يكشنبه ۸ فروردين۱۳۸۹
عبدالکریم سروش: حقوق مغفولافتاده و قوانین متروکافتاده و زندانیان مرحومافتاده، اسباب بل علل رویدادن هنگامهای چنین سعادتپرور و فضیلتدربر و عدالتمحور بودند. بیت: هین مده ای مدّعی گاف گزاف- نام عیّاران منه بر خود به لاف
احمد شاملو: در وهنسار آدمکان بیآرزو/ خردک علف لجوج که به چرارویشش آگاه است/ رساتر فریادیست به سوی صبح
مسعود بهنود: یک بار صمصامالدّوله رو کرد به مشیرالسّلطنه که... ( صدای اعتراض حضّار)
دکتر فردیدیان: جنبش سبز در صورتی که پیروز نشود، گستاخی پس پریروز در برابر یک انقلاب جهانی است که رو به پس فردا دارد و تجلّی اسم أخضر( برادر زعفر جنّی) است ولی اگر پیروز شود به قربانش بروم که تجلّی اسم أرجل ( بخش پاچهی آن) است.
سعدی: هر که به تأدیب امروز راه صواب نگیرد به تعذیب فردا دچار آید. نیکبختان به حکایت و امثال پیشینیان پند گیرند از آن پیش که پسینیان به واقعهی ایشان مثل زنند و دست امثال کردان کوتاه نکنند تا دستشان کوتاه کنند امّا با قضای محتوم چه میشود کرد که آن را که گوش ولایت گران آفریدهاند چون کند که بشنود و آن را که کمند سعادت کشان میبرد چه کند که نرود؟
فریبرز رئیس دانا: بیست و دو خرداد (مثل دوّم خرداد و تمام اتّفاقات سه هزارسال گذشته) خروش جنبش چپ بود بی هیچ تردید و حذف یارانهها به ضرر قشر فرودست نشان داد که استعمارستیزی نقابی بر چهرهی بورژوای احمدینژاد است که در نقش مزدور هیولای سرمایه، چپنمایی را ترفندی برای فریب مردم کرده است. پیروزی نزدیک است.
آیتالله علمالهدی: آقا این موی مشکردهی زنها که همان مار غاشیه است، آنتنهای ماهواره که پرچم یزید است و موسیقی که نعرهی شیطان است باعث شد یک عده به فکر مخالفت با نظام که در حکم محاربه با خداست بیفتند.
حافظ: چون باده زغم چه بایدت جوشیدن/ با لشکر غم چه بایدت کوشیدن
سبزست لبت ساغر از او دور مدار/ می بر لب سبزه خوش بود نوشیدن
سبزست لبت ساغر از او دور مدار/ می بر لب سبزه خوش بود نوشیدن
حسین شریعتمداری: منوشه امیر(رابط کاسپین و شیمون)، در فضای حقیقی با راه انداختن سلاح هارپ در رودبار و بم کارش را شروع کرد ولی احتیاج به امضای خدا داشت و خدا هم کسب تکلیف کرد تا یکی از سه گزینه خوب است، خوب نیست و نظری ندارم را بشنود و این آخری را استماع کرد که او سمیع و بصیر است. پس همهی وقایع از سوی سرور ما به خاطر افزایش بصیرت مردم و پیاده کردن بعضیها از قطار انقلاب بود تا حمل به صحّت در مورد آنان حمله به صحّت نباشد؛ فدایش شوم که بر دامن کبریاش ننشیند گرد.
اسفندیار مشایی: حالا باید سؤالهای مهمتری داشته باشیم چون الآن بشر به جایی رسیده که خدا بهش رو میاندازه، ببین یک زمانی حضرت نوح داشتیم که همهاش نوحه میکرد ولی من پیش هدیه یا توی ترکیه عملاً نشون دادم که قضیّه یه چیز دیگهس یا همین عیسای دربهدر که مدیر هم نبود کجا و مدیریّت امام زمانی ما کجا یا بوسیدن دستکش خانم معلّم کجا و موسا که راه به راه مشت میزد مردم رو سقط میکرد کجا.
اکبر گنجی: به قول بوعلی سینا که میگفت نمیشود معاد را اثبات کرد من هم نمیتوانم آنرا مدلّل کنم فقط چون عضو اتاق فکر هستم سعی میکنم آنرا موجّه کنم. خروش خرداد، سربرآوردن خدای من و مولوی و ابن عربی در مقابل خدای انسانوار متشخّص فقیهان بود. مولوی وقتی میگوید بنی آدم اعضای یک پیکرند یعنی خدای مطلق وجود داخل آن پیکر است و ابن عربی هم وقتی میگوید النظافة من الایمان یعنی به روش هرمنوتیکی باهمادگرایان، رابطهی ایمانگرایی با پاکدینی را بررسی میکند؛ در مقابل ببینید که یکی از مفسّران و قاریان قرآن چه میگوید: «ألا یا ایّها السّاقی أدر کأساً و ناولها» یعنی ای ساقی، اوّل ادرار کن تو کاسه بعد آن را تناول کن و این نهایت خرافات دینی است.
محسن مخملباف: به مردم میگن نشوید، نبینید، کور باشید کر باشید لال باشید ولی مردم میبینن که دارایی خامنهای سیصد میلیارد یوروه؛ تازه پونصد تا کنیز و سه هزار تا قلیون و چهل هزار تا چپق داره. وقتی مردم اینا رو دیدن جنبش سبز راه انداختند.
یکی از اعضای کمپین: سبز نماد رویش و زندگی است که روان زنانهی جنبش سبز را نشان میدهد.
حجّتالاسلام راهکاریان: بابا اینا جوونن، تعارف که نداریم... میخوان همدیگرو... میرن تو خیابون و شعار و شلوغی و نترسین نترسین ما همه با هم هستیم و خلاصه بمال بمال و حالی به حولی... با طرح مسئله صیغه از دوره راهنمایی به راحتی میشه پایین تنه رو مشغول کرد تا بالاتنه فعّالیّت بیخودی نکنه.
کاربر لینکگذار: در پیامکها« سبز» رو فیلتر کردین، با تکثیره بیشماره ما چه میکنین؟ (توضیح: ندارد یا همین!)
( واکنش نظردهندگان: درود به شرفت، نقل قول عبارت با ++++++++++ )
( واکنش نظردهندگان: درود به شرفت، نقل قول عبارت با ++++++++++ )
احمدینژاد: کدوم جنبش سبز؟ من اینو تازه دارم از زبون شما میشنفم.
وبلاگنویس ارزشی: جنبش جلبکی اگر آدم بود در مورد اون صد تا بسیجی که کشته چیزی میگفت، از بانکهایی که شکست و اتوبوسهایی که آتش زد میگفت، یک مشت چاقوکش که یک نویسنده رو زدند و در خیابان رها کردند جز اینه که یا عضو لژ ماسونی قسطنطنیه هستند یا خودشون در پروژه آرماگدون دست دارند؟
فروغ: برای رویش نداها و ترانههای فردا/ حنجرهام را در کوچه کاشتم/ سبز خواهد شد/ میدانم/ میدانم.
سیّد محمّد خاتمی: این جنبش، حرکتی مسالمتآمیز با رعایت تمام هنجارها، قوانین، رهنمودهای امام و قبول محوریّت مقام معظّم رهبری،... ( خسته نباشی سیّدجان، وقت ما تمام شده
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.