منتخبی از داستان فیلم Z و مقایسه با شرایط روز ایران:
جنبشی فراگیر کشور را فرا گرفته است. ( اصلاحطلبی، جنبش سبز)
در ابتدای فیلم تمایل برای اصلاحات با آفات گیاهی مقایسه میشود.( نامگذاری اعتراضات اخیر به فتنه، علف هرز و مانند آن)
از دید آنان جامعه دو بخش سالم و ناسالم دارد. ( نظریّهی خودیها و غیر خودیها)
ظهور ایسمها و مکاتب فکری اثر تکوینی بر جهان دارد و باعث ایجاد لکّههای خوشیدی میشود. (تفسیر نادرست برخی روحانیان از ارتباط اعمال بشر با رخدادهای طبیعی)
خدا و سلطنت دو رکن مهم کشور هستند. ( درآمیختگی مذهب و حکومت در ایران)
نمایندهی مردم برای آنان میخواهد سخنرانی کند امّا مجال نمییابد. (منتخبان مردم و کارشکنی حکومت در دادن اجازهی تجمّع)
دولت بیطرف است ولی چون دموکراسی هست جلو «معترضان» را نمیگیرد. (کارکرد یکسان لباسشخصیها در نظامهای تکصدایی)
مردم بر خلاف نظر حکومت در میدان جمع میشوند. ( میدان آزادی، ۲۵ خرداد و راهپیماییهای پس از آن)
شخصی از لباس شخصها با باتوم به سر دکتر میزند که بعدها تصادف یا برخورد با سطح خیابان تلقّی میشود. (ضربه به بسیاری از افراد از زهرا کاظمی تا زهرا بنییعقوب تا روحالامینی که درجا یا پس از عفونت منجر به فوت میشود، توجیهات قتلها هم یکسان است)
ضارب تمایلات همجنسگرایانه دارد. (تجاوز به برخی افراد که از زیرزمین وزارت کشور و دانشجویان ربوده شده آغاز شد و تداوم یافت)
در درمان دکتر تعلّل میشود تا بمیرد. (هنوز تمام اخبار دربارهی مرگ روحالامینی، محمّد کامرانی، رامین آقازاده تهرانی، امیر جوادیفر و دخالت در روند درمان دیگر آسیبدیدگان برملا نشده است، این اعتراف هم خواندنی است)
لباسشخصیها متعلّق به یک گروه مخفی مذهبی مدافع سلطنت هستند. (از ترور حجاریان به بعد، وجود چنین«دخمه»هایی مسلّم است و بعدها نیز ادامه یافت که با «فتوا» کار میکنند)
بازپرسی برای تحقیق میآید ولی جلو تحقیقات او به هر وسیلهای گرفته میشود. (این یک قلم اینجا موجود نیست چون قوّهی قضائیّه و افرادی مانند مرتضوی- برعکس فیلم- خود جزو ذینفعها هستند و جلو آشکارشدن حقیقت را میگیرند)
روزنامهنگار جوانی با عکسها و افشاگریهای خود میتواند به افشای حقیقت کمک کند. (فعّالیّت روزنامههای پس از دوّم خرداد و رسانهی تحسینبرانگیز مردمی متّکی به موبایل و اینترنت در جنبش سبز)
آرزوی نظامیان کشوری بدون حزب، بدون چپ و راست و یکدست است. ( رهبر پیشتر بارها از عدم اعتقاد خود به حزب و دستهبندی سیاسی سخن گفته بود)
تحقیقات او به نتیجه میرسد ولی بسیاری از شهود تصادفاً میمیرند یا خودکشی میکنند. (از خودکشی امامی تا پوراندرجانی)
احکام خفیفی برای متّهمان حکومتی درنظر گرفته میشود. (از حملهکنندگان به کوی دانشگاه پس از بستن سلام به بعد، اصولاً کسی از طرفداران حاکمیّت محکوم نشد یا محکومیّت او بسیار جزئی بود)
خشم عمومی به پیروزی در انتخابات میانجامد.( پیروزیهای انتخاباتی از خاتمی تا موسوی)
سرهنگان علناً کودتا میکنند. (اینجا البتّه کودتای علنی نیست ولی فضا روز به روز به طرف نظامی شدن میرود)
در اوّلین اقدام چیزهایی ممنوع میشود مانند مینی ژوپ و هرچه که از نظر آنان وسوسهبرانگیز است. (از طرح امنیّت اجتماعی تا تمایل برای جداسازی جنسیّتی در دانشگاهها)
بسیاری از نویسندگان یا علوم مانند ریاضی محض و جامعهشناسی ممنوع میشود. (از سانسور بیسابقهی کتابها تا مخالفت با علوم انسانی غربی)
ممنوعیّت حرف Z که در یونانی به معنای«او زنده است» میباشد.( به کارگیری نمادها در نبود آزادی بیان و ممنوعیّت به کارگیری آنها، اینجا رنگ سبز مثلاً)
جنبشی فراگیر کشور را فرا گرفته است. ( اصلاحطلبی، جنبش سبز)
در ابتدای فیلم تمایل برای اصلاحات با آفات گیاهی مقایسه میشود.( نامگذاری اعتراضات اخیر به فتنه، علف هرز و مانند آن)
از دید آنان جامعه دو بخش سالم و ناسالم دارد. ( نظریّهی خودیها و غیر خودیها)
ظهور ایسمها و مکاتب فکری اثر تکوینی بر جهان دارد و باعث ایجاد لکّههای خوشیدی میشود. (تفسیر نادرست برخی روحانیان از ارتباط اعمال بشر با رخدادهای طبیعی)
خدا و سلطنت دو رکن مهم کشور هستند. ( درآمیختگی مذهب و حکومت در ایران)
