رفقای قدیم و بیایما نماندن دوستان جدید یا کسانی که از نیمهی راه با ایماگر همراه شدند، برخی از ایماهای خاطرهانگیز سابق را برمیگزینم و در وبچین وبلاگ میگذارم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.