ده تشكّر از رهبر


یا: ستایش از اقدامات خجالت‌آور
                                 
در آستانه‌ی ۲۲ بهمن هستیم، به عنوان یک عیّار سبز، لازم می‌دانم در ده مورد زیر از رهبری نظام سپاسگذاری کنم:


۱- به خاطر پر کردن زندانها از فعّال سیاسی، روزنامه‌نگار، بستگان غیرسیاسی فعّالان سیاسی، ترانه‌سرا، نویسنده، شاعر،  روشنفکر لیبرال و چپگرا، طلبه و... . بسیارخوب بود که پیشنهاد آقای موسوی اردبیلی را رد کردید، اگر به گفته‌ی ایشان نبوی‌ها، میردامادی‌ها و دیگران را آزاد می‌کردید، نیمی از فشار رسانه‌های سبز از بین می‌رفت. ببینید حجّاریان تا زمانی که در زندان بود مدام درباره‌اش می‌نوشتند ولی حالا گویی وجود ندارد پس عملکرد شما از هر جهت به نفع جنبش سبز است.


۲- «صحنه را دیدم و بسیار پسندیدم». احتمالاً این بخشی از  گفته‌ی شما پس از دیدن اعترافات محمّدرضا تاجیک در برابر خادم رسانه‌ای شما مرتضی حیدری بود. نمایش اعترافات اگر زمانی با هزار تمهید در تک‌برنامه‌های بدون نام و افشاگرانه بود، حالا در اوّلین برنامه‌ی غیرزنده‌ی گفتگوی ویژه خبری به عنوان استاد محترم دانشگاه و نه کسی که مستقیماً از زندان به برنامه آورده می‌شود، انجام می‌گیرد. طبعاً دیدن صدای لرزان و رخوتناک تاجیک که به خاطر فشارهای دوران زندان، تلخی کاری که ناگزیر از انجام آن است و احتمالاً مصرف داروست به همان اندازه‌ی حرفهای شریعتی، حجّاریان، ابطحی و عطریانفر، مشمئزکننده است و تأثیر عکس دارد. اگر از آن اعترافات کسی فریب خورد از اینها هم می‌خورد، پیشنهاد می‌کنم در آستانه‌ی بیست و دو بهمن چند نفر دیگر از از زندانیان را مجبور به اعتراف کنید (اگر با ابراز ندامت و پشیمانی و طلب عفو از شما باشد بهتر است)، این کار معترضان را مصمّم‌تر و قاطع‌تر می‌کند.


۳- از اعدامهای گذشته و آینده‌تان یک‌جا تشکّر می‌کنم. به گمانم هر کسی اندک دوراندیشی داشته باشد، می‌داند که اینگونه اعدامها حتّی اگر کسی که اعدام می‌شود قاتل مادرزاد یا بزرگترین قاچاقچی مواد مخدّر هم باشد، این روزها جور دیگری تعبیر می‌شود چه رسد به اینکه دو جوان باشند که یکی از آنها زیر سنّ قانونی دستگیرشده باشد و هیچ انجمن یا گروهی حاضر نباشد عضویّت آنها را تأیید کند. باورتان نمی‌شود که این اعدامها حتّی غیرسیاسی‌ترین افراد یا همان قشر خاکستری و مردّد را هم به نفع جنبش سبز، سیاسی و معترض کرده است.


۴- از به کار گیری مدام دو احمد دوست داشتنی یعنی جنّتی و خاتمی در جایگاه خطبه‌های نماز جمعه متشکّرم. اینها با سخنانشان می‌توانند هر آرامشی را به بحران تبدیل کنند، این روزها شجونی و نمایندگان شما در نهادها هم با قوّت به آنها اضافه شده‌اند، با آرامش، جنبش سبز ضعیف می‌شود ولی این دوستان می‌توانند بر تنور اعتراضات بدمند و الحق که از پس آن خوب برآمده‌اند.


۵- اینکه مرتضوی به خاطر کهریزک متّهم است ولی سر از یک مقام دولتی درمی‌آورد بسیار خوب است، اگر واقعاً به خاطر آن فجایع کسی تنبیه می‌شد، ممکن بود به وجود اندک عدالتی در دستگاه قضایی پی برد، حالا راحتتر می‌شود از نبود عدالت و وجود منطق خودی-غیرخودی در نظام سخن گفت.