نمایندهی مردم برای آنان میخواهد سخنرانی کند امّا مجال نمییابد. (منتخبان مردم و کارشکنی حکومت در دادن اجازهی تجمّع)
دولت بیطرف است ولی چون دموکراسی هست جلو «معترضان» را نمیگیرد. (کارکرد یکسان لباسشخصیها در نظامهای تکصدایی)
مردم بر خلاف نظر حکومت در میدان جمع میشوند. ( میدان آزادی، ۲۵ خرداد و راهپیماییهای پس از آن)
شخصی از لباس شخصها با باتوم به سر دکتر میزند که بعدها تصادف یا برخورد با سطح خیابان تلقّی میشود. (ضربه به بسیاری از افراد از زهرا کاظمی تا زهرا بنییعقوب تا روحالامینی که درجا یا پس از عفونت منجر به فوت میشود، توجیهات قتلها هم یکسان است)
ضارب تمایلات همجنسگرایانه دارد. (تجاوز به برخی افراد که از زیرزمین وزارت کشور و دانشجویان ربوده شده آغاز شد و تداوم یافت)
در درمان دکتر تعلّل میشود تا بمیرد. (هنوز تمام اخبار دربارهی مرگ روحالامینی، محمّد کامرانی، رامین آقازاده تهرانی، امیر جوادیفر و دخالت در روند درمان دیگر آسیبدیدگان برملا نشده است، این اعتراف هم خواندنی است)
لباسشخصیها متعلّق به یک گروه مخفی مذهبی مدافع سلطنت هستند. (از ترور حجاریان به بعد، وجود چنین«دخمه»هایی مسلّم است و بعدها نیز ادامه یافت که با «فتوا» کار میکنند)
بازپرسی برای تحقیق میآید ولی جلو تحقیقات او به هر وسیلهای گرفته میشود. (این یک قلم اینجا موجود نیست چون قوّهی قضائیّه و افرادی مانند مرتضوی- برعکس فیلم- خود جزو ذینفعها هستند و جلو آشکارشدن حقیقت را میگیرند)
روزنامهنگار جوانی با عکسها و افشاگریهای خود میتواند به افشای حقیقت کمک کند. (فعّالیّت روزنامههای پس از دوّم خرداد و رسانهی تحسینبرانگیز مردمی متّکی به موبایل و اینترنت در جنبش سبز)
آرزوی نظامیان کشوری بدون حزب، بدون چپ و راست و یکدست است. ( رهبر پیشتر بارها از عدم اعتقاد خود به حزب و دستهبندی سیاسی سخن گفته بود)
تحقیقات او به نتیجه میرسد ولی بسیاری از شهود تصادفاً میمیرند یا خودکشی میکنند. (از خودکشی امامی تا پوراندرجانی)
احکام خفیفی برای متّهمان حکومتی درنظر گرفته میشود. (از حملهکنندگان به کوی دانشگاه پس از بستن سلام به بعد، اصولاً کسی از طرفداران حاکمیّت محکوم نشد یا محکومیّت او بسیار جزئی بود)
خشم عمومی به پیروزی در انتخابات میانجامد.( پیروزیهای انتخاباتی از خاتمی تا موسوی)
سرهنگان علناً کودتا میکنند. (اینجا البتّه کودتای علنی نیست ولی فضا روز به روز به طرف نظامی شدن میرود)
در اوّلین اقدام چیزهایی ممنوع میشود مانند مینی ژوپ و هرچه که از نظر آنان وسوسهبرانگیز است. (از طرح امنیّت اجتماعی تا تمایل برای جداسازی جنسیّتی در دانشگاهها)
بسیاری از نویسندگان یا علوم مانند ریاضی محض و جامعهشناسی ممنوع میشود. (از سانسور بیسابقهی کتابها تا مخالفت با علوم انسانی غربی)
ممنوعیّت حرف Z که در یونانی به معنای«او زنده است» میباشد.( به کارگیری نمادها در نبود آزادی بیان و ممنوعیّت به کارگیری آنها، اینجا رنگ سبز مثلاً)
اینها کمی از بسیار شباهتهای فیلم Z اثر مشهور کنستانتین کوستاگاوراس فیلمساز یونانی دربارهی کودتای سرهنگان در یونان و قتل گریگوریس لمراکیس، سیاستمدار اصلاحطلب یونانی با اوضاع امروز ایران بود. دو نکته پیش از توصیه به تماشای آن- اگر ندیدهاید- لازم است، یکی اینکه میگویند یکدست صدا ندارد یا در جامعهی بیتفاوت نمیتواند کاری فردی کرد گرچه تا حدّی درست است ولی همهی واقعیّت نیست، تلاش فردی یک خبرنگار یا یک شاهد صادق یا بازجویی که روحش را به قدرت نمیفروشد میتواند باعث رسواشدن پلیدیها شود تا حدّی که عریان و بیماسک دموکراسی، به صحنه بیایند. دوّم اینکه این شباهتها نشان میدهد که انسان، انسان است واین چیزی است که سه دهه در ایران انکار میشود. انقلاب ما با انقلاب دیگران فرق دارد، حاکمان ما با دیگر حاکمان فرق دارند، روابط قدرت اینجا با دیگر جاها فرق دارد، علوم ما با علوم وارداتی فرق دارد. گرچه نمیتوان منکر تفاوت فرهنگها و آیینها شد، امّا این انکار یکسره نیز توهّمی بیش نیست و در این فیلم میبنیم که قدرت برای تداوم چیرگی خود چه روشهای آشنا و همانندی را به کار میگیرد؛ از یونان غربی مسیحی تا ایران شرقی مسلمان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.