چگونه گلبهخودی اعتقاد آدم را زیر سؤال میبرد
آقای آلبرت پیش از این هم سروصدا کرده بود، مثلاً وقتی در لیگهای گذشته« به شوخی» سقوط کننده را «پیشبینی» میکرد یا ردهبندی تیمها را پیشپیش میگفت. مثلاً سقوط پیکان در لیگ چهارم یا سرنوشت تیمهای دیگر و هربار در توجیه آن میگفت که همینطوری گفته و نباید او را جدّی بگیریم. آقای آلبرت کارمند فدراسیون فوتبال است؛ همین اواخر وقتی به یکی از اعضای باشگاه استیل آذین که ظاهراً برای روبهراه کردن کار مهدویکیا به فدراسیون رفته بود گفت:« چه فایده؟ شما که فردا هم میبازید و هم مهدویکیا اخراج میشود!» و فردا همینطور شد؛ دوباره جنجالی به پا شد. استیلی مصاحبه کرد و گفت که داوری سالم نیست و گرنه چرا باید تمام سخنان آقای آلبرت درست دربیاید؟ خصوصاً که مهدویکیا هم بسیار مؤدّب است و امکان ندارد که به کمک داور گفته باشد:«الاغ»!
آقای آلبرت باز هم گفت که قصد شوخی داشته و با جمع دوستان میخواستند بخندند و«تصادفاً» حرف او درست از کار آمده است، همان موقع او سقوط استقلال اهواز را هم پیشپیش گفت. گذشت تا چندی پیش و قبل از بازی پرسپولیس با صبا و زمانی که استقلال در ردهبندی لیگ چهارم بود، آقای آلبرت باز هم از آن شوخیهای خودش را رو کرد و گفت که پرسپولیس قهرمان جام حذفی میشود و استقلال سوّم لیگ. استقلال اهواز که سقوط کرد. در رویارویی با صبا وقتی بازی به پنالتی کشید و پرسپولیس یک به هیچ عقب افتاد من به اطرافیان پرسپولیسی گفتم بابا آقای آلبرت گفته شما قهرمانید، نگران نباشید، حرفش ردخور ندارد، من یک موی آلبرت را با صد تا عزیزالله عوض نمیکنم و دیدیم چه شد. سوّم شدن استقلال تا چند روز پیش خیلی مهم نبود ولی از وقتی معلوم شد که شاید فصل آینده سه تیم از ایران به جام آسیا بروند، یعنی تیمهای اوّل و دوّم لیگ به علاوه قهرمان حذفی، حالا دیگر سوّم شدن صرف نداشت و اتّفاقاً استقلال از رتبه چهارم به دوّم رسیده بود مگر آنکه در بازی پایانی نمیبرد و ذوب آهن میبرد. ذوب آهن در آن یکی بازی پشت هم گل میزد و استقلال هم یک به هیچ جلو افتاد، برای اینکه حرف آقای آلبرت درست در بیاید استقلال باید حتماً گل میخورد آن هم در صورتیکه که بازی در دست آنها بود و هر آن احتمال زدن گل دوّم میرفت؛ پس تکلیف آقای آلبرت چه میشد؟ ما آن همه روی حرفهای او حساب باز کردیم، حالا هیچ به هیچ؟ نشستم پای بازی. بازی به دقیقه هشتاد رسید و از گل مساوی خبری نبود، دوروبریها مسخره میکردند و من همچنان از آقای آلبرت حمایت میکردم که- به قول غلام پیروانی-« ایمان داشته باشید اینها گل میخورند» هشتاد و یک، هشتاد و دو، هشتاد و سه و ...در دقیقه هشتاد و چهار روی یک ضدّ حملهی تیم پیکان، طالبلوی بیروحیّه که جایگزین محمّدی مصدوم شده بود به ناشیانهترین وجه ممکن گل مساوی را به دروازهی خودی زد!
ما سرافراز شدیم ولی معضل بزرگتری پیش آمد؛ آن همه ادّعای عرفان روحانیان و زلزله و اینها رفت روی هوا، یکی که ادّعای عرفان قویتری داشت گفت قطعاً زلزله نمیآید، آن یکی اولیا و امامان را خواب دید که گفتند ما مواظب مردم تهران هستیم، دانشمندان گفتند که چند سالی هم از دوره زمانی زلزله در تهران گذشته و هرآن ممکن است بیاید و نیازی به غیبگویی ندارد و من هم که یک برهان خلف مشتی رو کردم. حالا که عرفان ادّعایی آقای مفتی و آمر به کاردآجین کردن مخالفان، درست از کار نیامده، یک ارمنی مسیحی دارد حوادث را با تمام جزئیّات پیشبینی میکند مثل هلو. حالا چه خاکی به سرمان کنیم؟ خاک پلورالیسم جواب میدهد؟ گمان نکنم، چون کفّه آن طرف سنگینتر به نظر میرسد! میبینید... شوخی شوخی نتایج فوتبال ما را با چه تردیدهایی در باورهای خود روبه رو کرده و عن قریب است که ...لا اله الّا الله.
فعلاً حال پرداختن به معقولات را نداریم ولی همینقدر میدانیم که اگر میخواهید از نتایج جام جهانی آینده، عاقبت بحران اتمی، سرنوشت جنبش سبز یا هر مسأله دیگری مطّلع شوید، عرفان و خوشوقت و لوح محفوظ را رها کنید و آلبرت گریگوریان را بچسبید.
مرتبط: جادوگران در فوتبال ایران
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
لطفاً نظرتان همراه با انتخاب یک نام و رعایت اخلاق باشد.