۶- هاشمی رفسنجانی محور تعادلی است که با آمدن به سوی یک طرف می‌تواند آنرا سنگین‌تر کند. او یکبار در دوران اصلاحت، با نادانی چند نفر کمی از اصلاح‌طلبان دور شد و نتیجه‌اش را همه دیدند، دوستداران شما و برخی دیگر مانند محمّد یزدی در حال طرد او از نظام هستند؛ به گمانم کار بسیار نیکویی است. من پیشتر هم گفتم که سه عامل سرنوشت جنبش سبز را معلوم می‌کنند: یکی اجرای نادرست یارانه‌ها و تورّم لجام گسیخته، دوّم مناقشه‌ی هسته‌ای و سوّم هاشمی رفسنجانی. اوّلی فعلاً به حال تعلیق درآمده و دوّمی هم گرچه شما آماده‌ی باج‌دادن هستید ولی طرفهای دیگر به کمتر از تسلیم علنی راضی نیستند و تهدید همچنان باقی است ولی مورد سوّم را خوب دارید عمل کنید. اگر تهدید به دادگاهی کردن فرزندانش را زودتر عملی کنید، بیشتر مایه‌ی امتنان خواهد بود.


۷- بخش رسانه‌ای شما بی‌همتاست. پخش گزینشی سخنان رهبر فقید در مخالفت با مجاهدین خلق که به کشتار مردم بی‌دفاع روی آورده بودند و ربط‌دادن آن به مردم معترض به انتخابات نهایت ناشی‌گریست ولی ضرغامی همچنان بر آن اصرار می‌ورزد و چه بهتر که چنین می‌کند. پیشتر نقل قولی آوردم از غلامعلی رجایی که شریعتمداری یک‌تنه، آش سازشی را که خاتمی و مراجع داشتند برای موسوی می‌پختند- و چه بسا موفّق می‌شدند- بر زمین ریخت؛ می‌دانید که چقدر بابت این کار برادر حسین شادمان شدم؟ دوستان شما در صداوسیما تمام تاریخ انقلاب را رها کرده‌اند و به جای پرداختن به بهمن پنجاه و هفت، به اردیبشهت و خرداد شصت پرداخته‌اند که تا جایی که یادم می‌آید در سالهای گذشته بی‌سابقه بوده است. صداوسیما با سکوت درباره‌ی اعتراضات اخیر و پخش برنامه‌های عادی خیلی راحت می‌توانست کشور را آرام نشان دهد ولی وقتی همه‌ی برنامه‌های سیما از «فتنه» می‌گویند؛ فتنه‌ی بی‌نوا اگر وجود هم نمی‌داشت، به وجود می‌آمد.


۸- به گمان من هنوز هم نام خمینی می‌تواند معجزه کند، حالااگر سیّد روح‌الله نبود، سیّد حسن. حمله‌ی طرفداران شما به او می‌تواند او را از یک معترض خاموش به یک معترض فعّال تبدیل کند، از اینکه جلو آنها را نمی‌گیرید ممنونم.


۹- تک تک سخنان شما به نفع جنبش سبز است، به دو نمونه از آن اشاره می‌کنم، اوّل: شما وقتی به دوستدارانتان می‌گویید که هرکس شفّاف‌سازی نکند، به دشمن کمک کرده است، ناخودآگاه اکثر مراجع تقلید را کمک‌کار دشمن معرّفی می‌کنید واین خیلی خوب است. دوّم: وقتی شما خود و مخالفان خود را به دو گروه مسلمانی که نماز می‌خوانند در جنگ جمل و مانند آن تشبیه می‌کنید، بار بزرگی را از روی فعّالان سبز برمی‌دارید چون تا پیش از این همه از نامسلمان بودن آنها – با توجّه به وقایع عاشورا- می‌گفتند ولی حالا معلوم شد که دو گروه متدیّن هستند، می‌ماند اینکه کدامیک در جبهه‌ی حق و کدامیک در جبهه‌ی باطل هستند که خوب اینجا اندک اختلاف نظری هست. ادبیات شما از سر اقتدار و آمرانه است و این امر جوانانی را که از اینگونه سخن گفتن یک حاکم خوششان نمی‌آید خشمگین می‌کند. یکی از موتورهای نظری جنبش سبز، نقد و اعتراض به سخنان تند شماست، به این رویّه‌ی خود ادامه دهید.


۱۰- من پیشتر« ده توصیه» به شما کرده بودم، سپاسگذارم که نه تنها آنها را نادیده گرفتید، بلکه آس‌های جدیدی رو کردید. بدون ابتکارهای شما یا با عمل به آن ده توصیه‌، جنبش سبز خاموش یا ضعیف شده بود. من شهادت می‌دهم که اگر معیار سبزبودن را میزان اثرگذاری بدانیم، شما فعّالترین و تأثیرگذارترین فرد در به راه انداختن و تداوم جنبش سبز هستید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.