وفات سيّد


   
  ...و ابتدایِ رنجوریِ سیّد که در آن رنجوری وفات خواست یافت، در ماه ربیع‌الاوّل بود. و اَنَس ابن مالِک گوید روز دوشنبه بود که سیّد وفات یافت. و چون وی را وفات خواست رسیدن، وقتِ نمازِ بامداد، برخاست و آن دری که از مسجد به خانه گشوده بودند باز کرد و در میانِ در بیستاد و به مردم نگاه می‌کرد که نماز می‌کردند. پس جماعت چون سیّد را بدیدند، از خُرَّمی به هم برآمدند و صفها گشاده کردند و پنداشتند سیّد به نماز خواهد آمدن. تا سیّد ایشان را اشارت کرد و گفت «شما بر جایِ خود باشید و حرکت مکنید» و سیّد آن زحمت و کِثرتِ مسلمانان در نماز بدید و صفهای ایشان دید راست و دستها که از سرِ ادب بر هم نهاده و به هیئتی هر چه تمام‌تر و نیکو‌تر همه روی در قبله آورده، عظیم خُرَّم شد، چنان که از خُرَّمی تبسمی کرد و به بازِ خانه گردید.


و ابو هُرَیره روایت می‌کند که چون سیّد وفات یافت ابوبکر این آیت فروخواند: «محمّد نیست الّا پیغامبری چنان که پیغامبرانِ از پیش وی آمده‌اند و رفته‌اند. پس اگر وی بمیرد یا او را بکُشند، نباید که شما از دین اسلام برآیید ـ که اگر محمّد بمُرد، خدای محمّد هرگز نمُرد و نمیرد و هیچ زیانی نباشد خدای را اگر شما از دین برگردید. بازداشتِ همه از وی و پاداشِ همه از وی ـ که شاکران را بهشت جزا دهد و عاصیان را دوزخ.»


پس، روزِ دوم از وفات به دفنِ سیّد مشغول شدند و آن روز، روزِ سه‌شنبه بود. و ایشان که مُباشرتِ غُسلِ سیّد نمودند شش تن بودند: علی و عبّاس و پسران عباس ـ فَضل و قُثَم ـ و اُسامه ابن زید، غلام سیّد و شُقران، مولایِ سیّد. و علی سیّد را به بر باز گرفته بود و عبّاس و پسرانش او را از دستی به دستی می‌گردانیدند و اُسامه و شُقران آب بر وی می‌ریختند. و علی همچنان که او را در بر گرفته بود و او را می‌شُست و بوی عَنبَر و مُشک از سیّد می‌دمید در آن خانه، چنان که علی در هر ساعتی گفتی «یا رسول‌اللّه مادر و پدرم فدایِ تو باد که چه خوشبویی تو ـ هم در حیات و هم مَمات»


و شبِ چهارشنبه در میانه‌ی شب بود که سیّد دفن کردند و ایشان که مُباشرتِ دفنِ سیّد کردند هم این شش نفر بودند که ایشان مُباشرِ غُسلِ وی بودند. پس چون سیّد دفن می‌کردند، مردم فوج فوج، چنان که خبر می‌داشتند، می‌آمدند و نماز بر وی می‌‌کردند بر سرِ خود. و هیچ کس در پیش نیارست آمدن که نماز کردی بر سیّد. و چون مردان همه آمده بودند و نماز بر وی کرده بودند، زنان نیز بیامدند و نماز بر وی کردند. و بعد از زنان، کودکان نیز بیامدند و بر وی نماز بکردند.»


سیرت رسول‌الله- رفیع‌الدّین اسحاق ابن محمّد همدانی ـ‌ ویراسته‌ی جعفر مدرّس صادقی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.

Real Time Web Analytics