در میانهی یکی از خطبههای علی(ع) مردی برخاست و به تفصیل او را ستایش کرد و فرمانبری خود از وی را یادآور شد. پیشوایان پرهیزگاران، پس از مدح و ثنای آن مرد، خطبهاش را اینچنین ادامه داد:
« نزد نیکمردان دانا، یکی از نکوهیدهترین خصلتهای فرمانروایان این است که آنان را تشنهی فخر و عجب و خودپسندی بیابند و رفتارشان حمل بر کبر و خودخواهی شود. من از اینکه به گمان شما راه یابد که ستودهشدن و مدحت یافتن را دوست دارم، بیزارم و خدای را سپاس که چنین نیستم و اگر رغبتی نیز به تشویق و تمجید داشتم، آنرا به خاطر فروتنی و بندگی به درگاه خداوند سبحان – که بزرگی تنها او را سزاست- از خود دور مینمودم و آن ستایش را خاص او میدانستم.
چه بسا که مردم سپاسشنوی پس از انجام کاری را خوش میدارند؛ پس مرا به خاطر طاعت و بندگیم به درگاه خدا و به دلیل رفتار نیک و مهربانانهام با شما و برای حقوقی که باقیمانده و هنوز از ادای آن آسودهخاطر نگشتهام و امور لازمی که ملزم به اجرای آن میباشم، مدح و ثنا نکنید. هرگز بدانگونه که با گردنکشان سخن میگویید، با من به گفتوگو منشینید و با من آنگونه که از خشم و خشونت جبّاران میهراسید و خموشی میگزینید مباشید و سخن را از من پنهان مسازید. به چاپلوسی و شیرینزبانی و ستایش بیجا با من میامیزید. دربارهی من گمان مبرید که اگر سخنی تلخ- که حق باشد- به من بگویید، مرا گران میافتد و آزردهخاطر میگردم. هرگز مپندارید که چشمانتظار بزرگداشت خود از سوی شما هستم زیرا آنکس که از شنیدن سخن راستین یا شیوهی دادگری درستی که به او پیشنهاد میگردد، آزرده شود و آنرا گران و دشوار یابد، بیتردید کردار و رفتار عادلانه و برحق بر او بسی گرانتر و دشوارتر خواهد بود. حال که چنین است، از بازگوکردن حق و حقیقت و شرکت در مشورت کوتاهی نکنید، چون من بالاتر از آن نیستم که هرگز خطایی و لغزشی در کار و اندیشهام پیش نیاید و از اشتباه در کردار خویش نیز ایمن نیستم مگر اینکه خداوند مرا از آن در امان دارد چرا که بر وجود من او برترین مالکان و تواناترین قدرتمندان است.»
بخشی از خطبهی ۲۰۷ نهجالبلاغه- ترجمهی داریوش شاهین با اصلاح و ویرایش.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.