فل سفه، نام وبلاگ محمّدسعید حنایی کاشانی است که آنرا به معنای «زایلکنندهی نادانی» ترجمه کرده است. ابتدا که با نام این وبلاگ برخورد کردم، از آنجا که عبارت عربی را در عنوان وبلاگ اشتباه (یعنی بدون الف و لام برای سفه) نوشته بود، نگاهی به فرهنگ لغت انداختم و به نظرم معنای دقیقی نیامد ولی دنبالش را نگرفتم چون فکر میکردم شاید با اتّکا به منبع معتبری این را میگوید. کتاب «نصیرالدین طوسی فیلسوف گفتوگو»ی دکتر دینانی (ص ۱۹۸) را میخواندم که دیدم در فصلی که عبارات مخالفان فلسفه را آورده است، اشارهای هم به این عبارت (فلّ السّفه) کرده و آنرا توهین به فلاسفه با ترکیب دو واژهی فلّ (کندی) و السّفه (نادانی) دانسته است. لازم شد که دقیقتر معنای این عبارت، مراد کسی که آنرا ساخته و معنای اجزایش را ریشهیابی کنم.
شعری که دینانی آورده بود مصرعی از شعر کتاب «قری الضیف» اثر عبدالله بن محمّد بن عبید بن سفیان بن قیس است که چنین میگوید: خف الله و اطلب هدی دینه – و بعدهما فاطلب الفلسفة / لئلا یغرّک قوم رضوا – من الدّین بالزّور و الفلسفة/ ودع عنک قوم یعیدونها – ففلسفة المرء فلّ السّفه. ترجمه: از خدا بترس و در پی هدایت دینش باش و پس از این دو کار به جستوجوی فلسفه برآی تا گروهی که به جای دین، به دروغ و باطل و فلسفه پرداختند، تو را نفریبند. کسانی که به آن میپردازند را ترک کن چرا که فلسفه برای شخص، کندی و ناکارایی نادانی اوست.
آنچنان که میبینید شعر دعوت به آموختن فلسفه میکند ولی برای اینکه فریب فیلسوفان را نخوری نه اینکه خود فلسفه نکتهی مثبتی دارد. شاعر فیلسوفان را کسانی دیده که از دین توشهای برنگرفتهاند و در پی هدایت و تقوای الهی نیستند. او زور (دروغ، باطل، شرک) و فلسفه را همنشین و همراه هم میبیند و و در مصرع پنجم هم دعوت به دوریکردن از فیلسوفان میکند، صدالبتّه اینجا «فل السّفه» نمیتواند معنای مثبت «زایلکنندهی نادانی» داشته باشد و به همان معنایی است که دینانی نوشته است.
شاید کسی بگوید که درست است که این شعر توهین به فلسفه است ولی فارغ از این شعر، شاید بتوان معنایی مثبت برای این عبارت یافت چون فلّ هم به معنای فعل لازم آمده است (کندشدن) و هم معنای متعدّی دارد (کندکردن) اگر این شاعر آنرا کندی فلسفه (یعنی به معنای لازم) گرفته، شاید بتوان آنرا به معنای متعدّی استعمال کرد. امّا بررسی موارد استعمال این فعل نشان میدهد که فلّ جایی به کار میرود که چیزی دارای یک ویژگی مثبت باشد و بعد آنرا از دست بدهد. مثلاً شمشیر تیز است و وقتی کند شد میگویند فلّ السّیف. گروهی که دارای قدرت و توانایی باشند و آنرا از دست بدهند، میگویند فلّ القوم ولی سفاهت دارای هیچ ویژگی مثبتی نیست که آنرا از دست بدهد. از همه بدتر یکی از استعمالهای این واژه است که «فلّ العقل» است، به معنای کسی که موقّتاً عقلش زایل شود و بعد دوباره برگردد. با قیاس به این استعمال که نزدیکترین مورد مشابه فل السّفه است، معنای فلّ السّفه میشود اینکه فرد سفیهی بپندارد که با پرداختن به فلسفه میتواند نادانی را از خود دور کند ولی به دامن سفاهت مضاعف بیفتد، امّا اگر ابتدا جهلش بسیط بود این بار به جهل مرکّب (شاید هم مکعّب) مبتلا میشود!
سه مورد بالا (برداشت دینانی، قصد سازندهی این عبارت و معنای لغوی واژه) به علاوهی نگارش اشتباه اصل عبارت به زبان عربی، نشان میدهد که حنایی در انتخاب اسم وبلاگ خود اشتباه کرده و تعبیر کنایی و توهینآمیز مخالفان فلسفه را بر وبلاگ خود گذاشته است؛ یا ایشان توضیح مناسبی برای دفاع از این نامگذاری خواهد داشت و یا میتوان میزان پایبندی او به حقیقت را با عوض کردن یا نکردن نام وبلاگ سنجید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.