تمام


          
به من بگو
در این منزل بی‌نشان
تا کی به اسم آینه از خشت خام
سخن خواهی گفت؟
دیریست دیوار کج از مسیر ثریّا
به ویرانی ویل‌المکذّبین رسیده است.
به من بگو،
از این کاروان بی‌واژه چه می‌بری؟
جز غارت خیالی،
که خبر از غفلت بی‌فردای تو می‌دهد.
تو چه می‌دانی از اندوه مادران و،
از این شب پرملال.
به خدا آتش زیر خاکستر است
این خرمن بی‌خار و
این کبریت کهنه‌سال.
سیّدعلی صالحی
ضمیمه‌ی هنر و ادب مهرنامه، اسفند ۸۸

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.