مقدّمه: مناظره مسلخی است برای احمدینژاد. نباید ایراد گرفت که گفتوگوی کروبی و رضایی چرا سرد بود، چون دلیلی برای جدل نبود و مناظره دربارهی کسی اوج میگیرد که الآن و در موقعیّت فعلی دارای قدرت اجرایی باشد و کاری کرده باشد، پس پیشنهاد محسن رضایی در حقیقت حمله به احمدینژاد بود و گرمترین شبها هم شبهایی است که احمدینژاد یکطرف آن باشد. موسوی، کروبی و رضایی- به ترتیب- با سلاحهای عقلانیّت، زبانآوری و اقتدار با او روبهرو میشوند. دو نامزد دیگر را بعد مینویسم ولی موسوی بختیار بود که اگر احمدینژاد دو گل به او زد، ولی از سر نادانی دو گل به خود هم زد و گرنه رسماً بازندهی مناظره میبود.
راند اوّل- شروع بد احمدینژاد
فکر میکردم احمدینژاد وسط ماجرا عصبی شود ولی فکر نمیکردم از ابتدا اینقدر برافروخته باشد. او ناراحت بود و مدام جابهجا میشد و کتش را درست میکرد و با یکدست کردن مخالفان خود و انتقاد از تهمتها عملاً وقتش را از دست داد؛ گرچه یکدست کردن مخالفان او و تمام دولتهای گذشته همانقدر که دیگران را بر علیه او متّحد خواهد کرد، خواهیم دید که کجا به دردش خورد.
فکر میکردم احمدینژاد وسط ماجرا عصبی شود ولی فکر نمیکردم از ابتدا اینقدر برافروخته باشد. او ناراحت بود و مدام جابهجا میشد و کتش را درست میکرد و با یکدست کردن مخالفان خود و انتقاد از تهمتها عملاً وقتش را از دست داد؛ گرچه یکدست کردن مخالفان او و تمام دولتهای گذشته همانقدر که دیگران را بر علیه او متّحد خواهد کرد، خواهیم دید که کجا به دردش خورد.
راند دوّم- حملهی ضعیف موسوی
موسوی با انتخاب سیاست خارجی باعث شد که بیشتر بحث صرف همین موضوع شود ولی نتوانست آنچنان که باید و شاید موارد را برشمرد. او در مقابل احمدینژاد که مدام از «امام» میگفت میتوانست به این جمله بسنده کند که من هشت سال و صدها ساعت با ایشان نشست و برخاست داشتهام و نیازی نیست شمایی که از نزدیک او را ندیدهای به من سیرهی او را یادآوری کنی. یا وقتی محمود از نفی هولوکاست دفاع کرد، میتوانست سخنان سیاستمداران اسرائیلی را بخواند که گفتهاند احمدینژاد نعمتی برای آنان بوده و باعث شده که جامعهی بین الملل پس از اتّهام نفی هولوکاست از آنان دفاع کند. مدرک کردان مهم نبود، دروغگویی او مهم بود و دفاع از دروغگویی او به وسیلهی احمدینژاد. ثروت محصولی مهم نیست، به کار گماردن او در جایی که تخصّص ندارد مهم است. جا به جا کردن وزرا و افراد پس از اندک اختلاف نظر و انتقاد مهم است. دروغگویی دربارهی پارسیان و خاتمی مهم است. دروغگویی و بازیگر خواندن آن زن در فیلم موسوی مهم است آن هم در حالیکه شمقدری در فیلم خودش از دو بازیگر استفاده کرده بود. پولهای گم شده در شهرداری مهم است، یک میلیارد دلار گم شده از خزانهی دولت مهم است. بزغاله نامیدن روشنفکران این مملکت مهم است. جهش سرسامآور قیمت مسکن مهم است.
موسوی سالها سکوت کرده و این باعث شده که هم آن قدرت و صلابت و سخنآوری را نداشته باشد و هم مقداری از آمار و ارقام دور بیفتد. خاتمی در اوّلین دوره بر سر همین آمار از ناطق نوری که در مجلس بود کم آورد ولی چهارسال بعد مثل بلبل از تئوریهای اقتصادی و عدد و رقم میگفت. احمدینژاد صد نقطه ضعف داشت که موسوی فقط به ده تای آن به طور مبهم اشاره کرد.
