آداب، رسوم و سنّتها جزء ثابت هر فرهنگ هستند ولی تا جایی که رنگ اجبار نیابند و گرنه این مناسک سادهی اجتماعی که ساده و تسهیلکنندهی ارتباط انسان با دیگرانند، به زندانی مهیب و شکنجهگاه روح بشر تبدیل میشوند؛ خواه رسوم دستوپاگیر قومیّتی خاص در مراسم ازدواج باشد یا دفاع کورکورانه از یک عقیده و مسلک. کسانی که عمری بر سر تبلیغ یک عقیدهی سیاسی یا علمی گذاشتهاند نیز آرام آرام در مییابند که هویّت آنان به نگهداشتن بعضی اصول خاص از آن بستگی دارد و گرنه با زیر سؤال بردن آنها، زیر پای خود را نیز خالی میکنند، پس نقد و اصلاح برای خیلیها مرز مشخّصی دارد. حتّی بعضی قوانین شرعی مانند حجاب هم همین کارکرد را دارند. آوردن نظرات جدید در مورد حجاب کار دشواری نیست ولی خیلی پیش از این و داغ شدن بحث حجاب در سدهی اخیر بعضی از فقها دفاع از حکم حجاب را دفاع از ناموس فقه دانستهاند؛ یعنی صرف نظر از چون و چراهای علمی، میگویند اگر این هم برود معلوم نیست چه چیز باقی بماند. پس آقایان لطف کنند و بر اخبار مثبت این حکم تأکید کنند و دیگر اخبار را هم شتر دیدی ندیدی تا این دژ مستحکم برای همیشه –صرف نظر از صحّت یا عدم صحّت آن- باقی بماند. اینجا دیگر علم، شرع یا دغدغهی حقیقت ملاک نیست، بلکه نگهداشت هویّت و مرزبندی با دیگران حرف اوّل و آخر را میزند.
در چند روز گذشته از عبدی و ابتکار و تمام کسانی که از اشغال سفارت امریکا دفاع ناموسی میکنند، نوشتم ولی مضحکتر از آنان کسانی هستند که الآن، در آینده یا تحت هر شرایطی از ضدیّت با آمریکا دفاع کورکورانه میکنند. سیّدعلی خامنهای به پیامهای مکرّر اوباما برای دوستی جواب رد داده است و میگوید که فریب این لبخندهای ظاهری را نمیخورد. پس آمریکا دشمن است چه تند سخن بگوید و چه آرام. اگر تهدید کند، که دشمنی او روشن است و اگر دست دوستی دراز کند باز هم ریاکارانه است و چون شقّ سوّمی متصوّر نیست، در هر حال و تا ابد دشمن ماست!
خامنهای، توافقات اتمی احمدینژادی با آمریکا را- باز هم صرف نظر از درستی یا نادرستی آن- با همین استدلال به هم زد که از سوی سخنگویانش مانند علی- و صادق!- لاریجانی اعلام شد. رهبر فعلی هویّت حکومت خود را به چند چیز میبیند که یکی از مهمترین آن ضدیّت با آمریکاست و طبیعی است که در برابر از دست رفتن این وجه مشخّصه ایستادگی کند. حالا دیگر شعار مرگ بر آمریکا نه ربطی به ۲۸ مرداد دارد، نه به فلسطین، لبنان، عراق، افغانستان و نه به هیچ جای دیگر؛ این شعار، خرافهای سیاسی برای بزک کردن چهرهی حکومت ولایی است. دوستان سبز به هوش باشند که صدها بار اشغال سفارت با حمله به ایرباس ایرانی و کشتن مسافران بیگناه آن مقایسهپذیر نیست، پس از افراط شعارهای نابخردانه به دلیل لجاجت با حکومت، به تفریط نادیده گرفتن رفتار نادرست و استیلاجویانهی آمریکا نباید رسید ولی شعار مرگخواهی برای این و آن را باید یک روز از قاموس سیاسی ایرانیان پاک کرد و امروز، چنین روزی است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.