موسوی با انتخاب سیاست خارجی باعث شد که بیشتر بحث صرف همین موضوع شود ولی نتوانست آنچنان که باید و شاید موارد را برشمرد. او در مقابل احمدینژاد که مدام از «امام» میگفت میتوانست به این جمله بسنده کند که من هشت سال و صدها ساعت با ایشان نشست و برخاست داشتهام و نیازی نیست شمایی که از نزدیک او را ندیدهای به من سیرهی او را یادآوری کنی. یا وقتی محمود از نفی هولوکاست دفاع کرد، میتوانست سخنان سیاستمداران اسرائیلی را بخواند که گفتهاند احمدینژاد نعمتی برای آنان بوده و باعث شده که جامعهی بین الملل پس از اتّهام نفی هولوکاست از آنان دفاع کند. مدرک کردان مهم نبود، دروغگویی او مهم بود و دفاع از دروغگویی او به وسیلهی احمدینژاد. ثروت محصولی مهم نیست، به کار گماردن او در جایی که تخصّص ندارد مهم است. جا به جا کردن وزرا و افراد پس از اندک اختلاف نظر و انتقاد مهم است. دروغگویی دربارهی پارسیان و خاتمی مهم است. دروغگویی و بازیگر خواندن آن زن در فیلم موسوی مهم است آن هم در حالیکه شمقدری در فیلم خودش از دو بازیگر استفاده کرده بود. پولهای گم شده در شهرداری مهم است، یک میلیارد دلار گم شده از خزانهی دولت مهم است. بزغاله نامیدن روشنفکران این مملکت مهم است. جهش سرسامآور قیمت مسکن مهم است.
موسوی سالها سکوت کرده و این باعث شده که هم آن قدرت و صلابت و سخنآوری را نداشته باشد و هم مقداری از آمار و ارقام دور بیفتد. خاتمی در اوّلین دوره بر سر همین آمار از ناطق نوری که در مجلس بود کم آورد ولی چهارسال بعد مثل بلبل از تئوریهای اقتصادی و عدد و رقم میگفت. احمدینژاد صد نقطه ضعف داشت که موسوی فقط به ده تای آن به طور مبهم اشاره کرد.
راند سوّم- دفاع ضعیف موسوی
احمدینژاد برای این سه دوره را یکی کرد که نقاط ضعف سه دوره را یک کاسه کند و هرجا به نفعش بود، بهره برداری کند. مثلاً تورّم در دورهی موسوی بسیار ناچیز بود ولی او تورّم « مقطعی» دورهی هاشمی را با خود مقایسه کرد در حالیکه هم در مقایسه با دوران موسوی و هم تورّم زیر دوازده درصدی پایان دورهی خاتمی او حرفی برای گفتن نداشت. او روزنامهها و فضای زمان جنگ را با الآن مقایسه میکرد که بیآنکه قصد توجیه داشته باشم، فضای جنگی در هرکشوری اجازهی چند دستگی و چندصدایی را نمیدهد ولی موسوی به هیچکدام از این حملهها پاسخ نگفت که ممکن است دلیل ضعف وی تلقّی شود. اشاره کردن به اختلاف موسوی و خامنهای تیغ دو لبهای بود که موسوی میتوانست فقط با انگشت گذاشتن بر حمایت آیتالله خمینی از خود آنرا به سود خود کند ولی- شاید برای پرهیز از تقابل با آقای خامنهای- سکوت کرد.
احمدینژاد برای این سه دوره را یکی کرد که نقاط ضعف سه دوره را یک کاسه کند و هرجا به نفعش بود، بهره برداری کند. مثلاً تورّم در دورهی موسوی بسیار ناچیز بود ولی او تورّم « مقطعی» دورهی هاشمی را با خود مقایسه کرد در حالیکه هم در مقایسه با دوران موسوی و هم تورّم زیر دوازده درصدی پایان دورهی خاتمی او حرفی برای گفتن نداشت. او روزنامهها و فضای زمان جنگ را با الآن مقایسه میکرد که بیآنکه قصد توجیه داشته باشم، فضای جنگی در هرکشوری اجازهی چند دستگی و چندصدایی را نمیدهد ولی موسوی به هیچکدام از این حملهها پاسخ نگفت که ممکن است دلیل ضعف وی تلقّی شود. اشاره کردن به اختلاف موسوی و خامنهای تیغ دو لبهای بود که موسوی میتوانست فقط با انگشت گذاشتن بر حمایت آیتالله خمینی از خود آنرا به سود خود کند ولی- شاید برای پرهیز از تقابل با آقای خامنهای- سکوت کرد.
راند چهارم- حملهی انتحاری احمدینژاد و عصبانیّت موسوی
محمود هر گلی خورد از تیم خودی خورد که او را بر آن داشتند که از نام هاشمی و کرباسچی و قبّه گرفته تا ناطق نوری را ردیف و متّهم به فساد کند. این حملهی انتحاری فایدهی مقطعی دارد ولی در دراز مدّت همه را علیه او برمیشوراند. اینجا ایران است و نمیتوان بر نام همه خطّ قرمز کشید و در صحنه باقی ماند. هیچ وقت سابقه نداشته که یک نفر تا بدین حد و در چنین پستی هرکس را که پیش از خود بوده به فساد متّهم کند. این گونه حمله کردن شاید حتّی رهبر را هم علیه او برانگیزد. بزرگترین اشتباه محمود این بود که مدام نام خاتمی را کنار نام موسوی میآورد. همانقدر که تکیه بر اشرافیگری رفسنجانی میتواند به نفع محمود باشد و باعث شود مانند دورهی پیش مردم او را به عنوان حامی مستضعفان بشناسند ولی اعلام حمایت خاتمی از موسوی برای کسانی که اطّلاع چندانی ندارند مثل روستاها و مناطقی که تبلیغات گسترده تا آنجا نرفته و مردم هنوز مهر خاتمی را در دل دارند، به ضررش تمام میشود.
موسوی زمانی عصبانی شد که محمود عکس زنش را روبهروی او گرفت و از تحصیل همزمان در دو رشته خبر داد. پس از آن اقتدار و تحکّم بیشتری در سخنان او به وجود آمد و دقایق پایانی را تند و کوبنده حرف زد که اگر بخت با وی نبود و در قرعهکشی او ابتدا به سخن میکرد و محمود کلام را به پایان میبرد، شاید همین دو گل را هم محمود به خودش نمیزد. احمدینژاد که خیلی عصبانی شروع کرد با ادامهی مناظره و دیدن آرامش موسوی، خود را باز یافت تا پایان که فرصت جوابگویی به وی داده نشد و دوباره ناراحت شد.
محمود هر گلی خورد از تیم خودی خورد که او را بر آن داشتند که از نام هاشمی و کرباسچی و قبّه گرفته تا ناطق نوری را ردیف و متّهم به فساد کند. این حملهی انتحاری فایدهی مقطعی دارد ولی در دراز مدّت همه را علیه او برمیشوراند. اینجا ایران است و نمیتوان بر نام همه خطّ قرمز کشید و در صحنه باقی ماند. هیچ وقت سابقه نداشته که یک نفر تا بدین حد و در چنین پستی هرکس را که پیش از خود بوده به فساد متّهم کند. این گونه حمله کردن شاید حتّی رهبر را هم علیه او برانگیزد. بزرگترین اشتباه محمود این بود که مدام نام خاتمی را کنار نام موسوی میآورد. همانقدر که تکیه بر اشرافیگری رفسنجانی میتواند به نفع محمود باشد و باعث شود مانند دورهی پیش مردم او را به عنوان حامی مستضعفان بشناسند ولی اعلام حمایت خاتمی از موسوی برای کسانی که اطّلاع چندانی ندارند مثل روستاها و مناطقی که تبلیغات گسترده تا آنجا نرفته و مردم هنوز مهر خاتمی را در دل دارند، به ضررش تمام میشود.
موسوی زمانی عصبانی شد که محمود عکس زنش را روبهروی او گرفت و از تحصیل همزمان در دو رشته خبر داد. پس از آن اقتدار و تحکّم بیشتری در سخنان او به وجود آمد و دقایق پایانی را تند و کوبنده حرف زد که اگر بخت با وی نبود و در قرعهکشی او ابتدا به سخن میکرد و محمود کلام را به پایان میبرد، شاید همین دو گل را هم محمود به خودش نمیزد. احمدینژاد که خیلی عصبانی شروع کرد با ادامهی مناظره و دیدن آرامش موسوی، خود را باز یافت تا پایان که فرصت جوابگویی به وی داده نشد و دوباره ناراحت شد.
پ. ن: دو مناظرهی دیگر هم در اصل محاکمهی احمدینژاد خواهد بود. کرّوبی به احتمال زیاد شلوغ خواهد کرد و با استفاده از تجربهی امشب و توصیهی مشاورانش- که در مناظره با رضایی هم با کاغذ پیامشان را به او میرساندند- کم نخواهد آورد؛ امّا رضایی که احمدینژاد را نظامی زیر دست خود حساب میکند و یکی دو تکّهی اساسی هم در مناظرهاش با کرّوبی به وی انداخت اگر شمشیر را از رو ببندد، احمدینژاد را به زحمت میاندازد. رضایی بسیار خونسرد است و آمدنش و نوع انتقاد و روشش بیش از همه به ضرر احمدینژاد است و آرای او از صندوق احمدینژاد کم خواهد شد؛ همین هم دلیل ناراحتی نمایندگی ولی فقیه در سپاه از او شده است. پیشنهاد مناظره و تلاش دو نامزد دیگر همه به نفع موسوی تمام خواهد شد. با دریغ از اینکه او آن صلابت لازم را در مواجهه با محمود نداشت ولی کلیّت کار دارد به نفع او پیش میرود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.